ابزار قیمت آخرین راه نیست
برای صحبت کردن درباره بنزین و احتمال گران کردن آن بهتر است از صحبتهای قالیباف رییس مجلس وام بگیرم که گفت، ظرفیت تولید ایران 9میلیون تن است اما ایران 7میلیون تن تولید میکند و 5 میلیون تن هم رشد مصرف داخلی کشور است. البته منظور آقای قالیباف از این اعداد و ارقام هم تولید بخش نفت و هم بخش گاز است. از سوی دیگر رشد مصرف ایران تقریبا 3برابر رشد تولید ایران است، یعنی رشد تولید انرژی در ایران 1.6 است و رشد مصرف ایران 4.5درصد است. در واقع روند افزایش مصرف در ایران به اندازهای است که هرگز پایانی را بر آن نمیتوان متصور شد.
اگر این عددها را کنار هم بگذاریم ظاهر امر آن است که مهمترین ابزاری که دولتها در سالهای گذشته برای توازن بخشیدن در بازار انرژی به کار گرفتهاند، استفاده از ابراز قیمتی بوده است. ابزاری که هرچند در کوتاهمدت اثرگذار است اما در بلندمدت بر حجم مشکلات افزوده است. در همه سالهای قبل، بهطور میانگین بین 3تا 5سال در دولتهای مختلف شاهد افزایش قیمت حاملهای انرژی و بنزین بودهایم، اما پرسش اصلی آن است که این روند تا چه زمانی قرار است ادامه یابد. آیا ابزار قیمت تنها راهحل پیش روی اقتصاد ایران است، آیا همه دولتها در سطح ایران و جهان از یک چنین ابزارهایی استفاده میکنند؟برای پاسخ دادن به این پرسشها باید به آمارهای دیگری هم مراجعه کنیم، امسال روزانه حدود 13میلیون لیتر افزایش مصرف بنزین داشتهایم. در سال آینده هم همین اتفاق رخ خواهد داد.
آیا منابع هیدروکربناتی ایران نامحدود است و ایران تا چه زمانی میتواند این روند را ادامه دهد؟ اشکال اول در این معادله متوجه مجلس است. نمایندگان باید پاسخ دهند که چرا خودروهای هیبریدی به کشور وارد نمیشوند و مهمتر از آن چرا ماشینهایی که سوخت حداقلی استفاده میکنند وارد کشور نمیشوند؟ مساله بعدی آن است که آیا خودروسازان ایرانی خودروهایی تحویل مردم میدهند که مصرفی استاندارد و مطابق سایر کشورهای جهان دارد؟ بر اساس اطلاعات و آمارهای نهادهای حاکمیتی از جمله نیروی انتظامی، مرکز پژوهشهای مجلس، بخش تحقیقات وزارت صمت و... که احتمالا شهروندان عادی هم از آنها آگاهی دارند جایگزینی ماشینهای داخلی با خودروهای داخلی بین 30تا 40درصد مصرف بنزین در ایران را کاهش میدهد. در ایران نه مصرفکننده میتواند انتخاب کند که چه خودرویی را سوار شود و نه میتواند از یک حمل و نقل عمومی سازمان یافته بهرهمند شود. مصرفکننده ناچار است خودروی پرمصرف و غیر ایمن داخلی را سوار شود و نه به حمل و نقل عمومی استاندارد دسترسی دارد.
خودروی ایرانی هم بسیار پر مصرف است و نهایتا هم سیاستگذاران مردم را با گرانی بنزین مجازات میکنند. بنزین کالایی کمکشش در اقتصاد ایران است. در ظاهر حتی اگر بر نرخ بنزین اضافه شود، مجموعه کالاها و خدمات در ایران گران میشود. از تاکسیها و سرویسهای مدارس گرفته تا پزشکان، کسبه و صاحبان کسب و کار، قیمتهای خود را بالاتر میبرند. این امر نشاندهنده مرجع بودن این نرخ است و حساسیتهای بسیاری دارد.
اگر قرار باشد موضوع را در یک جمله خلاصه کنیم باید بگوییم که ابزار قیمت اولین و آخرین راه نیست و قبل از آن باید به سمت بهینهسازی مصرف حرکت کنیم. برای این منظور هم لازم است اصلاحی در خودروها و استاندارد بودن آنها ایجاد شود. اگر این روند اصلاحی صورت گیرد بسیاری از مشکلات مرتبط با مصرف بنزین و انرژی را حل میکند. حل سیاستهای پولی و مالی مساله مهم دیگر است که امالمشکلات اقتصاد ایران است. اگر تورم در اقتصاد ایران مهار شود، بسیاری از مشکلاتی که اقتصاد ایران امروز با آن دست به گریبان است رخ نمیدهد.