بیتوجهی عشقی به بازار!
رقیه ندایی|
بازار سرمایه طی سه سال گذشته روزهای سختی را پشت سر گذاشته و در این مدت اغلب بازدهی منفی مهمان پرتفوی سهامداران کرده است. در این سه سال سازمان بورس روسای مختلفی به خود دید که هر یک به نوعی در وضعیت بورس (نزول یا صعود) آن نقش داشتند؛ البته سازمان بورس متولی و ناظر بازار است و نمیتواند بازار را صعودی یا نزولی کند اما تصمیمگیری مدیران ارشد میتواند وضعیت بازار سرمایه را تغییر دهد.
به هر ترتیب قرعه چرخید در بیست و یکمین روز مهر ماه سال 1400 مجید عشقی به عنوان سیزدهمین سکاندار تاریخ بورس انتخاب شد. اگر واقع بین باشیم این رییس عملکرد مثبتی برای بدنه بازار سرمایه داشت؛ اما متاسفانه این رییس اجازه دخالت، دستکاری و قیمتگذاری دستوری در بورس را داد و پس از اعتراض سهامداران و فعال بازار سرمایه این مدیر واکنش خاصی نشان نداد.
همانطور که گفته شد میانگین عملکرد رییس سازمان بورس، برای بدنه بازار خوب است اما این اجازهها و عدم نفوذ در بدنه دولت باعث شده که مسوولان مختلفی برای بورس تصمیم بگیرند و به نوعی هر مسوولی به گونهای متولی بورس شود و به خود اجازه دهد با تصمیمگیریهای یک باره وضعیت بازار را برهم بزند. بازار سرمایه روزهای سختی را پشت سر میگذارد که نتیجه این روزهای سخت اجازه دخالت و عدم نفوذ است. برای نمونه چرا برای شرکتهای بورسی نرخ خوراک هفت هزار تومانی در اردیبهشت ماه تصویب شد و رییس سازمان خبری نداشت؟
به هر ترتیب پس از گذشت ماهها باز هم فعالین بازار سرمایه نسبت به ریاست سازمان بورس واکنش نشان دادند اما هنوز سازمان بورس نسبت به این اعتراضات واکنشی نشان نداده است. درست است شاخص کل وضعیت چندان بدی ندارد اما تک سهمها و صنایع وضعیت وخیمی دارند و احتمالا شرایط روز به روز وخیمتر شود و حداقل سازمان بورس باید به دنبال راهکاری برای جذب اعتماد و نقدینگی در بازار باشد. اعتماد حلقه گمشده بازار سرمیاه است و اگر مسوولان بتوانند با عملکردی مطلوب این اعتماد را به دست بیاورند شاهد رونق دوباره بورس و تغییر شرایط خواهیم بود.
سرکوب بورس در مقابل بازارهای دیگر
هابیل خاوری، کارشناس بازار سرمایه به «تعادل» گفت: بر کسی پوشیده نیست که ریاست سازمان بورس به عنوان فرمانده بازار سرمایه شناخته میشود و تمام رفتارها و گفتارهای ایشان نیز باید در راستای تحقق اصلیترین وظیفه ایشان؛ یعنی حمایت از سهامداران و تعادل بخشی به بازارسرمایه و ایجاد شفافیت باشد.
وی ادامه داد: مجید عشقی با وعده حمایت به ریاست سازمان بورس رسید؛ به گونهای که در اولین مصاحبه تلویزیونی خود اشاره نمودند که بازار به زودی مثبت میشود و به زودی قرمزیهای بازار کم میشوند؟ ولی این سوال را مطرح میکنم که آیا وظیفه ریاست سازمان بورس مثبت و منفی کردن بازار است یا حفظ منافع سهامداران و رفع موانع و ایستادگی در مورد مواضع دولت در خصوص بورس؟! بگذریم از استارت بد جناب آقای عشقی در مقام ریاست سازمان بورس در ابتدای مدیریت خودشان.
این کارشناس بازار سرمایه تشریح کرد: اتفاقاتی که این مدت در زمان ریاست ایشان رخ داده است، نه تنها به نفع بازار سرمایه نبوده؛ بلکه در راستای حمایت از سهامداران خرد نیز قدم مثبتی برداشته نشده است و از نظر بنده بیشتر به حفظ جایگاه شخصی و به طرفداری از سیاستهای اقتصادی دولت پرداختهاند که همین امر باعث شده صحبتهای ایشان بیشتر به نفع بازارهای موازی از جمله مسکن و خودرو و... شود؛ از طرفی هم باعث سلب اعتماد از فعالان بازارسرمایه شده است.
خاوری افزود: رییس سازمان بورس در مصاحبهای دیگر عنوان کرد که کسی در بازار ضرر نکرده و حتی بسیاری از افراد با سود از این بازار خارج شدهاند که همین صحبتها باعث واکنشهای منفی نسبت به ایشان شده است، وعدههای سرخرمن زیادی در دوران ریاست ایشان داده شده که بر هیچ کدام از این وعدهها لباس عمل پوشانیده نشده و بیشتر شبیه به صحبتهای برخی وزاری دولت قبل که کف تکنیکالی برای بازار ارایه میدادند شده است!
وی توضیح داد: به عنوان یک فعال بازار سرمایه در خاطر دارم که ۲ سال پیش به افراد گفته میشد که برای ورود به بورس عجله کنید؛ چراکه اگر فردا اقدام کنید جا ماندهاید، اما امروز وضع بازار به نحوی است که برای ورود سرمایههای جدید میگویند صبر کنید تا شرایط بهتر شود! این شرایط را چه کسی بهتر میکند؟ آیا سهامداران حقیقی خودشان باید شرایط را بهتر کنند یا سازمان بورس باید آستینهایش را بالا بزند و فکری به حال این بازار بکند؟ همچنین بر هیچکسی پوشیده نیست که گروه خودرویی دارای ضریب نفوذ بالایی در بازار سرمایه است و به نوعی میتوان گفت لیدر بازار است و در بحث قیمتگذاری دستوری در تمامی صنایع به خصوص صنعت خودرو؛ عشقی به جد پیگیر این موضوع بودند، ولی چیزی که حائز اهمیت است، حصول نتیجه است و مسوولان باید با جدیت تمام تا حصول نتیجه پیگیریهای لازم را انجام دهند تا اثرات منفی قیمتگذاری دستوری و عرضه مجدد خودرو در بورس کالا با توجه به حذف شورای رقابت از قیمتگذاری صنعت خودرو گام مثبتی برای اولا بورس کالا که دشمنان زیادی دارد و ثانیا برای گروه خودرویی بردارند.
داستان سهام عدالت به کجا رسید؟
این کارشناس بازار سرمایه توضیح داد: مورد دیگر بحث تعلیق طولانی مدت شرکتهای سرمایهگذاری استانی (سهام عدالت غیرمستقیم) است، اگر هیاتمدیره این شرکتها وجاهت قانونی ندارند و حق برگزاری مجمع ندارند پس چرا اجازه فعالیت داده شده سهامدار خرد چه گناهی کرده که نمادش ۷ ماه است که بسته و تعلیق شده است؟ بنابراین انتظار این امر وجود دارد که مجید عشقی در مقام ریاست سازمان بورس به این مساله توجه داشته باشد که متاسفانه هیچ اتفاقی در این زمینه رخ نداده است. و حتی کسی صحبتی هم در مورد آن نمیکند.
وی گفت: در خصوص فضای مجازی و رسانهها فعال در حوزه بازار سرمایه، باید بگویم که اینها را باید به عنوان دوست و همراه بازار بدانیم؛ در واقع رویکرد به فعالان بازار و رسانهها فعال در این حوزه باید رویکرد تعاملی باشد. این سوال را مطرح میکنم که آیا ۴ کانال تلگرامی میتوانند برای شرکتهایی همچون شستا و فولاد و. صفهای میلیاردی تشکیل بدهند؟ اگر اینگونه است چرا از اردیبهشت ماه که شبانه روز این کانالها دارند از ارزندگی بازار میگویند، ولی نتوانستهاند بازار را حتی یک روز هم مثبت کنند؟
خاوری ادامه داد: پس میشود گفت کار اینها نبود، آدرس غلط به مردم ندهیم و کسی را متهم نکنیم، همچنین ضرر و زیان مردم را گردن فعالان بازار نیندازیم. در این مدت با سرکوب بازار، پولهای حقیقی روزانه در حال خروج و کوچ کردن به بازارهای موازی است، به 80درصد بازار سرمایه متعلق به حقوقیها و دولتیهاست، ارگانها و نهادهای حاکمیتی و حکومتی؛ پس بالا و پایین بازار را نمیتوانیم به حقیقیها ارتباط دهیم. همچنین حقوقیهایی که مجهز به الگوریتم هستند، بینهایت برگه سهم در اختیار دارند و از اخبار و اطلاعات نهانی شرکتها آگاهاند، پس این جنگ، جنگ نابرابریست، که اخیرا مجید عشقی منکر معاملات الگوریتمی و حتی عادی جلوه دادن شرایط شدهاند!
وی اظهار کرد: اگر از برابری در بازار صحبت میکنید در خصوص مافیای بازار و صندوقهای نور چشمی هم بد نیست شفافسازی کنید، کدهای اجارهای حقیقی، داشتن الگوریتم، دسترسی به عمق بازار و اطلاعات رانتی و نهانی و حتی داشتن کارگزاری و منابع هنگفت مالی که افراد در اختیار دارنده اینها میشوند بچه زرنگ و آموزش دیدههای بازار و در مقابل سهامداران خردی که بر اساس قوانین و مقررات و آیین نامههای موجود در این بازار اقدام به سرمایهگذاری میکنند و اسمشان را میگذارند تازه واردها و افراد آموزش ندیده که باید ضرر کنند و تمام کاسه و کوزهها سر آنها خرد میشود.
این فعال بازارسرمایه گفت: وقت گفتار درمانی گذشته است و باید عمل کرد تا این بازار به روال عادی خود برگردد، ماموریت اصلی سازمان بورس چیست؟ آیا چیزی جز حمایت از سهامدار در تمامی جوانب است؟ آیا چیزی جز فراهم آوردن شرایط برای بازاری منصفانه و شفاف است؟ بازار به نحوی شده است که حتی سهامدار را در مجمع نیز کتک میزنند!
خاوری توضیح داد: در خصوص خبر پتروشیمیهای گازی مشمول مالیات بر صادرات شدهاند، ریاست سازمان بورس تنها به یک نامه اکتفا کردند که از اهمیتهای این موضوع هیچ صحبتی نکردهاند، سوخت پتروشیمیها را میخواهند ۴۰ درصد نرخ خوراک کنند و از طرفی بر صادراتشان مالیات وضع کنند؛ در سالی که بیشترین شعار در حمایت از تولید و بازارسرمایه سر داده شد، اما میبینیم که بخش مهمی از صادرات را به مالیات بستهاند دولت و مجلس پس از دستکاری در بورس در حال دستدرازی در سود شرکتها هم هستند.
وی در نهایت اظهار کرد: بنابراین این امر مستلزم صحبتهای قاطعانه مجید عشقی و موضعگیری از طرف ایشان است؛ نه اینکه همسو شدن با نظرات دولت و مجلس چرا که این تصمیمات اصلا به صلاح بازار سرمایه نیست، اما مورد دیگر بازارگردانها هستند که خود بلای جان بازار شدهاند و نوساگیر! آیا در وظایف بازار گردانها قید شده است که نوسانگیر بازار باشند یا کمککننده به روند معاملاتی سهمها در صفهای خرید و فروش؟
اشتباه فاحش در بازار سرمایه
حسن حسیننیا، کارشناس بازار سرمایه نیز برای «تعادل» نوشت: تیم مدیریتی سازمان بورس به ریاست آقای عشقی در ماههای قبل از اسفند ۱۴۰۱ که عملا بازار در ساید آرامش قرار داشت و تلاطم قابل تاملی را شاهد نبودیم با چالش خاصی مواجه نبودند و عملا در معرض آزمون قرار نداشتند و در برابر نکات مورد نقد فعالان بازار همچون بازارگردانها و واحد نظارت و شرکت سپردهگذاری از نگاه به آینده و امیدواری جهت اصلاح در زمانی دیگر صحبت میکردند.
وی ادامه داد: با شکلگیری روند صعودی در ابتدای سال و ورود جریان نقدینگی به بازار دچار اشتباه فاحش عملکردی شدند و به جای هدایت نقدینگی به سمت عرضههای اولیه و پذیره نویسی صندوقهای سرمایهگذاری و ترغیب شرکتها به انجام افزایش سرمایه که میشد با تسهیل امور به تسریع آن کمک کرد از پروژه فشار برای عرضه سهام استفاده کردند و در نهایت عدم تعامل و گوشزد نکردن منافع ذینفعان شرکتهای تولیدی بازار سرمایه به نهادهای تصمیمگیر منجر به دورهای از ریزش سنگین و با شیب تند در بورس شد که در این دوره نیز شاهد عدم شفافیت و وجود ابهام در کنار عملکرد مغایر با اقتضای شرایط بازار بودیم که از آن جمله میتوان به عرضههای اولیه و پذیره نویسیهایی که در شرایط خروج نقدینگی اشخاص حقیقی و کاهش ارزش معاملات خرد بازار سرمایه صورت میگیرد اشاره کرد.
حسیننیا اظهار کرد: ماههای اخیر مسوولیت ایشان را میتوان از بدترین دورههای مدیریت سازمان بورس برشمرد که پاسخگویی و حمایت قاطع از منافع سهامداران و شفافیت، حلقههای مفقوده در بازار سرمایه بوده است.
ضعف ریاست سازمان بورس
نوید فرهادی، مدیر سرمایهگذاری کارگزاری بورس بیمه ایران به «تعادل» گفت: با افت بیش از 610 هزار واحدی شاخص بورس پس از 17 اردیبهشت سال جاری بار دیگر شاهد حواشی گستردهای در رابطه با سکاندار سازمان بورس و اوراق بهادار بودیم. اما از تمام حواشی مطرح شده در این خصوص که بگذریم، بررسی کارنامه آقای رییس خواهد بود که عملکرد رکن اصلی بازار یعنی سازمان بورس را مشخص خواهد کرد. مجید عشقی در روزهایی اتاق خالی سازمان بورس را پر کرد که بهرغم رشد شاخص کل، همچنان بازار دست به گریبان ریزش سال 99 بود.
وی ادامه داد: گرچه رییس سازمان بورس از مهر سال 1400 تاکنون قدمهای مثبت و موثری در راستای انجام وظایف خود و توسعه بازار برداشته است اما کمکاری ایشان در برخی از زمینهها موجب شده تا مجید عشقی در کارنامه خود آنچنان که باید موفق عمل نکرده باشد. یکی از مهمترین این موضوعات، بحث عدم استقلال کافی سازمان بورس در اتخاذ برخی از تصمیمات و ایستادگی در برابر زیاده خواهیهای دولت است که به عقیده فعالان به اوج خود رسیده است.
این کارشناس بازار سرمایه افزود: به واقع معرفی نشدن سازمان بورس به عنوان یک شخصیت تاثیرگذار در نظام اقتصادی کشور عامل همه این مسائل است. با اینکه این بازار سهم بزرگی در بحث تامین مالی و سطوح مختلف سرمایهگذاری دارد. لذا مادامی که نظرات این قشر عظیم در ریلگذاری اقتصادی استفاده نشود و سازمان بورس شخصیتی مستقل نداشته باشد اوضاع همین خواهد بود و نظرات دیگر ارکان به بازار سرمایه تحمیل خواهد شد.
فرهادی توضیح داد: البته بخشی از این مشکلات به ضعف یا عدم نفوذ رییس سازمان و قدرت برش آن برای وتو کردن مسائل بر میگردد. بگذریم، رفتار دولتمردان در این 3 سال تنها زمینهساز فرار سرمایه از بازار شده است بهطوری که دیگر فعالان و معاملهگران نیز به آن اعتماد ندارند. نکته بعد که کمتر کسی در بازار به آن پرداخته است بحث عدم گسترش همسان بازار و ابزارهای نوین مالی علیالخصوص اوراق مشتقه است. گرچه در این مدت سازمان بورس به عنوان رگولاتور و سیاستگذار گامهای موثری در جهت توسعه ابزارهای مالی برداشته اما عمق کم بازار و و رفتار ضد و نقیض سازمان موجب شده تا فعالان گارد تدافعی در قبال اینگونه ابزارها اتخاذ کنند.
این فعال بازار سرمایه تشریح کرد: برای درک بهتر موضوع بهتر است کمی به عقب برگردیم زمانی که روسای سامان بورس رشد شاخص را جز دستاوردهای خود قلمداد میکردند. اما در چند سال اخیر و پس از زمان حضور جناب دهنوی در سازمان بورس این موضوع کمرنگتر شده اما همچنان شاهد دخالتهای سازمان و شاخصسازی توسط این رکن اصلی بازار هستیم که این روزها داد همه اهالی بازار را در آورده است.
فرهادی در نهایت گفت: لذا به نظر میرسد سازمان بورس در روزهای منفی بازار از وظیفه اصلی خود که نظارت بر معاملات و تسهیل و توسعه بازار است فاصله گرفته و همه توان خود را روی کنترل رقم شاخص و حمایت از آن گذاشته است. لذا اینگونه استنباط میشود که سازمان با استفاده از ابزارهای جدید و دو طرفه کردن بازار با آنها میتواند عدم استقلال خود در تصمیمات کلان دولتی تا حدودی پوشانده و از این طرق دخالتهای در بازار را نیز به بهانه حمایت کم کرده از سوی دیگر فعالان نیز به راحتی میتوانند از دو طرف بازار و در شرایط مختلف منتفع شوند.
بورس به حال خود رها شده
سعید امیر شاهکرمی نیز برای «تعادل» نوشت: به نظر اینجانب بزرگترین ایراد ایشان انتصاب دستوری شان است. ایشان به علت آنکه باید مصالح گروه خاص را تامین کنند توانایی لازم و کافی برای حمایت از حقوق سهامداران و فعالین بازار سرمایه را ندارند. ایشان شاید سواد مناسب و تجربه کافی داشته باشند لیکن استقلال کافی را ندارند.آقای عشقی بازار را به حال خود رها کردهاند و منتظر هستند تا با سیگنال مثبت تیم حمایتیشان در جهت حمایت از بازار، تحرکات مثبتی را عملیاتی کنند. بنابراین اصلیترین ایراد ایشان عدم استقلال کافی و نداشتن توانایی لازم برای حمایت از بازار است.