باز هم اشتباه، باز هم مسکن مهر؟
بر اساس مصوبات ماههای اخیر شورای پول و اعتبار، سقف تسهیلات مسکن در تهران به صورت انفرادی به ۴۰۰ میلیون تومان و برای زوجین به ۸۰۰ میلیون تومان افزایش یافته است! در عین حال مقامات دولت مدام از تخصیص زمین رایگان دولتی صحبت میکنند. ضمن اینکه اجرای این پروژهها هم ظاهرا قرار است به برخی پیمانکاران دولتی سپرده شود.
دادههای اطلاعاتی مشخصی که فرد را ناخودآگاه به یاد پروژه مسکن مهر در دهه 80 خورشیدی میاندازد که دولت نهم و دهم روند اجرای آن را آغاز کرد و هنوز ادامه دارد. شخصا معتقدم ورود و مشارکت دولت در حوزه مسکن (و اساسا اقتصاد) نه تنها کمکی به کاهش مشکلات این بخش نمیکند، بلکه باعث افزایش مشکلات و نارساییها هم میشود. اساسا دخالت مستقیم دولت در هیچ بخش و حوزهای سازنده نبوده و باعث بروز مشکلات افزونتری میشود.
دولت نه میتواند وارد پروسه ساخت و ساز شود و نه اگر وارد شود، کمکی به حل مشکلات این حوزه میکند. ضمن آنکه به صورت خودکار تخریبی در فضای بازار مسکن ایجاد کرده و صنعت ساخت و ساز را مختل میکند. همان طور که در پروژه مسکن مهر یک چنین اختلالاتی نمایان شد. یکی از تلخترین خاطرات ایران در بخشهای اقتصادی و اجتماعی ساخت مسکن مهر است که ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور در دهههای بعدی است. دولت وقت به جای سرمایهگذاری در حوزههای مولد و ثروتساز، میلیاردها دلار از درآمدهای نجومی نفت را صرف پروژهای کرد که ارزش افزوده زیادی برای کشور به بار نیاورد. زمانی که دولت احمدینژاد بر طبل مسکن مهر میکوفت، تولید مسکن ایران در آن سالها به حداقل رسیده بود.
بنابراین دولت نتوانست بیشتر از 100 تا 150 هزار مسکن سالانه تولید کند. در عین حال، رکود عمیقی هم در بازار مسکن کشور حاکم شد. چرا؟ چون دولت وقت در حال بهرهبرداری سیاسی از تولید مسکن بود. بحث مهمی بعدی، کارآمدی دولتهاست. باید پرسید، دولت با چه ابزار و با چه تخصصی قصد دارد وارد این حوزه تخصصی شود؟ کدام نهاد دولتی است که از یک چنین ظرفیتی برخوردار است که وارد پروسه ساخت و ساز در این حجم و گستردگی شود؟ فراموش نکنید در دولت، تنها یک معاونت در وزارت راه و شهرسازی وجود دارد که به صورت تخصصی موضوعات مرتبط با مسکن را دنبال میکند.
آیا با این معاونت میتوان وعده ساخت یک میلیون مسکن سالانه را تحقق بخشید؟ در همه دنیا دولتها وظایف نظارتی و کنترلی به عهده دارند و اگر بخواهند به جای سیاستگذاری و دخالت در اجرا دخالت کنند، اشتباه محض است. نه دولت ایران بلکه در سطح جهان هم دولتی را نمیتوان سراغ گرفت که از یک چنین توانایی برخوردار باشد. به جز رویکردهای مفسدهانگیز تنها انگیزهای که باعث میشود دولتها در بخش تولید مسکن دخالت کنند، رویکردهای سیاسی است. حتما افکار عمومی ایرانیان به یاد دارند که در پروژه مسکن مهر چه رخدادهای هولناکی شکل گرفت. از مکانیابی پروژهها گرفته تا فقدان مطالعات تخصصی و لفت و لیسهای مستمر که مسکن مهر را به عنوان یک پروژه مفسدهانگیز در تاریخ معاصر ایران کرده است. صدها و هزاران واحد مسکن مهر در مناطقی راهاندازی شد که از کوچکترین نیازهای امنیتی، تخصصی، آموزشی، تجاری و... بهرهمند نبودند. انتخاب پیمانکاران این پروژه هم نشان داد که چه حجم از روابط فسادزایی در یک چنین طرحهایی شکل میگیرند.
اما مگر غیر از این است که باید از تجربیات گذشته درس گرفت؟ آیا دولت سیزدهم از مفاسد دولت نهم و دهم در حوزه مسکن درس گرفته است؟ این نوع وعدهها و طرحها خطرات بسیاری برای اقتصاد ایران دارد. با گذشت بیش از 20 سال از این پروژه هنوز در خبرها میخوانیم که فلان تعداد واحد مسکن مهر به مردم تحویل داده شد! یعنی هنوز این پروژه پایان نیافته و در حال استمرار است. این در حالی است که بخش خصوصی در زمان اجرای پروژهها تلاش میکند، طرحهایش را در کمترین زمان ممکن و با بالاترین کیفیت به سرانجام برساند تا بتواند از طریق ارتقای کیفی پروژههایش، طرحهای تازهای را در دست گرفته و برند معتبرتری برای خود ایجاد کند.
با سرمایهگذاری چند ده میلیارد دلاری، امروز مشخص شده که در سال کمتر از 100 هزار واحد مسکونی در سال ساخته شد. یعنی 2 میلیون واحد مکسونی در 20 سال ساخته شده است. این در حالی است که اگر دولت در جای واقعی خود قرار میگرفت و بازار را به صورت اصولی تحریک میکرد، چند برابر این میزان با سرمایهگذاری بسیار کمتر میشد، ساخت. بنابراین دولت سیزدهم به جای یک چنین طرحهای عقیمی بهتر است زمینه را برای ورود بخش خصوصی و شکوفایی بیشتر این بخش فراهم سازد که راه رشد مسکن از این مسیر میگذرد و لاغیر.