اگر تك درناي سيبري به ايران برنگردد...

۱۴۰۲/۰۸/۱۳ - ۰۱:۱۱:۴۵
کد خبر: ۳۰۰۴۲۹

موضوع عاشقانه‌ست و از جنس وفاداري، اما ربطي به آدمي‌زاد ندارد، ماجرا به يك پرنده برمي‌گردد كه اين روزها دوستداران محيط زيست منتظرش هستند. اسمش «اميد» است و شايد همين اسم باعث شده نظرها بيشتر به سمتش جلب شود، مثل «پيروز»، توله يوز محبوب ايران كه اسمش قرار بود پيروزي بزرگي براي نجات يوزپلنگ ايراني از انقراض باشد. اميد يك درناي سيبري نر است، بازمانده جمعيتي از درناها كه از چند دهه پيش به ايران مي‌آمدند. به گزارش خبرآنلاين درناهاي سيبري نخستين‌بار در سال ۱۳۵۳ در ايران ديده شدند.

موضوع عاشقانه‌ست و از جنس وفاداري، اما ربطي به آدمي‌زاد ندارد، ماجرا به يك پرنده برمي‌گردد كه اين روزها دوستداران محيط زيست منتظرش هستند. اسمش «اميد» است و شايد همين اسم باعث شده نظرها بيشتر به سمتش جلب شود، مثل «پيروز»، توله يوز محبوب ايران كه اسمش قرار بود پيروزي بزرگي براي نجات يوزپلنگ ايراني از انقراض باشد. اميد يك درناي سيبري نر است، بازمانده جمعيتي از درناها كه از چند دهه پيش به ايران مي‌آمدند. به گزارش خبرآنلاين درناهاي سيبري نخستين‌بار در سال ۱۳۵۳ در ايران ديده شدند. آنها با گذر از تالاب‌هاي نارزوم در قزاقستان، ذخيره‌گاه طبيعي آستراخان روسيه در دهانه رود ولگا و آذربايجان و طي مسافت تقريبا ۵۰۰۰ كيلومتري در آبان هر سال به تالاب‌هاي فريدونكنار در استان مازندران مهاجرت مي‌كنند و تا اوايل اسفند را در اين تالاب مي‌گذرانند. درناي سيبري به سه جمعيت اصلي شرقي، غربي و مركزي تقسيم مي‌شد كه جمعيت مركزي آن به هند مهاجرت مي‌كرد و منقرض شد، جمعيت غربي به ايران مي‌آمد كه الان فقط يك درناي نر يعني همين اميد از آن باقي مانده اما جمعيت شرقي آن هنوز وجود دارد و مي‌گويند كه سه هزار درنا از آن همچنان به چين مهاجرت مي‌كند. براي حفظ اين گونه از انقراض اقدامات ملي و بين‌المللي زيادي انجام شده است كه شواهد نشان مي‌دهد با وجود هزينه بسيار، موفق نشدند.

عاشق و وفادار مثل اميد

قسمت عاشقانه زندگي اميد نيز برمي‌گردد به اتفاقي كه سال‌ها پيش رخ داد. اميد تا سال ۱۳۸۶ با جفت خودش كه «آرزو» نام داشت به ايران سفر مي‌كرد اما آن سال به دلايلي كه روايت شفافي ندارد ولي احتمال شكار و شليك قوي است، آرزو تلف مي‌شود، با اين حال از آن سال تاكنون سفر اميد به ايران ادامه داشته، البته تنها و بدون جفت.
جالب است بدانيد كه يكي از خصوصيات درناها نوع همسرگزيني‌شان است كه به‌صورتِ تك‌همسري است. اگر اتفاقي براي جفتِ آنها بيفتد، به‌سختي دوباره امكان جفت‌يابي برايشان مهيا مي‌شود. اميد هم همه اين سال‌ها هم به آرزو و هم به سفر به ايران وفادار مانده است.

 رويا تنها ماند

بهمن سال گذشته براي زندگي اميد قرار بود نقطه عطفي باشد، چراكه سازمان محيط زيست كه نگران بود با تلف شدن اميد، مسير پروازي غربي كه به ايران ختم مي‌شود، از بين برود، تصميم گرفت با رايزني با مركزي در بلژيك جفتي براي اميد بياورند.
جفت مورد نظر «رويا» نام گرفت، آن‌طور كه خبرگزاري ايرنا گزارش رفته درناهاي اميد و رويا روز ۱۴ اسفند ماه پس از ۳۴ روز اقامت به صورت مشترك، تالاب بين‌المللي فريدونكنار را به سمت سيبري ترك كردند اما درناي بلژيكي مسير را ادامه نداده و در منطقه‌اي در عباس‌آباد تنكابن در مازندران فرود آمد. از آن تاريخ تاكنون درناي بلژيكي به فضاي محيط‌باني «اجاكله» شهرستان فريدونكنار منتقل شد و در آنجا زندگي مي‌كند. البته اين اقدام سازمان محيط زيست منتقدان جدي‌اي داشت، همان زمان، آرش حبيبي‌آزاد پرنده‌شناس به خبرگزاري فارس گفته بود: «رويا در اسارت بوده و اصطلاحاً قفسي است، اگر او را بگيرند به اسارت برمي‌گردانند ولي اميد پرنده آزاد بوده و همين شرايط، اين دو را خيلي متفاوت از هم مي‌كند. ما بايد زيستگاه اين پرنده‌ها را درست كنيم تا آنها بتوانند ادامه حيات بدهند، در حال حاضر براي درناي سيبري طبيعتي نداريم. اين درنا احتياج به تالاب دارد كه در حوالي عباس‌آباد، شهسوار و تنكابن تالابي نمي‌بينيد و متأسفانه همه در حال ساخت و ساز است و جايي براي فرود و زندگي درنا نيست.»

اقداماتي بي‌ثمر  براي جلوگيري از  انقراض

براي بيشتر شدن تعداد درناهاي غرب سيبري، پروژه‌اي بين‌المللي با عنوان پروژه درنا در اوايل دهه ۸۰ انجام شد كه شكست خورد. انتقال جوجه‌ درناهاي پرورشي به ايران از دو مركز تكثير در امريكا و روسيه انجام شد كه به دليل رهاسازي ديرهنگام جوجه‌ درناهاي پرورشي با درناهاي وحشي جفت نشدند و مهاجرت نكردند. يكي از آن درناهاي پرورشي به قزوين و پس از آن به پارك پرديسان منتقل شد و خيلي زود هم تلف شد. چند سال بعد دوباره سه قطعه درناي پرورشي از روسيه به فريدونكنار آوردند كه روي يكي از آنها ردياب ماهواره‌اي هم نصب شد. اين درناي پرورشي در زمان مهاجرت برگشت، پرواز را آغاز كرد و تا داغستان روسيه همراه‌ شد، اما پس از آن جدا و ديگر ديده نشد و از ردياب هم فركانسي دريافت نشد. درناي سوم نيز تا انزلي آمد و به سفر ادامه نداد و به مازندران برگردانده شد. اين درنا نيز برغم اينكه زمستاني را با تك درناي سيبري گذراند اما باز هم نتوانست در بازگشت به سيبري همسفر شود. با اين تفاسير براي دوست‌داران محيط زيست راهي نمانده جز اينكه به بازگشت «اميد»، اميد داشته باشند.