گاز ترکمنستان زودتر از ایران به چین رسید
اگر پای صحبتهای استراتژیستها و تحلیلگران حوزه انرژی نشسته باشید، کلمهیی وجود دارد که ورد زبان این گروه در تحلیل مناسبات کشورهاست: «امنیت تامین انرژی». آنها میگویند کشوری مانند ایران مرکز ثقل تبادلات انرژی در جهان است و با تکیه بر این مهم امنیت ایران بیش از پیش تامین خواهد شد. سالهای گذشته ایران از این موقعیت خود استفاده چندانی نداشته است. دوران جنگ تحمیلی با توجه به مشکلاتی که پیش روی ایران در تبادلات انرژی قرار داد، هرگز وضعی را رقم نزد که ایران از موقعیت ژئوپلیتیک خود استفاده کند. بعد از آن و در دوران سازندگی و اصلاحات نیز اقدامهای اولیهیی در این زمینه صورت گرفت، اما بسیاری از پروژهها نیمه تمام رها شد. در دولتهای نهم و دهم نیز نبود مدیریت صحیح همزمان با اوجگیری تحریمها موجب شد ایران با مشکلات بیشتری دست به گریبان شود. حالا و در وضعیتی که اوضاع عمومی کشور کمی رنگ و بوی بهبود به خود گرفته است، نگاهی به بازارهای جهانی افقهایی را پیش روی کشور قرار میدهد. در این میان نوع عملکرد کشورهایی که با تکیه بر موقعیت صادراتی خود در حوزه انرژی پیشرفت کردهاند، از عوامل مهم و تاثیرگذار است. ترکمنستان یکی از
این کشورهاست. محمد صادق جوکار تحلیلگر حوزه انرژی در مقالهیی که در تازهترین گزارش ماهانه موسسه مطالعات انرژی منتشر شده است، مینویسد: «پروژه انتقال گاز از شاخه سوم خط لوله گازی آسیای مرکزی به چین در ژوئن 2014 به بهرهبرداری رسید. اقدامات ترکمنستان نشان میدهد این کشور در کمتر از10سال توانست با تغییر مسیرهای صادراتی خود از یک صادرکننده عمده به روسیه به بزرگترین منبع عرضه گاز به چین تبدیل شود.» مهمترین و قدیمیترین سیاست انرژی چین خودکفایی در تامین انرژی بوده است. این کشور برای کاهش اختلال در مسیرهای دریایی که ممکن است، ایالات متحد به وجود بیاورد تمایل به توسعه خط لوله گاز دارد. بسیاری معتقدند وضعیت کنونی تقاضای گاز در آسیای پاسفیک برای ایران نیز موقعیت مناسبی است؛ این دسته از تحلیلگران میگویند ایران در شرایطی که در تحریم قرار گرفته است، به این بازار به چشم برنامه جایگزین نگاه میاندازد. کارشناس موسسه مطالعات انرژی مینویسد: «ایران از این جهت که از غرب تاثیرپذیری ندارد برای امنیت عرضه کشور چین گزینه مناسبی است. البته ایران قراردادهای مشارکت در تولید را نمیپذیرد که این خود چالشی پیش روی گسترش این
روابط خواهد بود. اولویتبندی چین برای گسترش روابط با کشورهایی که از غرب تاثیر نمیپذیرند، به شکلی است که 34درصد سرمایهگذاریهای خارجی در این کشور توسط کشورهای عضو شوروی سابق صورت گرفته است. بسیاری از کشورها مانند ترکمنستان طی سالهای اخیر تمایل بیشتری به انعقاد قرارداد با چین نشان دادهاند. یکی از دلایل شکلگیری این تمایل این نکته بوده که چین بر خلاف اتحادیه اروپا مراودات تجاری را منوط به اصلاحات سیاسی نمیکند و به زعم دولتمردان آسیای مرکزی در امور داخلی آنها دخالت نمیکند. همچنین وامهای کلانی که چین به این کشورها اختصاص میدهد نیز در تشدید این وضعیت نقش داشته است. همچنین کشورهای آسیای مرکزی که ترس چیره شدن روسیه بر منافع خود را دارند نسبت به چین این ترس را حس نمیکنند و در نتیجه به گسترش اقدامهای خود با این کشور مبادرت میورزند.»
بازار ایران چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد؟
گسترش روابط آسیای مرکزی و چین، احتمال عرضه گاز این منطقه به اروپا را کاهش میدهد و از این رو ایران باید با استفاده از فضای تنشآلود روسیه و اتحادیه اروپا از این فضا برای گسترش روابط خود با اروپا استفاده کند. از سویی دیگر نیز گسترش روابط چین و ترکمنستان با جذب حداکثر ظرفیت صادراتی ترکمنستان از سوی چین سبب میشود، مهمترین رقیب ایران در زمینه صادرات به جنوب آسیا ضعیف شده و عرصه برای فعالیت ایران باز شود. از سویی دیگر بازارهای اروپایی با تکیه بر اصل متنوعسازی مجاری تامین انرژی بعد از خط لوله ترانس کاسپین دچار اختلال شدهاند و اکنون اروپا بهطور قطع تمایل بیشتری به گاز ایران، عراق و شمال آفریقا پیدا خواهد کرد که فرصتی مناسب پیش روی این کشورها خواهد بود. البته این ماجرا برای ایران مشکلاتی نیز به وجود میآورد. کارشناس موسسه مطالعات انرژی در این زمینه مینویسد: «حضور هر چه بیشتر چین در بازار گاز ترکمنستان سبب کاهش توجه ترکمنستان به عرضه گاز به ایران میشود. ایران در شرایط تحریم به این گاز برای مصرف داخلی احتیاج دارد و بعد از تحریم میتواند آن را به بازار اروپا یا جنوب خلیج فارس سوآپ کند»
او در ادامه میگوید: «متنوع شدن مسیرهای صادراتی ترکمنستان، سبب تقویت موضع این کشور در چانهزنی قیمتی در عرضه گاز به ایران خواهد شد، از سوی دیگر فاز D خط لوله صادراتی به چین دارای هدفگذاری تامین تقاضای گاز تاجیکستان میشود که این امر یکی از ابزارهای همگرایی تمدنی بین ایران، افغانستان و تاجیکستان را کاهش میدهد»
چه راهکاری برای ایران وجود دارد؟
بسیاری از تحلیلگران میگویند بازار شرق آسیا به دلیل فقر نسبی فایده چندانی برای ایران ندارد؛ در نتیجه ایران باید نگاه جدی به بازارهای غربی داشته باشد. مرتضی بهروزی فرد کارشناس موسسه مطالعات انرژی در همین زمینه به تعادل میگوید: «ما باید در افقهای چند ساله خود به دست گرفتن بازار اروپا را سر لوحه قرار دهیم؛ روسیه سعی دارد توجه ایران را به بازارهای شرق آسیا جلب کند اما این حرکت روسیه مانند پوست موزی زیر پای ایران است تا بازارهای اروپا را به دست نگیرد» ایران با توجه به موقعیت ژئوپلیتیک خود هم از طریق احداث خط لوله و هم از طریق واحدهای ال ان جی توانایی به دستگیری بازارهای غرب را دارد. بحرانهای اخیر اوکراین و روسیه نیز در جدی شدن این ماجرا تاثیر چشمگیری داشته است. خط لوله ترکمنستان و چین نیز در این میان بیش از پیش نگاه جدی به بازارهای غربی را الزامی پیش روی کشور میکند. جوکار در همین زمینه مینویسد: «چین در شرایطی به سرعت در توسعه روابط گازی با آسیای مرکزی اقدام میکند که کشور ایران به عنوان نخستین دارنده ذخایر اثبات شده گاز طبیعی جهان؛ فرصتهای طلایی بعد از فروپاشی شوروی را از دست داده و هماکنون نیز درگیر فشارهای تحریم است. در شرایطی که چشمانداز عرضه ال ان جی آفریقای شرقی، روسیه، اقیانوسیه و امریکای شمالی بازار ال ان جی را بهشدت رقابتی کرده است، در حوزه خط لوله نیز رقبای ایران در حال اجرای برنامههای خود در کسب سهم بیشینه از بازارهای نیازمند گاز- به ویژه بازار حوزه آسیا پاسفیک- هستند. در این وضعیت ایران باید لغو محدودیتهای تحریم را در اولویت خود قرار دهد و در سریعترین بازه زمانی ممکن و پیش از تحکیم تثبیت قراردادهای عرضه و تقاضایی گازی رقبا به آن دست یابد و نسبت به تدوین استراتژیهای جامع تولید، انتقال و صادرات گاز به بازارهای «ممکن»، «محتمل» و «مطلوب و مرجح» خود اقدام کند. بدیهی است که در استراتژیهای انتقالی، گزینههای متعدد «ترانزیت»، «سوآپ» و تجارت گاز طبیعی باید مورد بررسی قرار گیرد. چنین رویکردی سبب میشود فرصتهای محدود باقی مانده به راحتی از دست نرود.»