در جست‌وجوي توسعه و عمران

۱۴۰۲/۰۸/۱۵ - ۰۰:۱۹:۴۸
کد خبر: ۳۰۰۵۲۲
در جست‌وجوي توسعه و عمران

«اين نكته رمز اگر بداني داني/ هر چيز كه در جستن آني آني...» اين اشاره جاودانه‌اي است كه مولانا سال‌ها قبل در ديوان شمس ثبت كرده است. اشاره‌اي ظريف است در خصوص اهميت دادن به انديشه‌ها و افكاري كه انسان و جوامع انساني براي رشد، پويايي و پيشروي به آنها نياز دارند. يكي از كليدي‌ترين پرسش‌ها در فضاي علمي و تخصصي ايران بدون ترديد، اين پرسش است كه چرا ايران هنوز به توسعه دست پيدا نكرده است؟ اين در حالي است كه بسياري از كشورها بسيار دورتر و ديرتر از ايران خودمان، ضرورت توسعه را درك كرده‌اند اما به كرانه‌هاي آن رسيده‌اند. نمونه‌اش، مالزي، سنگاپور، كره جنوبي، هند و... است.

علی قنبری

«اين نكته رمز اگر بداني داني/ هر چيز كه در جستن آني آني...» اين اشاره جاودانه‌اي است كه مولانا سال‌ها قبل در ديوان شمس ثبت كرده است. اشاره‌اي ظريف است در خصوص اهميت دادن به انديشه‌ها و افكاري كه انسان و جوامع انساني براي رشد، پويايي و پيشروي به آنها نياز دارند. يكي از كليدي‌ترين پرسش‌ها در فضاي علمي و تخصصي ايران بدون ترديد، اين پرسش است كه چرا ايران هنوز به توسعه دست پيدا نكرده است؟ اين در حالي است كه بسياري از كشورها بسيار دورتر و ديرتر از ايران خودمان، ضرورت توسعه را درك كرده‌اند اما به كرانه‌هاي آن رسيده‌اند. نمونه‌اش، مالزي، سنگاپور، كره جنوبي، هند و... است. هر زمان كه اين پرسش از افراد متخصص در علوم گوناگون مطرح مي‌شود، پاسخ‌هاي متفاوتي به آن داده مي‌شود. برخي دليل توسعه‌نيافتگي ايران را فقدان رابطه قوام يافته با جهان پيراموني مي‌دانند. گروه ديگري معتقدند نبودن شايسته‌سالاري دليل اصلي اين فراق است. جماعتي مسائل منطقه‌اي و جغرافيايي را در اين امر دخيل مي‌دانند و طيفي هم به نقش كشورهاي استعمارگر و قدرت‌هاي جهاني تاكيد دارند و... همه اين گزاره‌ها، ممكن است بخشي از حقيقت توسعه‌نيافتگي ايران را بازتاب بدهند اما همه حقيقت نيستند. معتقدم يكي از دلايل اصلي فقدان توسعه يافتگي در ايران، نبود انديشه توسعه در ميان مديران ايراني است. در واقع توسعه به هيچ‌ وجه در ذهن مديران ايراني رسوب نكرده و به جست‌وجوي غالب آنان بدل نشده است. اساسا برخي افراد و جريانات در ايران وجود دارند كه مخالف اصل توسعه هستند. نمونه بارز يك چنين فقداني را مي‌توان در نحوه مواجهه مديران و سياستگذاران ايراني با پروژه‌هاي عمراني مشاهده كرد. پروژه‌هاي عمراني در هر ساختاري، متريال اصلي تحقق توسعه به شمار مي‌روند. اما در ايران پروژه‌هاي عمراني بدل به ابزاري براي دستيابي به قدرت شده‌اند. دولت‌هاي ايراني يكي يكي روي كار مي‌آيند و دامنه وسيعي از پروژه‌هاي عمراني را كليد مي‌زنند، بدون اينكه توجه كنند اين پروژه‌ها تا چه اندازه مي‌توانند در روند كلي پيشرفت و رشد كشور اثرگذار باشند. طي سال‌هاي گذشته، يكي از معضلات اصلي دولت‌ها پروژه‌هاي نيمه‌تمام بوده است، پروژه‌هايي كه اغلب بدون منطق و اصول خاصي كليد خورده‌اند. بر اساس آخرين آمار رسمي كه در تيرماه 1402 ارايه شده در حال حاضر حدود ۶۲ هزار پروژه نيمه‌تمام در كشور وجود دارد كه از اين ميزان ۵۷ تا ۵۸ هزار پروژه استاني و ۵ تا ۶ هزار پروژه ملي هستند. بر اساس برخي روايت‌ها براي اتمام اين پروژه‌ها بيش از هزار هزار ميليارد تومان نقدينگي نياز است. برخي از اين پروژه‌ها به اندازه‌اي دچار اطاله زمان شده‌اند كه ديگر فلسفه وجودي خود را از دست داده و راه‌اندازي آنها فاقد منطق اقتصادي و اجرايي است. برخي روايت‌ها عجيب هم وجود دارند كه بر اساس آنها گفته مي‌شود پروژه‌هايي در بودجه‌هاي سنواتي كشورمان وجود دارند كه متعلق به چند دهه قبل هستند اما هنوز در بودجه‌هاي سنواتي كشور رديف دارند. براي مقابله با اين روند معيوب در زمان دولت اصلاحات و در مجالس پنجم و ششم طرحي در مجلس تصويب شد كه بر اساس آن دولت‌ها تنها مجاز به پايان دادن به طرح‌هاي عمراني گذشته باشند و نتوانند پروژه‌هاي جديدي را كلنگ بزنند. اين روند معقول در زمان مجلس هفتم و ساير مجالس اصولگرا دچار تغيير شد تا جايي كه صدها و حتي هزاران پروژه خرد و كلان عمراني تازه از دهه 80 خورشيدي به بعد كلنگ خوردند. دولت‌ها يكي يكي روي كار مي‌آيند و جاي خود را به دولت بعدي مي‌دهند. دولت‌هاي جديد اما كمتر توجهي به پروژه‌هاي مرتبط با دولت قبل داشته و تنها سعي مي‌كنند پروژه‌هايي را دنبال كنند كه در زمان خود آنها استارت خورده باشند!!! اين در حالي است كه بحث توسعه در هر نقطه‌اي از كره خاكي، فارغ از زد و بندهاي سياسي و جناحي است و كشورهاي مختلف عرصه توسعه را از جهت‌گيري‌هاي سياسي و جناحي مصون مي‌دارند. ايران هم بايد الگوي واحدي از توسعه ارائه كند و فارغ از آيند و روند دولت‌ها روند تحقق آن را دنبال كند. ايران مي‌تواند الگوي اختصاصي خود را از توسعه ارائه كند و همه جناح‌ها به آن پايبندي نشان بدهند. مناقشه اخير ميان دولت جديد و دولت قبل در خصوص برخي پروژه‌هاي عمراني نشان داد كه سياستگذاران و تصميم‌سازان ايراني هنوز متوجه اهميت امر توسعه در ايران نشده‌اند. اگر در جستن توسعه باشيم به آن دست پيدا مي‌كنيم و اگر شلختگي و تنازعات سياسي را بخواهيم به آن مي‌رسيم. چرا كه علما و خردمندان گفته‌اند: «هر چيز كه در جستن آني، آني...»