مشکلاتی که دیده نمیشوند، حل نمیشوند
وقتی در مورد مشکلات معیشتی، امنیت شغلی و... کارگران صحبت میکنیم مساله اینجاست که این مشکلات شاید از سوی فعالان کارگری، روزنامهنگاران و... دیده شوند اما از سوی مسوولان تا وقتی که این مشکلات دیده نشوند امیدی هم به حل شدن آنها نیست. همانطور که وقتی رییس دولت به عسلویه سفر میکند جایی که کارگران با مشکلات عدیدهای در آن مواجهاند.
جایی که نه خبری از سختی کار هست و نه خبری از ایمنی کار برای کارگرانی که در گرمای بالای ۵۰ درجه مشغول خدمت هستند تنها به این فکر میکند که باید فکری به حال گازهای مشعل کرد چطور میتوانیم انتظار داشته باشیم که صدای اعتراض کارگران به گوش مسوولان رسیده باشد و به دنبال راهکاری مناسب برای رفع مشکلات معیشتی، حقوقی و از همه مهمتر امنیت شغلی آنها باشند.
رسانهها هر روز در مورد معضلات جامعه سخن میگویند، در مورد مسائل و مشکلاتی که در شهر و کشور وجود دارد، در مورد تورم و گرانی که طاقت مردم را طاق کرده و در مورد بسیاری از کاستیهای دیگر. اما وقتی سری به سایتهای خبری وابسته به دولت میزنید چیزی جز پرزنت کردن دولت و تیتر کردن خدماتی که دولت طی ۲ سال گذشته ارایه داده است به چشم نمیآید. مطالبی که هیچ کدام مستنداتی برای اثبات ادعای خود ندارند. همهچیز در حد همان کلیگویی و شعارها و وعدههایی است که همیشه مسوولان برای شانه خالی کردن از بار مسوولیت به آن پناه میبرند.
انگار هیچ کس نیست تا آنچه را که در بطن جامعه در حال وقوع است به گوش مسوولانی که وظیفه رفع مشکلات مردم را دارند برساند. قطعا هیچ مسوولی خبر ندارد این روزها خیار در بازار کمیاب شده و اگر هم پیدا شود با نرخ کیلویی ۵۰ هزار تومان به فروش میرسد. وقتی بانک مرکزی و سازمان برنامه هر دو با هم اعلام میکنند که اقتصاد ایران از رکود خارج شده است این سوال پیش میآید که چرا این همه اخبار خوب عینیتی در جامعه ندارد و مردم نمیتوانند نتیجه آن را در زندگی خود مشاهده کنند.
مساله هم همین است تا وقتی که مشکلات موجود در جامعه از سوی مسوولان مورد پذیرش قرار نگیرند نمیتوان انتظار داشت که این مشکلات حل و فصل شوند. تا وقتی که دولتمردان نپذیرند طی دو سال گذشته تورم بیشترین افزایش را داشته است نمیتوان انتظار داشت دولت برای مهار تورم کاری انجام دهد. وقتی همهچیز از منظر دولتمردان و رسانههای وابسته به آنها بر مدار آرامش و اعتدال میچرخد دیگر خم شدن کمر کارگر زیر بار تورم و فقر هیچ موضوعیتی نخواهد داشت.
وقتی افراد کارشناس در مسائل اجتماعی جایی در بدنه دولت ندارند و به جای آن شهردار تهران که از پس وظایف خود نیز به درستی بر نمیآید به ناگهان دستیار ویژه رییس دولت در امور آسیبهای اجتماعی شهر تهران میشود. دیگر نمیتوان انتظار داشت که مشکلات موجود در جامعه به دست افراد متخصص و متعهد حل و فصل شود. اینکه معاون شهردار اعتراض اعضای شورای شهر به این سمت را سیاسی میخواند خود گواه این مدعی است که شهردار تهران بیش از آنکه در راستای اهداف شهرداری و... تلاش کند برای مستحکم کردن جایگاه خود بیشتر به مسائل سیاسی و جناح بندیهای سیاسی نظر دارد. خلاصه کلام آنکه تا مشکلات اجتماعی و اقتصادی از سوی مسوولان دیده نشوند نمیتواند انتظار داشت که گامی درراستای حل و فصل آنها برداشته شود.