وقتی از نبود زیرساخت میگوییم از چه حرف میزنیم
چند روزی است که خانوادهها برای تامین شیرخشک مورد نیاز نوزادان خود با مشکلات بسیاری مواجه شدهاند. کمبود شیرخشک به خصوص در زمینه شیرخشکهای درمانی مسالهای است که هر از گاهی باعث گلایه شهروندان میشود و هر بار هم مسوولان سازمان غذا و دارو وعده پخش سریع این محصول به داروخانهها را میدهند.
مریم شاهسمندی
چند روزی است که خانوادهها برای تامین شیرخشک مورد نیاز نوزادان خود با مشکلات بسیاری مواجه شدهاند. کمبود شیرخشک به خصوص در زمینه شیرخشکهای درمانی مسالهای است که هر از گاهی باعث گلایه شهروندان میشود و هر بار هم مسوولان سازمان غذا و دارو وعده پخش سریع این محصول به داروخانهها را میدهند. این اتفاق هر چند ماه یک بار رخ میدهد. مساله اینجاست که وقتی تعداد موالید مشخص است. نیاز بازار به شیر خشک به خصوص شیرخشکهای درمانی هم تا حدودی مشخص است چرا باید هر بار خانوادهها برای تامین این ماده غذایی درمانی کودکان خود با مشکل مواجه شوند.
وقتی از نبود زیرساخت برای افزایش جمعیت صحبت به میان میآید یعنی همین کمبودهایی که شاید از نظر برخی مسوولان چندان مهم نباشد اما برای خانوادههایی که با این مشکل مواجه میشوند ماجرایی بغرنج به حساب میآید. وقتی ما از نبود زیرساختهای مناسب برای فرزند آوری در کشور حرف میزنیم و میگوییم تنها تصویب قانون و صدور ابلاغیه نمیتواند مشکلات پیری جمعیت کشور را حل و فصل کند دقیقا به چنین مواردی اشاره میکنیم. نبود زیر ساختهای مناسب درمانی، آموزشی و ... همه و همه نشاندهنده این واقعیت تلخ است که اگر چه روند پیری جامعه ایران سرعت گرفته اما زیرساختهای مناسب برای افزایش جمعیت هم در کشور ما وجود ندارد.
حذف غربالگری، ابلاغ دستورالعمل برای داروخانههای که حق فروش وسایل جلوگیری از بارداری را ندارند و ... نمیتواند باعث شود که ما در نهایت بتوانیم این پیری جمعیت را متوقف کرده و جامعهای جوان و رو به رشد داشته باشیم. هر نوزادی که به دنیا میآید یک سری نیازها دارد. این نیاز ممکن است دارو، شیر خشک یا حتی مراقبتهای ویژه باشد. وقتی ما نمیتوانیم پیش پا افتادهترین نیاز نوزادان را به موقع برطرف کنیم چطور میتوانیم به فراهم آوردن نیازهای اساسیتر یعنی همان درمان، آموزش و ...
امیدوار باشیم. اینکه وزیر بهداشت همچنان معتقد است حوزه بهداشت و درمان کشور ما یکی از بهترینهای دنیاست در حالی که هیچ مدرکی برای اثبات مدعی خود ارایه نمیدهد. وقتی مسوولان از یک طرف میگویند که تحریمها هیچ تاثیری بر خودکفایی ما نداشته و از سوی دیگر با کمبود هر دارو پای تحریمها را به میان میکشند تنها یک واقعیت تلخ را عیان میکند و آن سیاست یک بام و دو هوایی است که نتیجه آن میشود عدم دسترسی مردم به حداقلهای زندگی. ما نمیتوانیم با دستور و ابلاغیه و تصویب قانون مشکلات جامعه را حل و فصل کنیم. رفع این مشکلات نیازمند کار عملی و البته قبول وجود مشکلات از سوی مسوولان است. اقتصاد و معیشت این روزها به دغدغه اصلی مردم بدل شده است.
از سویی مشکلات دارویی و درمانی نیز عده دیگری را درگیر کرده است و در این بین اما هر چه از سوی مسوولان به گوش میرسد یا وعدههایی بدون پشتوانه اجرایی است یا ادعاهایی که با حقیقت جاری در جامعه فاصله بسیار دارند. یک جایی باید مسوولان به این نتیجه برسند که عمل کردن به وعدهها و رها کردن ادعاهای بیاساس میتواند کلید موفقیت و پیشرفت جامعه باشد.