فرصت حضور در توافقات جهانی
عضویت در یک نهاد بینالمللی با مجموعهای از دستاوردهای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی همراه است. بدون تردید، پیوستن ایران به گروه بریکس که از قدرتهای نوظهور اقتصادی جهان تشکیل یافته، به چهره سیاسی کشور در مجامع بینالمللی وزنی قابل قبول میبخشد. چنانکه دولتمردان نیز، از آن به عنوان یک دستاورد بزرگ دیپلماتیک یاد میکنند.
نگاهی به اعضای اصلی این گروه که ۴۶ درصد از جمعیت جهان و ۲9 درصد از تولید ناخالص آن را به خود اختصاص دادهاند نیز گواه این مدعاست. در بعد اقتصادی نیز نمیتوان از دستاوردهای بالقوه پیوستن به گروه بریکس بهسادگی گذشت. رشد صادرات، ازجمله مهمترین اهرمهای تحقق رشد اقتصادی کشور است که در سایه گسترش تعاملات بینالمللی رنگ واقعیت به خود میگیرد. یکی از نقاط ضعف اقتصاد ایران در تحقق این آرمان، عدم عضویت در سازمانهای بینالمللی و بهرهگیری از ظرفیتهای همکاری چندجانبه است.
فقدان حضور ایران در گروهها و سازمانهای بینالمللی قدرتمند، رشد صادرات را با محدودیت مواجه ساخته است؛ بنابراین، هر نوع ارتباط هدفمند با دنیا میتواند به نفع ایران باشد. عضویت ایران در بریکس، به دنیا نشان داد که درهای کشور برای برقراری مناسبات بینالمللی باز است. حالا که فضای روابط بینالملل به نفع کشور در حال تغییر است، باید فرصت را غنیمت شمرد. پذیرش ایران در پیمان شانگهای و هماکنون گروه بریکس، جایگاه مقبول کشور را در عرصه بینالملل نمایان میسازد.
اعضای بریکس بهخوبی آگاهند که ایران یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر انرژی جهان بوده و به شاهراه انرژی خلیجفارس استیلا دارد. بدون تردید اعضای بریکس بهویژه روسیه، چین و هند که مبادلات تجاری مستقلی با ایران دارند، برای استفاده از ظرفیتهای کشور اندیشیدهاند و از ارزش آن بهخوبی آگاهند. عضویت ایران در بریکس، اتفاق مبارکی است، بهشرط آنکه بتوان از ظرفیتهای بریکس در جهت پیشرفت اقتصادی کشور و حل مسائل معیشتی مردم بهره جست.
به این منظور بایستی با تشکیل تیمهای کارشناسی و کارگروههای لازم ضمن شناخت بیشتر الزامات بریکس، با افزایش هماهنگی ایران با سایر کشورها، از پتانسیلهای آن در جهت گشایش اقتصادی و رونق تجارت فرامرزی استفاده نمود. امری که دور از دسترس نخواهد بود. تجارت هدفمند، آرمان توسعه را محقق و جامعه را در مسیر رفاه قرار میدهد. تجارت، در گذر زمان شکلهای متفاوتی به خود گرفته است. دنیای تجارت امروز، ظهور قطببندیهای جدید را تجربه میکند. توازن قدرت و گسترش مرزهای توانمندی، کشورها را به حضور در مجامع و نهادهای بینالمللی ترغیب نموده تا از منافع آن در مسیر توسعه کشورشان بهرهمند شوند.