قدرت مالی شرط نیرومندی ایران
«برخلاف آنچه آقای نجفی اعتقاد دارند و میگویند آثار لغو تحریم اقتصاد ایران از نیمه دوم سال 1395 بر زندگی مردم ایران آشکار میشود، من اعتقاد دارم که این اتفاق نمیافتد. اقتصاد ایران از نظر ساختاری گونهیی است که نمیتوان امیدوار بود در کوتاهمدت به رشدهای بالا و بدون نوسان دست یابد. اگر اقتصاد ایران راه نجات خود را جستوجو میکند باید سیاستهای اقتصادی که در دوره ریاست آقای هاشمیرفسنجانی پایهگذاری شد را بدون انحرافهای ایجادشده دنبال کند.»
آنچه در سطور بالا خواندید بخشهایی از سخنان مشروح دکترمحمد طبیبیان، استراتژیست اقتصاد ایران است که در نشست مذاکرات ملی که توسط حزب کارگزاران برگزار میشد، مطرح شد. دکتر طبیبیان توضیح داد: در حالی که دولتهای پس از آقای هاشمیرفسنجانی ادعا میکردند میخواهند اقتصاد را با سیاستهای خاص اداره کنند، اما آنها به مرور و پس از تجربههای تلخ به این نتیجه رسیدند که نمیتوان اقتصاد را با ایدهآلها اداره کرد. استنباط من این است که آن سیاستها، دارای جوهره و ذات مدرن و کارآمدی بودند و اگر قرار باشد اقتصاد ایران در مسیر رشد قرار گیرد انحرافها باید کنار گذاشته شوند.
وی ورود سازمانهای سیاسی و نظامی به فعالیتهای اقتصادی را یک اقدام ناصواب و ناکارآمد معرفی کرد که موجب شد سیاستهای اقتصادی تعریفشده به سمت ناکارایی سوق داده شود. انحراف دوم این بود که هرجومرج در خصوصیسازی که در نهایت به واگذاری منحصر گردید به پای اقتصاد آزاد نوشته شد. این در حالی است که خصوصیسازی مورد نظر در سیاستهای اقتصادی دوران دولت آقای هاشمیرفسنجانی یک بسته کامل بود. این رفتار نامساعد در خصوصیسازی راه را برای ورود افکار و عقاید کمونیستی به ادبیات اقتصادی و البته شاید در برخی مواقع هموار کرده است. بیتدبیریهای اتفاق افتاده در اقتصاد طی 8سال فعالیت دولتهای نهم و دهم را نباید به نام اقتصاد آزاد ثبت کرد. سومین انحراف این بود که در سالهای پس از جنگ طبقه تنآسای ایجاد شد که با استفاده از فضای رانتی و فساد به سرعت پولدار شدند و نماد ثروتمندان شده و مردم تصور کردند که برای ثروتمند شدن باید تنآسای بود. این در حالی است که سیاستهای اقتصاد آزاد معتقد است برای ثروتمند شدن باید کار و رقابت کرد.
تحریم
این روزها که مساله لغو تحریمها و جذب سرمایهگذاری خارجی در کانون بحثهای اقتصادی سیاسی قرار دارد باید به چند نکته توجه کرد. برخی تصور میکنند که همین توافق وین برای اینکه مشکلات اقتصاد حل شود کافی است و به زودی دلار ارزان میشود و قیمتها در سرازیری قرار میگیرد. اما واقعیت این است که چنین اتفاقی به زودی رخ نمیدهد و ما باید توجه داشته باشیم که دستاوردهای اقتصادی مثل دستاوردهای سیاسی آسان و زود به دست نمیآیند. دلیل اصلی و هسته مرکزی استدلال من در این باره که نباید خیلی خوشبین بود این است که نظام بانکی ایران به زودی از تحریم خارج نمیشود و اینجا همان جایی است که موجب میشود نتوانیم به سرعت اوضاع اقتصاد را به حالت عادی برگردانیم. من چند روز قبل نیز توضیح دادم که نظام مالی امریکا امروز به عنوان نظام تسلیحاتی به کار گرفته میشود و تجربه ایران نشان داد که حتی از تسلیحات نظامی نیز کارآمدتر است. ایران برای عبور از این شرایط باید نظام حقوقی خود را نیرومند کند تا بتواند با نظام پیچیده مالی مقابله و تحریمها را بیاثر کند. الان فضای اقتصاد جهان اینگونه است که شرکتها و کشورهای بزرگ پذیرفتهاند که زیر سلطه نظام
مالی امریکا باشند و این در دنیا بینظیر است.
اگر ایران میخواهد قدرت بینالمللی داشته باشد و در منطقه اول و در دنیای امروز جایگاه بلندی داشته باشد، باید «قدرت مالی» پیدا کند. آینده ایران به این وابسته است که تا چه میزان «قدرت مالی» دارد. بدون قدرت مالی نمیتوان انتظار داشت جایگاه بلندی پیدا کنیم.
سرمایهگذاری خارجی
بدون تردید ایران نیاز به سرمایهگذاری خارجی دارد تا رشدهای بالا را تجربه کند. اما تجربه نشان داده است که سرمایههای بینالمللی به کشورها و مناطقی میروند که فساد و رانت در آنها کم باشد یا وجود نداشته باشد. متاسفانه اقتصاد ایران در شرایطی است که رتبه خوبی از نظر میزان فساد ندارد. در این شرایط نهتنها سرمایهگذاران خارجی بلکه سرمایهداران ایرانی مقیم خارج نیز برای ورود به ایران احتیاط میکنند.
مشکلات پیشرو
دکتر طبیبیان به چند مساله مهم و معضل آینده اشاره کرد و گفت: احزاب ایرانی باید این مسائل را درک کرده و برای حل آن برنامه داشته باشند. یکی از سختترین بحرانها سالهای پیشرو اشتغال جوانان است. متاسفانه برخی از جوانان ایرانی برای همیشه فرصت پیدا کردن شغل را از دست دادهاند که این جای تاسف دارد. 60درصد از زنان تحصیلکرده ایرانی بیکارند و من در توان دولت فعلی نمیبینم که این معضل را حل کند. طبیبیان گفت: معضل دوم فقری است که متاسفانه جمعیت ساکن در مرزهای ایران را فراگرفته است. آمار و اطلاعات نشان میدهد که حجم و گستردگی فقر در میان استانهای مرزی بسیار بالاتر از میانگین کشور و ایران مرکزی است که میتواند برای آینده ایران
بحرانساز باشد.
