رمزگشایی از افزایش «خود درمانی» شهروندان
فرشاد مومنی، اقتصاددان نهادگرا با بیان اینکه انسانها هدف برنامههای توسعه و مهمترین ابزار تحقق آن هستند، وضعیت «سلامت» و «آموزش» و همچنین «مشارکت» مردم در تولید ملی را بحرانی توصیف کرد. در واقع، او با بررسی آماری و اجمالی این سه شاخص، تلاش کرد، نشان دهد که وضعیت هسته بنیادی توسعه ایران نیز دچار بحران شده است. به عبارت دیگر، همزمان که ایران از توسعه دورتر و دورتر شده و نشانه این دوری را میتوان در کمیت و کیفیت سلامت مردم سراغ گرفت، ابزار ایجاد توسعه در آینده، یعنی انسانها و شهروندان ایرانی نیز به دلیل آسیب دیدن در این فرایند، در وضعیت مناسبی برای پیشبرد توسعه ایران قرار ندارد.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی که در تشریح مهمترین فلسفههای حاکم بر نظام سلامت؛ در فرهنگستان علوم سخن میگفت، تصریح کرد: در یک ساخت توسعهنیافته، همهچیز در پرتو توسعه مورد توجه قرار میگیرد. در ادبیات توسعه، بر این نکته توافق فراگیر وجود دارد که انسانها هدف برنامههای توسعه و مهمترین ابزار تحقق آن هستند. از این دریچه، حساسیت و اهمیت نظامهای سلامت از چند زاویه مورد توجه اکید قرار میگیرد.
هیولای بزرگ عدم مشارکت در تولید ملی
وی رابطه سلامت و امکانپذیرسازی مشارکت اعتلابخش مردم در جریان توسعه را یکی از مسائل مورد توجه در توسعه عنوان کرد و افزود: به دلیل طیف متنوعی از کاستیها و نابسامانیها، به ویژه در بخش سلامت و نحوه تامین مالی آن، ما نمونه یکی از بحرانیترین کشورهای دنیا از نظر مشارکت هستیم. حتی اگر مشارکت سیاسی را که مناقشهبرانگیز و اندکی خطرناک است، نادیده بگیریم، دادههای سرشماری به ما میگوید که از جنبه اقتصادی، حسب دادههای سرشماریها از سال 1365تا 1395، همواره چیزی نزدیک به دوسوم جمعیت فعال در ایران، هیچ نقشی در تولید ملی نداشتهاند. این هیولای بزرگی است و ببینید چگونه به صورت نظاموار، پتانسیل بازتولید همه انواع بحرانها را دارد.
بحرانهای فاجعهساز با عدم مشارکت اقتصادی
مومنی، با تاکید بر اینکه باید با حکومتگران درباره ابعاد اهمیت مشارکت، به ویژه مشارکت اقتصادی صحبت شود، یادآور شد: عموم متفکران توسعه، تاکید دارند در غیاب مشارکت شهروندان در سرنوشت سیاسی و اقتصادیشان، کشور با بحرانهای فاجعهساز هماهنگی روبرو میشود. جای دریغ و تاسف است که در دستگاههایی که متولی برنامههای توسعه هستند، تاکنون حتی یک مطالعه سازمانیافته درباره ابعاد ناهماهنگیها در همه عرصههای حیات جمعی ایرانیان و هزینهها و خسارتهایی که این ناهماهنگیها به ما میزند، نداریم.
به گزارش جماران، این استاد دانشگاه، مساله مشارکت را مهمترین عامل کاهش هزینههای مبادله، کاهش هزینههای هماهنگی و کاهش حداکثری نااطمینانیها و بیثباتیهای با منشأ تعاملات انسانی برشمرد و گفت: مشارکت مردم در سرنوشت سیاسی و اقتصادیشان، مهمترین عامل توانمندسازی نظام حیات جمعی برای ارتقای توناییهایشان برای مهار شوکهای برونزا است. از همه مهمتر، اینکه مشارکت، مهمترین ابزار تضمین دستاوردهای توزیعی بهتر، برای نظامهای اقتصادی و اجتماعی و مهمترین ابزار ممکنکننده ساختن نهادهای با کیفیت برای توسعه است. رییس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، اضافه کرد: سلامت در کنار آموزش، مهمترین نیروی محرکه برابری اجتماعی است.
وقتی رویکردهای رشد محور در دهههای 1940 و 1950 با شکست روبرو شد و فاجعههای اجتماعی و انسانی و محیط زیستی بزرگ پدیدار کرد، جریانهای جهانی با عنوان جنبش شاخصهای اجتماعی شکل گرفت که در آن، گفته شد هیچ عنصری به اندازه برابری دسترسی در حیطه آموزش و سلامت نمیتواند در برابری نقشآفرینی کند. وی با بیان اینکه متاسفانه درک نظام تصمیمگیریهای اساسی در ایران از فاجعه در حال بروز به خاطر نابرابریهای ناموجه؛ به هیچوجه در حد کفایت نیست، تاکید کرد: وقتی نابرابریهای ناموجه از حدودی فراتر میرود، اساس نظم اجتماعی مبتنی بر رفتارهای حذفی و ستیزهجویانه قرار میگیرد. معمولا وقتی نابرابریها به ناپایداری و واکنشهای شدید اجتماعی منجر میشود، حکومتها که مثلا در زمینه خدمات سلامت و آموزش با تلخی و تنگ نظری برخورد میکنند و در زمینه هزینه سرکوب بسیار گشاده دست میشوند. همین مساله باعث میشود، به اصطلاح حکومتها گور خود را بکنند و جامعه با ناپایداریهای جدی سیاسی نیز روبرو شود.
مسوولیتگریزی حکومت
مومنی با اشاره به دو مطالعه راهبردی بانک جهانی در دهه 1980 و 1990 در امریکای لاتین و آفریقا که در آنها برنامه تعدیل ساختاری انجام میشد، اضافه کرد: یکی از مولفههای کلیدی این مطالعه، مسوولیتگریزی حکومتها در ابعاد بیسابقه در زمینه امور سلامت و آموزش بود اما نشان داد در این دوره، بین 6 تا 7درصد تولید ناخالص ملی، هزینه سرکوب شده است! در حالی که اگر بخشی از هزینههای سرکوب، صرف این دو امر راهبردی میشد، احتمالا صرف چنین هزینههایی برای سرکوب موضوعیت پیدا نمیکرد. آنچه که مساله را برای شرایط کنونی ایران میکند، این است که ماجرای مسوولیتگریزی حکومت در امور آموزش و سلامت به ابعاد شکنندهای رسیده است.
وی توضیح داد: سهم خانوارها در پرداختهای شخصی، جزو ناهنجارترین سهمها در دنیا است و از آن تکاندهندهتر، روند تحولات اندازه جمعیتی که به واسطه هزینههای کمرشکن درمان به زیرخط فقر میافتند.
توهم درآمدزایی با شوک درمانی
بر اساس گزارش جماران، این استاد اقتصاد، با تاکید بر اینکه هیچ عنصری به اندازه توهم پول درآوردن از طریق شوک درمانی در قیمتهای کلیدی، حکومت و مردم را دچار افلاس مالی نکرده است، گفت: اعداد و ارقام رسمی که در این زمینه وجود دارد واقعا تکاندهنده است، اما از آنجا که این پدیده به منافع گروهی اندکسالار، پر نفوذ و پرقدرت گره خورده است، گویا حکومت از طریق شوک درمانی، هم خود و هم مردم را دچار آنومی کرده و هم نظم اجتماعی و اقتصادی را دچار اختلالهای بسیار بزرگ کرده است.
مومنی گفت: برای اولینبار در گزارش اقتصادی سال 1373 سازمان برنامه، پس از 5 سال شوک درمانی؛ در یک گزارش رسمی تصریح شده که به ازای هر یک واحد افزایش درآمد دولت از محل شوک درمانی، هزینههای مصرفی دولت، سه ونیم برابر افزایش مییابد که بخش بزرگی از این هزینهها ریشه در گسترش و تعمیق فقر و نابرابری دارد!
وی با تاکید براینکه باید برای به سرعقل آوردن حکومت در اجتناب از استفاده از ابزار شوک درمانی تلاش کرد، ضمن تشریح رابطه شوک درمانی با تشدید نابرابریهای ناموجه و حرکت به سمت آنومی اقتصادی و اجتماعی در رفتارهای دولت و جامعه، افزود: عمده رفتارهای حکومت در ایران، دچار آنومی شده و آنها در فرایندهای تصمیمگیری و تخصیص منابع، گاه حتی بایستههای بقای خود را نیز رعایت نمیکنند.
افزایش مراجعه به داروخانهها، بدون نسخه پزشک!
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی توجه به سلامت افراد به عنوان مهمترین ابزار مهار فقر را سومین فلسفه بنیادی حاکم بر نظام سلامت، دانست و اظهار کرد: در این زمینه دادههای دردناکی برای متقاعدسازی ضرورت تغییر مسیری که در ایران طی میشود، وجود دارد. در گزارشهای رسمی وزارت بهداشت از حیطههایی مانند کاهش چشمگیر مراجعه شهروندان به مراکز درمانی علیرغم افزایش جمعیت در سه دهه گذشته و همچنین افزایش چشمگیر مراجعه مردم به داروخانهها بدون داشتن نسخه و مراجعه به پزشک، آمارهای هشداردهندهای وجود دارد. مومنی با بیان اینکه در این گمگشتگی از نظر سیاست راهبردی، نظم اجتماعی در حال حرکت به سمت الگوی ستیز و حذف است و خشونتهایی که در این زمینه وجود دارد بسیار جدی است، هشدار داد: این آنومی، بحرانهای حاد اعتماد اجتماعی در ایران را پدیدار کرده و کل نظام حیات جمعی را با نااطمینانیهای فزاینده روبرو کرده است.
باید حکومت را هوشیار کنیم
رییس موسسه مطالعات دین و اقتصاد، سلامت انسانها را مهمترین تکیهگاه جوامع برای برونرفت از دورهای باطل عقبماندگی عنوان کرد و گفت: دستاوردهای مهم نظام سلامت انسانها، ریشه در بنیه تولید فناورانه دارد و شوک درمانی در ایران، بزرگترین عامل سقوط بنیه تولیدی کشور در سه دهه گذشته بوده است. متاسفانه بزرگترین ضربه به بنیه تولید کشور، بعد از شوکدرمانیها وارد شده است! این مساله هم حکومت را دچار افلاس مالی کرده و هم بنگاههای تولیدی و مردم را با بحرانهای حاد روبرو کرده است. اگر بتوانیم حکومت را درباره کارهایی که نباید بکند و روندهای بحرانسازی که باید مهار کند هوشیار کنیم، فوریت و اولویت آن بیشتر است و حیاتیترین کاری که باید متوقف شود، تمسک به شوک درمانی برای تامین کسری مالی است که به دور باطل فاجعهساز برای مردم و حکومت منتهی شده است.