حفاظت یا حمایت
نرگس روحانی
کارشناس ارشد مدیریت و ارزیابی محیطزیست
امروزه مطالعات محیطزیست بستر تصمیمگیری و برنامهریزی در دنیای بحرانی محیطزیستی، سیاسی و اجتماعی در تمام امور عمده انسانی مانند سیاست، صنعت، اقتصاد، فرهنگ، اقتصاد و طبیعت است در هزاره سوم از اهداف مطلوب سیاستگذاری، حمایت محیطزیست است که بهطور مکرر تحت عنوان توسعه پایدار همهجا گیر شده است و حمایت محیطزیست و بهتبع آن انجام توسعه مبتنی بر حمایت محیطزیست یا توسعه پایدار و در خور، به خاطر بروز آثار تخریبی محیط زیست در دهههای اخیر است، ابعاد، شدت و شتاب تخریب محیطزیستی در کشور ما چقدر است؟ جاری شدن سیلهای سالهای اخیر در کشور ما، آلودگی شهرهای بزرگ ، از بین رفتن سطح وسیعی از جنگلها، رشد بیرویه شهرها، بیابانزایی گسترده در کشور متروکه ماندن کشتزارهای بهخاطر مهاجرت روستاییان به شهرها و واردات چند میلیاردی مواد غذایی و منابع طبیعی به کشور، خشک شدن دهها تالاب و دریاچه بهدلیل سدسازیهای متعدد و عدمتوجه به حقابه آنها آتشسوزیهای وسیع در جنگلها و اراضی منابع طبیعی، نمونههای ملی از هرج و مرج جهانی در کشور ماست. کارشناسان اکولوژی طبیعی ایران میزان تخریب سطح جنگلها و مراتع کشور را 360 مترمربع در
ثانیه برآورد میکنند. میزان فرسایش آبی سالانه بیشتر از 2میلیارد تن و میانگین آن 33 تن خاک در هکتار است.
سالانه یک میلیون هکتار به وسعت بیابانهای ایران افزوده میشود میزان رسوبات ورودی به سه سد مهم کشور (کارون، دز، سفیدرود) بیش از 50 میلیون مترمکعب در سال است بهعلاوه این رخدادها در کشوری روی میدهد که 52درصد آن کمتر از 200 میلیمتر در سال بارندگی دارد و 70درصد وسعت آن فاقد رودخانه دایمی است. به نظر میرسد که آثار تخریبی محیط زیست کشور ما دست کمی از وخامت اوضاع جهان ندارد.
عامل بروز این آثار مخرب
در محیط زیست چیست یا کیست؟
برخی تکنولوژی را مسوول و بانی خرابی محیطزیست میدانند (کاهن 1995) به عنوان نمونه ایالات متحده امریکا را مثال میزنند که به واسطه استفاده از تکنولوژی برتر سالانه 17تن در هکتار فرسایش خاک دارد. اگر رقم 17تن در هکتار با رقم 33 تن در هکتار ایران مقایسه شود دیده میشود که تکنولوژی برتر توانسته است رقم فرسایش را به نصف کاهش دهد.
برخی اضافه بار جمعیت را مسوول میدانند که در بعضی جهات بیمعنا هم نیست. اما بانی اصلی، توسعه اقتصادی و جمعیت رو به رشد جهان و فعالیتهای اقتصادی سنتی است. با وجود شواهد عینی دال بر نفی رشد اقتصادی و رفاه جامعه توسط اغلب اقتصاددانان و تمام سیاستمداران هنوز مترادف همدیگر محسوب میشوند و باید بین رشد اقتصادی و توسعه اقتصادی تفاوت گذاشت.
توسعه اقتصادی یعنی ارتقا و بهبود رفاه فردی و جامعه که وقوع آن ممکن است مستلزم رشد اقتصادی یا نیازمند محدود کردن رشد اقتصادی باشد.
در یک بررسی همهجانبه و گسترده از جانب دانشمندان محیطزیست جهان جملگی به این نتیجه رسیدند که با تهیه و تدوین و اجرای برنامههای آمایش سرزمین یا برنامهریزی محیط زیست میتوان به بازسازی خرابیها پرداخت و از بروز پیامدهای ناگوار دیگر پیشگیری کرد. برنامهریزی محیط زیست یعنی برنامهریزی برای حفظ توسعه محیط زیست در سرزمین به عنوان الگوهای فضایی اکوسیستمها با هدف نگهداری ظرفیت پایداری طبیعت و حمایت از زیبایی منظرهای آن است.
برای دستیابی به هدفهای برنامهریزی محیطزیست و برنامهریزی توسعه در محیط زندگی رویکرد توسعه پایدار موردنظر است بهعبارتی ماهیت کلی توسعه پایدار عبارت است از سلوک بهم پیوسته جنبههای اکولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی تغییر در درازمدت توسعه پایدار محیطزیستی یک اجبار اخلاقی یعنی عدالت در استفاده مشترک از محیطزیست را القا میکند. به بیان دیگر برقراری توازن دین کیفیت محیطزیست و استفاده از منابع یکی از عناصر اساسی است و چیزی بیش از حمایت و حفاظت محیط زیست بهشمار میآید. تداوم اکولوژیکی، بازدهی اقتصادی و عدالت اجتماعی سه اصل خدشهناپذیر توسعه پایدار محیط زیستیاند که مکمل یکدیگر محسوب میشوند. متخصصان واقعی محیط زیست بر این باورند که بدون توسعه اساسا زندگی و حیات معنایی ندارد باید در طبیعی دستاندازی کنیم تا زنده بمانیم. که این باید تابع اصول، قواعد و قانونمندیهای طبیعت باشد و با نیازهای اقتصادی، اجتماعی و اقتصادی انسان ساکن در آن طبیعی مطابقت کند. از این رو حدی برای توسعه قایل است تا آن نوع توسعه بتواند پایدار باشد.