ارتقای غرور ملی با احداث طرحهای بزرگ عمرانی
علی اکبر صابری
طرحها و پروژههای عمرانی یکی از اصلیترین و مهمترین عوامل رشد، توسعه و توسعه پایدار هر کشور محسوب میشوند. عمران به معنای آبادانی و سازندگی است و هر اقدام و فعالیتی که نتیجه و فرجام آن ساخت و ساز و آبادی و آسایش مردم باشد را میتوان یک پروژه عمرانی قلمداد کرد.
هرچند همواره و در ادوار مختلف، مدیران و کارشناسان بخشهای مختلف کشور، بر اهمیت و لزوم اجرا و بهرهبرداری از طرحها و پروژههای زیرساختی تاکید کردهاند، ولیکن متاسفانه بررسی جامع و هدفمندی که تمام مواهب، محاسن و مزایای اینگونه طرحها را به خوبی برای عموم مردم تبیین و تشریح کند، کمتر نگاشته و تدوین شده است.
با بررسی نوشتههای علمی و اجرایی متخصّصان کشورهای مختلف جهان، مطالب ارزشمندی به دست میآید که میتوان با آن، به این سوال مهم که «طرحهای عمرانی چه نقشی در توسعه کشورها دارند» را به روشنی پاسخ داد. ایجاد اشتغال، بسترسازی برای افزایش امکانات و رفاه عمومی، کمک به رفع تبعیضها و نابرابریهای اجتماعی، شکوفایی اقتصادی، گسترش بهداشت و سلامت، ارتقای سطح سواد و آگاهیهای مردم، در زمره مهمترین این نقشها قرار دارند.
اما پرسش مهمتر این است که آیا طرحهای عمرانی تاثیرات عمیقتری نیز بر جامعه دارند و آیا این طرحها میتوانند جهت حرکت و مسیر تعالی و پویایی کشورها را نه تنها برای زمان حال، بلکه برای دهههای آتی نیز، متاثر کرده و ترقی بخشند؟ این تفکر و نگرش بالغ و یکپارچهنگر که حال و آینده را با هم دیده و در کنار یکدیگر، مورد نقد و تحلیل قرار میدهد، «توسعه پایدار» است، مفهومی بینالمللی و فراگیر که اگر اقدام و برنامهای در راستا و هم جهت با آن نباشد، ابتر، موقتی و محکوم به شکست خواهد بود.
تحقیقات و مطالعات محقّقان و پژوهشگران به خصوص در دهه اخیر که در مجلات معتبر بینالمللی به چاپ رسیده، حکایت از آن دارد که طرحهای عمرانی، جهت و سویه بردار حرکتی کشورها را در مسیر نیل به توسعه پایدار رهنمون میسازند. توسعهای بلندمدت و تعمّقنگر و از جنس توجه به خواستهها و نیازهای جزیی و کلی نسلهای حاضر و فردا.
توسعهای که از گذشته میآموزد و ایام و ادوار پیش رو را راهبری میکند، توسعهای که بر سه رکن کلیدی اجتماع، اقتصاد و محیط زیست، بنا نهاده شده است. این بدان معناست که کلیه طرحها و پروژههای عمرانی با رعایت اصول و استانداردهای مهندسی سبز، میتوانند در مسیر اهداف هفده گانه توسعه پایدار گام بردارند.
این هفده هدف را سازمان ملل با اجماع با کشورهای جهان از جمله ایران، تنظیم و تدوین نموده که به ترتیب عبارتند از: پایان فقر در همه اشکال آن در همهجا، پایان گرسنگی، دستیابی به امنیت غذایی و بهبود تغذیه و ترویج کشاورزی پایدار، اطمینان از زندگی سالم و ارتقای رفاه برای همه در هر سنی، آموزش باکیفیت، فراگیر و عادلانه و ارتقای فرصتهای یادگیری مادامالعمر برای همه، دستیابی به برابری جنسیتی، اطمینان از در دسترس بودن و مدیریت پایدار آب و فاضلاب برای همه، اطمینان از دستیابی به انرژی مقرون به صرفه، قابلاعتماد، پایدار و مدرن برای همه، بهبود رشد فراگیر و پایدار اقتصادی، اشتغال کامل و کار مناسب برای همه، ایجاد زیرساختهای انعطاف پذیر، توسعه و فراگیری صنایع پایدار و پرورش خلاقیت و نوآوری، کاهش نابرابری و ایجاد فرصتهای برابر برای همه، ایجاد شهرها و سکونتگاههای گسترده، ایمن، مقاوم و پایدار، اطمینان از مصرف و تولید الگوهای سازگار با محیط زیست، اقدامات فوری برای مبارزه با تغییرات آب و هوا و حفظ اقلیم، حفظ و استفاده پایدار از اقیانوسها، دریاها و منابع دریایی، محافظت، بازیابی و ترویج استفاده پایدار از اکوسیستمهای زمین، پیشرفت صلح و عدالت و ایجاد نهادهای موثر، پاسخگو و فراگیر مرتبط با آن، تقویت ابزارهای اجرا و احیای مجدد مشارکت جهانی برای توسعه پایدار.
هرچه ابعاد طرحها و پروژهها وسیعتر باشند، تاثیرات آنها نیز فراگیرتر و گستردهتر خواهند بود، برخی مواقع این اثرگذاری، آنقدر پر دامنه است که نه تنها مناطق پیرامونی، بلکه کل جامعه و مردم یک کشور را متاثر و مشمول کرده و پروژه و اثرات آن را به یک موضوع ملّی تبدیل میکند. این گستردگی و عمق اثر، برای طرحهای بزرگ زیرساختی و استراتژیک، بسیار محتمل است.
طرحهای بزرگ که هم در زمان ساخت و هم در زمان بهرهبرداری، مرکز و مبدا پویایی و شکوفایی هستند، همواره برای مردم به معنای کار و ارتزاق و نشاط و بالندگی و امید به آینده بودهاند. این بدان معناست که طرحهای عمرانی، در کنار وظایف ذاتی خود، سبب و عامل تغییر در سبک و سطح زندگی مردم و ارتقای غرور و روحیه ملّی و به تبع آن، افزایش انسجام، یکپارچگی، اتحّاد و امنیت ملّی بوده و هستند.
برای مثال طرحهای بزرگ صنعت آب و برق همچون سدها و نیروگاههای کرخه، کارون سه، کارون چهار، سیاه بیشه، رودبار لرستان، سردشت، گتوند و مسجدسلیمان، تبلور و تجلّی این غرور و خودباوری برای مردم بومی و غیر بومی بودهاند. به واقع چه موضوعی میتوانست مردم سیستان را همچون احداث و آبگیری سد کهیر اینچنین به شوق آورد و چه خدمتی میتوانست مردم سنندج را به خاطر بهره مندی از آب آشامیدنی بهداشتی، اینگونه سرشار از ذوق و سرور و شادمانی کند. به حق میتوان ادعا کرد که این افتخارات ملّی، بسان اهتزاز پرچم، مقدّس، پر صلابت و تاریخساز است.
در دوران سخت تحریمها و ناملایمات و دشمنیهایی که بر این ملّت مقتدر روا داشتهاند، احداث و راهاندازی پروژهها و طرحهای بزرگ و راهبردی، نوید بخش توسعهای پایدار برای مردمانی است که لیاقت بهترین زندگی فردی و اجتماعی را دارند. دولتها باید با برنامهریزی بلندمدت و با استفاده از راهکارهای متعدد و متنوع راهبری طرحها، همچون روش مشارکت عمومی خصوصی، از کلیه امکانات، ظرفیتها و پتانسیل عظیم کشور بهره برده و تمام تلاش و اهتمام خویش را مصروف خدمت به مردم بزرگ و شریف ایران نمایند، ملتی که شایسته و درخور رفاه و آسایش و آرامش و حس غرور و شعف ملی است.