خطای تکراری در فریز قیمتها
تعادل| فرشته فریادرس|
«سرکوب قیمت»، یک سیاست وخطای تکراری است که سیاستگذار هر بار آن را در 4 دهه اخیر آزموده و شکست خورده است. این را «محمد طبیبیان» اقتصاددان مطرح ایران میگوید.
او که در یک نشست تخصصی از «پیامدهای قیمتگذاری دستوری» سخن میگفت؛ معتقد است که تعیین دستوری قیمتها یا دستکاری آنها به هیچوجه اقدام درستی نیست؛ چراکه اصرار دولت به کنترل قیمتها با روشهای منسوخ و شکست خورده سبب به هم خوردن تعادل عرضه و تقاضا، آسیب به تولید، ایجاد تقاضای اضافی در بازار و در نهایت نارضایتی عمومی میشود.
«طبیبیان» معتقدند اگر دولت توان حل مشکل را ندارد، در مکانیزم و مراوده داوطلبانه عرضه و تقاضا دخالت نکند؛ چراکه با قیمتگذاری همه را به صف حقارت میکشاند. «علی سرزعیم» دیگر اقتصاددان هم بر این باور است که باید نظام تصمیمگیری را ترغیب کنیم تا در نهایت یک سیاست جدیدی در پیش بگیرد و راهی که بارها و بارها رفتیم و به جواب نرسیدیم را رها کند و به سمت راهی برویم که به جواب میرسد. او میگوید: خطر سرکوب قیمتها در این روزهای تورمی افزایش یافته و از همین رو اهمیت این موضوع در این مدت دو چندان میشود.
کنترل قیمت بلایی عظیم در تولید است
به گزارش «تعادل»، نشست «پیامدهای قیمتگذاری دستوری» با حضور «محمد طبیبیان و علی سرزعیم»، در محل مجمع کارآفرینان ایران برگزار شد. در ابتدای این نشست «محمد طبیبیان»، اقتصاددان در اظهاراتی گفت: سابقه قیمتگذاری دستوری به زمانی برمیگردد که از خرد استفاده نکردیم. در کتب قدیمی در خصوص تعیین قیمت از سوی حکومتها مطالب زیادی داریم که نتیجه آنان نیز چیزی جز شکست نبوده است. برای مثال، وقتی نان کمیاب شد، نانوا را در تنور انداختند. وقتی ما یاد نگرفتیم از خرد در تصمیمگیری جمعی استفاده کنیم، سند عقب ماندگی خود را امضا کردهایم. اما خرد چیست؟
او در اینجا با تاکید بر اینکه ما به عنوان ملت در مساله خرد جمعی مشکل داریم، یگفت: خرد جمعی چیزی است که ما را موظف میکند تا در مجموع تصمیمات خوب بگیریم. آنهم به نحوی که امورمان اداره شود. قیمتگذاری دستوری از قدیم آفت بزرگی در اقتصاد ما بوده است و از زمانی که دست دولتها به درآمد نفت و تکنولوژی مدرن باز شد، اثرش بدتر شد و دولتها با سرعت بیشتری تخریب خود را انجام دادند.
از نگاه این اقتصاددان، کنترل قیمت بلایی عظیم در تولید است. قیمت جز قیمتی که در بازار آزاد در میآید، معنا ندارد. حتی اگر بزرگترین دانشمندان جهان برای شما قیمت تعیین کنند، قیمت بیمعناست. بازار است که باید برای شما قیمت را تعیین کند. اگر در بازار رقابتی قیمت مشخص شد و بیزنس من توانست ادامه دهد، که هیچ. اگر نه باید جمع کند برود.
طبیبیان معتقد است که نتیجه قیمتگذاری چیزی جز سوخت منابع نیست. یعنی شما به جای رسیدن به کار خود باید در کوچهها بگردید. قصاب به جای کار کردن باید قاچاق کند. شهرداری هم به جای نظارت بر کیفیت، به قیمتها میپردازد. قیمتگذاری دستوری نه تنها آثار اقتصادی دارد که دارای آثار اجتماعی و سیاسی نیز است.
به گفته این اقتصاددان، اقتصاد یکی از شعب خرد است. ما میتوانیم به سادگی از طریق همین ابزار نظری نشان دهیم چه اثراتی و چه اقداماتی خواهد افتاد. براساس علم اقتصاد، در صورتی که سلیقه عوض نشود، با افزایش قیمت تقاضا کاهش خواهد داشت و انگیزه برای تولیدکننده جهت تولید افزایش خواهد یافت. او با تاکید بر اینکه فهم این مساله یک جادو و معجزه است، گفت: براساس نمودار عرضه و تقاضا، یک نقطهای وجود دارد که تصمیم تولیدکننده و مصرفکننده بدون هیچ دستوری و خود به خود و در مراوده داوطلبانه بازار، هماهنگ خواهد شد.
دولت اگر عرضه حل مشکل را ندارد به قیمتها دست نزند
طبیبیان معتقد است: مساله فقر و توزیع درآمد و محرومیت قشری از جامعه، بسیار جدی است و اقتصاددانان بهشدت در خصوص آن صحبت میکنند. اما رفع آن با مکانیزم رفاهی است. اگر دولت عرضه حل مشکل را ندارد، به قیمتها دست نزند و انگشت در کار مکانیزم داوطلبانه عرضه و تقاضا نکند.
این اقتصاددان، در اینجا خطاب به سیاستگذار گفت: شما با قیمتگذاری همه را به صف حقارت میکشانید.
او گفت: فرض کنید دولت میگوید من با قیمت بازار کاری ندارم و طرفدار مستضعفان هستم و قیمتی را خودش مشخص میکند؛ چه اتفاقی میافتد؟ مشخص است. در قیمت پایینتر از قیمت تعادلی، مقدار عرضه کاهش و میزان تقاضا افزایش خواهد یافت. در این بازار تقاضای اضافی خواهیم داشت و در نهایت کمبود در بازار را شاهد خواهیم بود.
طبیبیان با بیان اینکه حتی با قیمتگذاری دستوری شرکت بزرگی مانند مرسدس بنز را میتوان وارد بحران کرد: دولت بگوید خودرو ۵ میلیاردی را ۵۰۰ میلیون با شرایطی خاص بهفروش میرسانیم. قطعاً تعداد زیادی تقاضا شکل میگیرد. وقتی افراد ببینند، خبری از خودرو نشد، تظاهرات میکنند؛ این اتفاق واقعا افتاد. تقاضای اضافی را بهسادگی میتوان ایجاد کرد. توجه داشته باشید حتی اگر دولت قیمت را پایین نگه دارد، قیمت بازهم از سطح تعادلی بالاتر خواهد رفت چراکه قیمتها بر اساس منابع مشخص میشوند. نتیجه این امر چیزی جز بازار سیاه نخواهد بود.
این اقتصاددان بیان کرد: قیمت پایین بر رفتار تولیدکننده هم تاثیر دارد، برای مثال از کیفیت، میزان و... خواهند زد و این امر به نفع مصرفکننده نیست. وقتی در اقتصاد یک بازار را خراب میکنید، بدانید باقی بازارها هم خراب خواهد شد.
آیا قیمتگذاری همیشه منتفی است؟
این اقتصاددان به سابقه قیمتگذاری در کشورهای دنیا نیز گریزی زد و گفت: در تاریخ گاهی قیمتگذاری انجامشده است. برای مثال در جنگ جهانی در انگلستان، غذا، سوخت و لباس، قیمتگذاری شد که تورم رخ ندهد. اما وقتی در جنگ قیمت کنترل میشود، بعد از جنگ قیمت ناگهان جهش پیدا میکند. در جنگ جهانی دوم مجدداً انگلیس سیاست قیمتگذاری را اعمال کرد.
او همچنین با اشاره به یک فکت تاریخی دیگر بیان کرد: امریکا نیز در جنگ اول، قیمتگذاری کرد و آسیب بسیار زیادی دید و بعد جنگ دوران بسیار وحشتناکی برای کشور امریکا رقم خورد. در جنگ دوم، سازمانی برای قیمتگذاری محصولات غذایی و سوخت ایجاد کردند و بازهم بحران اقتصادی در این کشور رخ داد.
نکته دیگری که طبیبیان روی آن دست گذاشت این بود که گاهی دولتها قیمتگذاری میکنند که کوتاهمدت اثر مثبت دارد؛ اما در بلندمدت، بر معاش مردم تاثیر میگذارد. ما باید این مسائل را بدانیم. یک حادثهای در قیمتگذاری روی زندگی ما اثر زیادی داشت و هنوز هم دارد: قیمتگذاری نیکسون در دهه۷۰؛ در آن زمان به دلیل جنگ ویتنام، اقتصاد امریکا آسیب زیادی دید و بعد آن سیاست کینزی دیگر کار نمیکرد. هم تورم داشتند؛ هم رکود.
بازار سیاه، ناجی اقتصاد کشور!
او افزود: نیکسون دستور کنترل قیمت و دستمزدها را داد. فکر میکردند افزایش دستمزد است که تورم ایجاد میکند و تصورشان بر آن بود. ۹ماه اگر این سیاست را اعمال کنیم، تورم کاهش خواهد یافت. اما این اتفاق نیفتاد؛ سیاست دو سال و ۸ماه ادامه یافت و پس از آن صدای مردم درآمد.
طبیبیان گفت: سازمان حمایت از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان یکی از بدترین تشکیلات کشور است که نه کمکی به تولید میکند و نه مصرف. ما بارها تلاش کردیم و جلسه گذاشتیم و هشدار دادیم این سازمان نفعی نمیرساند. او افزود: بازار سیاه اقتصاد کشور ما را نجات داد. البته دولتها هم ناکارآمد بودند در حذف آن؛ اگر دولت بازار سیاه را حذف کند، اقتصاد کشور پودر خواهد شد. اگر قیمت را درست کنیم تولیدکننده هم تصمیم بهینه میگیرد و هم در صورتی که به قیمت بهینه تن ندهد، به ضرر خودش است.
تبعات سرکوب قیمتها
در بخش بعدی این نشست، علی سرزعیم، رییس مرکز مطالعات مجمع کارآفرینان ایران هم به ایراد چند نکته مهم در باب مساله قیمتگذاری دستور در اقتصاد ایران پرداخت. او با بیان اینکه توده مردم به تورم بسیار حساستر از میزان رشد اقتصادی هستند؛ گفت: رشد اقتصادی در بلندمدت اثر خود را میگذارد و در بلندمدت رفاه شهروندان را فراهم میکند. تمام اثر سرکوب قیمتها اثرش را در بلندمدت نشان میدهد چراکه کارایی بنگاه اقتصادی را از بین میبرد. ظاهر سیاست قیمتگذاری بسیار جذاب است و به نظر میرسد که این سیاست از مصرفکننده حمایت میکند.
این اقتصاددان در ادامه با اشاره به اینکه در اقتصاد اصطلاحی وجود مبنی بر اینکه «هیچچیز مجانی نیست» توضیح داد: به عنوان اگر قیمت یک کالایی ۱۰۰ هزار تومان باشد، ولی آن را به قیمت ۸۰ هزار تومان به دست مصرفکننده میرسانند، در حقیقت مبلغ ۲۰ هزار تومان را فرد دیگری پرداخت کرده است که این فرد معمولاً تولیدکننده است.
سرزعیم بابیان اینکه اقتصاد یک کشور زمانی توسعه پیدا میکند که شرکتهای بزرگ و سودآور شکل بگیرند و با صادرات محصول به دیگر کشورهای دنیا رشد بیشتری پیدا میکند، افزود: نکته دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که سرکوب قیمت باعث زیان تولیدکننده و به مرور زمان باعث کاهش سود میشود و امکان توسعه از آن گرفته میشود و در ادامه کیفیت کالای تولیدشده کاهش پیدا میکند. در این بین تمایل مصرفکننده به خرید کالای خارجی نیز افزایش پیدا میکند.
به گفته سرزعیم، هر سیاستی که به تولیدکننده آسیب بزند در بلندمدت میتواند امکان توسعه و پیشرفت کشور را محدودتر میکند.
موضوع دیگر از نگاه این اقتصاددان این است که وقتی صحبت از سرکوب قیمت میشود؛ فقط سرکوب کالا نیست بلکه این سیاست بر نرخ بهره بانکی، انرژی و ارز نیز صورت میگیرد.
او توضیح داد: متأسفانه عموم مردم جامعه نیز از پایین نگهداشتن قیمتها خوشحال میشوند. سالهاست دولت قیمت بنزین یا برق را پایین نگهداشته شده است. اما این موضوع در بلندمدت اثر خود را خواهد گذاشت. میزان سرمایهگذاری در بخش نیروگاهی کاهش پیداکرده و در آینده کشور با مشکل کمبود برق مواجه خواهد شد.
نکته بعدی که رییس مرکز مطالعات راهبردی مجمع کارآفرینان ایران به آن اشاره کرد، این بود که دولت در ازای سرکوب قیمت تولیدکننده، انرژی ارزانقیمت، تسهیلات بانکی ارزان یا ارز ارزان در اختیار آنان قرار میدهد. اما با این اقدام بحران به سمت بانکها و بخش انرژی کشیده میشود.
این اقتصاددان معتقد است که اکثر صنایع کارا و رقابتپذیر کشور با قیمتگذاری مخالف هستند، اما در مقابل صنایعی که ناکارا هستند با قیمتگذاری موافق هستند حیات آنان در تداوم این سیاست است؛ چراکه آگاه هستند که اگر قیمتها واقعی شود آنها هستند که نابود خواهند شد. سرزعیم همچنین تأکید کرد: حمایت از فقرا در قالب حمایت و رفاه اجتماعی شکل میگیرد. وقتی آن بخش ضعیف است فشار بر بنگاهها اقتصادی افزایش پیدا میکند.
نکته پایانی که این اقتصاددان به آن اشاره کرد، این است که نگاههای اقتصادی نباید وظایف سازمانهایی مانند کمیته امداد و سازمان بهزیستی را انجام دهند. شکل صحیح سیاست حمایت اینگونه است که از تولیدکننده حمایت شود و از درآمد آن مالیات دریافت شود.