سیمای منطقه پس از توفان الاقصی

۱۴۰۲/۰۷/۲۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۲۱۷۶۶۳
سیمای منطقه پس از توفان الاقصی

با گذشت بیش از یک هفته از آغاز عملیات توفان‌الاقصی دیگر به روشنی می‌توان تبعات سیاسی، اقتصادی، امنیتی و... این رخداد را در فضای داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی تحلیل کرد.

با گذشت بیش از یک هفته از آغاز عملیات توفان‌الاقصی دیگر به روشنی می‌توان تبعات سیاسی، اقتصادی، امنیتی و... این رخداد را در فضای داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی تحلیل کرد. در کنار این موارد مجموعه سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌سازی‌های مسوولان حوزه سیاست خارجی و امنیتی کشورمان هم موضوعی است که باید در خصوص آن بحث و تبادل نظر شود. در جریان این یادداشت تلاش می‌کنم از یک طرف سیاست‌گذاری‌های کشور در مواجهه با یک چنین رخدادی را بررسی و از سوی دیگر مهم‌ترین تبعات برآمده از این حادثه را بررسی کنم.

1) در حوزه اقتصادی هرچند اغلب بازارهای جهانی با آرامش از کنار این رخداد عبور کرده‌اند اما نشانه‌هایی از نوسان در اقتصاد منطقه و ایران مشاهده شده است. در حوزه منطقه‌ای، موضوع احداث راه شرق به غرب با محوریت امریکا، هند، اسراییل و عربستان احتمالا از دستور کار خارج خواهد شد. ضمن اینکه پیش‌بینی‌ها حاکی از افزایش قیمت نفت، گاز و سایر اقلام انرژی است. در صورتی که این روند محقق شود، روسیه بیشترین بهره‌برداری اقتصادی را از این مناقشه خواهد داشت. افزایش قیمت نفت برای روسیه که با تحریم‌های غرب روبه‌روست، امیدبخش است. اما عربستان بیشترین آسیب را از این وضعیت خواهد برد. هنوز مدت زمان زیادی از سرمایه‌گذاری‌های هنگفت این کشور در حوزه‌های گردشگری، ورزشی، هنری و... نمی‌گذرد که زمزمه‌هایی از تاثیر منفی رخدادهای اخیر در روند سرمایه‌گذاری‌های این کشور مطرح شده است.

2) در داخل ایران اما بازارها نوع خاصی از نگرانی و نوسان را تجربه کردند. تکانه‌هایی که با گذشت زمان آرام آرام جای خود را به ثبات و آرامش داد. نرخ دلار و سکه در روزهای ابتدایی با افزایش حدودا 10درصدی مواجه شدند، ‌اما با دخالت بانک مرکزی این رشد تعدیل شد. بازار سرمایه ایران هم اگرچه در ساعات و روزهای ابتدایی پس از این رخداد، دچار ریزش شد اما بلافاصله به وضعیت سابق بازگشت.

در صورت افزایش قیمت اقلام انرژی، اقتصاد ایران هم برداشت‌های خود را خواهد داشت. اقتصاد ایران با کسری بودجه بالایی روبه‌روست و هر نوع افزایش قیمت نفت و اقلام انرژی دیگر می‌تواند، ظرفیت‌های اقتصادی تازه‌ای برای ایران ایجاد کند. چشم فعالان اقتصادی اما به اخبار حوزه‌های سیاسی و دیپلماسی است تا پس از آن بتوانند تصویری از دورنمای بازارها به دست آورند.

3) از روزهای ابتدایی بحران، ایران هوشمندانه راهبرد مناسبی در مواجهه با بحران سرزمین‌های اشغالی در پیش گرفت. بسیاری از تحلیلگران نگران بودند ایران در دام نقشه‌ای بیفتد که اسراییل و سایر دشمنان کشور تدارک دیده‌اند. دامی که اجماعی جهانی علیه ایران ایجاد کرده و ایران را وارد پروسه فرساینده‌ای کند. قبلا در ماجرای حمله روسیه به اوکراین و ادعای حمایت نظامی و پهپادی ایران از روسیه، برخی ناهماهنگی‌ها در اعلام مواضع از سوی مسوولان ایرانی مشاهده شد که تبعات منفی برای کشور به دنبال داشت. اروپا مدت‌ها به دلیل این فضاسازی تلاش می‌کرد فاصله خود را با ایران حفظ کند.

این‌بار اما ایران با هوشمندی و تدبیر، منافع ملی خود را دنبال کرد. هرچند حمایت از جبهه مقاومت از سوی ایران همواره مورد تاکید قرار گرفت اما دخالت مستقیم در عملیات توفان‌الاقصی از سوی مقامات ایرانی انکار شد. این مواضع باعث شد هم اروپا و هم دولت امریکا اعلام کنند، سندی برای دخالت ایران در ‌این منازعه وجود ندارد. تنها اسراییل است که بر روی دخالت ایران در عملیات پافشاری می‌کند. تلاش‌هایی که با راهبرد درست ایران نتیجه‌ای برای این کشور به بار نداشته است.

4) موضوع مهم بعدی، ادعای حمله قریب‌الوقوع اسراییل به غزه است. اسراییل که هیمنه خود را در منطقه کاملا از دست رفته دیده، تلاش می‌کند از طریق حمله زمینی به غزه، کمی از آلام شکست خود بکاهد. البته این حمله هم تبعات منفی بسیاری برای این رژیم خواهد داشت. حماس بیش از 60هزار مبارز کارکشته در اختیار دارد که در صورت حمله اسراییل از آنها استفاده خواهد کرد. این روند شرایط متفاوتی در منطقه ایجاد کرده و دامنه بحران را وسیع‌تر می‌کند. اسراییل نگران است که رویارویی با مبارزان مقاومت جهاد اسلامی شکست بزرگ‌تر و غیرقابل جبرانی را برای این رژیم به بار بیاورد. 

5) امیرعبداللهیان و بلینکن وزرای خارجه ایران و امریکا به عنوان دو راس پاره خط متضاد اثرگذاری در منطقه طی روزهای گذشته در کشورهای مختلف منطقه حاضر شده و تلاش کرده‌اند، توازن را در ابعاد سیاسی، اقتصادی، نظامی و... شکل دهند. در حال حاضر مقاومت دست بالا را در تحولات منطقه‌ای در اختیار دارد، هرچند اسراییل تلاش می‌کند از طریق ورود زمینی به غزه کمی از اعتبار از دست رفته خود را بازیابی کند، اما این حضور تبعات منفی فراوانی برای این رژیم به دنبال خواهد داشت.