در زماني قرار داريم كه در كنار نرخ بهره بالا، از سوي ديگر شاهد سيستمي قدرتمند هستيم كه به قطعيت مي‌توان گفت در حال فعاليت است جذب حداكثري از دل بازار سرمايه است كه به خوبي كمك‌كننده پيشبرد نرخ بهره بالا است. اگر بخواهيم جزیي‌تر وارد اين مساله بشويم در بازارخصوصا نيمه اول سال 1402 شاهد پذيرش و عرضه شركت‌هاي بسياري در بازار سرمايه بوديم كه عملا آن را مي‌توان يك عرضه ضربتي نام‌گذاري نمود و بعد از آن رفته‌رفته از نيمه اول سال به سمت نيمه دوم با افت تعداد اين عرضه‌ها و در مقابل پذيره‌نويسي‌ها خصوصا از نوع صندوقي همراه بوديم كه با رشد يك‌باره عدد و رقم‌هاي تعجب‌برانگيزي را نسبت به سال‌هاي گذشته ثبت نمودند و هرچند خيلي از سياست‌گذاران اين موضوع را در راستاي عمق بازار و خصوصا افزايش آن بيان نمودند ولي بايد اين موضوع را در نظر گرفت كه اين عمق بخشي هرچند در كليت عمل بسيار صحيحي قلمداد مي‌شود ولي در اجرا بازار را با چالش‌هاي مختلفي همراه ساخته است كه البته خيلي از چالش‌هاي نهاني را مي‌توان در نظر گرفت كه شايد در آينده و بلندمدت در اين بازار نمايان شود. به نظر مي‌رسد دليل محتمل‌ترين دليل اصلي اين برنامه‌ها بيشتر در راستاي سياست اقتصادي پيش گرفته شده است كه همسو با آن در حال جذب حداكثري است كه شايد اين عمل را يك جور كمكي براي سياست‌گذار در نظر گرفت كه استفاده بي‌برنامه از آن يا استفاده افسارگسيخته و ممتد آن هرچند در كوتاه‌مدت يا حتي ميان‌مدت برنامه‌هاي نتيجه را زودتر به ثمر برساند ولي در بلندمدت همين سيستم مي‌تواند به دليل خصوصا نحوه اجرا چه از لحاظ قدرتي و چه از لحاظ زماني همين مجري و سياست‌گذار حاضر يا آينده را با چالش‌هاي قابل توجهي رو به رو سازد تا شايد وضعيت در اين برهه زماني سروسامان نسبي پيدا كند ولي در آينده قدرت‌هاي اين جريان پولي را قوي‌تر و سنگين‌تر سازد كه در نهايت هرچه اين فرآيند و نحوه رفتار با آن به جلوتر موكول شود ابزارها و ادوات موجود كمك‌كننده را محدود‌تر و شرايط را سخت‌تر خواهد كرد.
در پايان هم براي اين سياست اتخاذ شده بهترين نحوه اجرا انجام پله‌پله و حساب شده آن است تا هم در عمل هم شاهد جذب مناسب نقدينگي در بازار باشيم و هم به يك‌باره باعث تحليل رفتن قدرت جابه‌جايي بازار نباشيم و همچنين در كنار بزرگ‌تر شدن بازار شاهد رشد صندوق‌ها در آن به ميزان منطقي و متوازن با بازار باشيم كه هردو بتوانند به صورت يك سيستم كارا و با كمترين ميزان تأثيرگذاري برهمديگر فعاليت نمايند كه اين مرحله و سيستم مدون آرام مي‌تواند هم موردهاي گفته شده را در خود لحاظ نمايد و هم به واسطه معرفي صحيح و آرام‌آرام آن سرمايه‌گذار را به خوبي با تمام ابزارهاي ممكن آن و نيازي كه از او رفع مي‌نمايند آشنا سازد تا عملا در آينده هم بسته به نياز افراد و صد البته آشنايي‌هاي شكل گرفته طي زمان به خوبي افراد و شركت‌هاي حاضر در اين بازار به خوبي ريسك‌هاي خود را مديريت نمايند.
