نارضايتي پرستاران و مدعي بودن مسوولان
اين روزها در چندين شهر مختلف اخباري از اعتراضات پرستاري در محوطه بيمارستانها منتشر شده است از اروميه گرفته تا مشهد و... اين اعتراضات كه از روز ۱۴ آبان كليد خورده است همچنان ادامه دارد. اما مساله اينجاست كه هر ساله چنين اعتراضاتي صورت ميگيرد و پرستاران به وسيله نمايندگان خود خواستههايشان را به گوش دولت ميرسانند اما در نهايت چيزي كه نصيبشان ميشود همان وعدههاي تكراري است كه هيچگاه به درستي عمل نميشود.
گلي ماندگار|
اين روزها در چندين شهر مختلف اخباري از اعتراضات پرستاري در محوطه بيمارستانها منتشر شده است از اروميه گرفته تا مشهد و... اين اعتراضات كه از روز ۱۴ آبان كليد خورده است همچنان ادامه دارد. اما مساله اينجاست كه هر ساله چنين اعتراضاتي صورت ميگيرد و پرستاران به وسيله نمايندگان خود خواستههايشان را به گوش دولت ميرسانند اما در نهايت چيزي كه نصيبشان ميشود همان وعدههاي تكراري است كه هيچگاه به درستي عمل نميشود. اينكه همچنان با وجود چنين مشكلاتي مسوولان وزارت بهداشت مدعي برتر بودن سيستم درماني هستند و پرستاران از اضافهكاري اجباري و از بين رفتن حق و حقوق خود و به خطر افتادن جان بيماران ميگويند تناقضي است كه بالاخره يكي بايد پاسخگوي آن باشد. البته از مسوولاني كه كلا منكر هر نوع مشكلي هستند نميتوان انتظار پاسخگويي داشت اما مساله اينجاست كه انجمنهاي پرستاري هم ديگر توان مقابله با اين بيتفاوتيها را ندارند و حالا كار به جايي رسيده كه دومينوي رد صلاحيتها از انتخابات نظام پرستاري هم سر در آورده و يك دست كردن سيستم همچنان در مدارج بالا و پايين ادامه دارد اما مساله اينجاست كه اين يك دست كردنها تا چه اندازه به نفع مردم است و تا چه ميزان قرار است رضايت خاطر مسوولان را فراهم كند. وقتي معاون وزير بهداشت نظام پرستاري را مقصر اعتراضات پرستاران ميداند و معتقد است كه اين نهاد با دادن وعدههاي غير عملي باعث شده تا پرستاران از وضعيتي كه دارند ابراز نارضايتي كنند نشان ميدهد كه ديگر حتي اين نهاد هم نميتواند از حقوق پرستاران به درستي دفاع كند و همه بايد در راستاي وعدههاي بيسرانجامي گام بردارند كه مسوولان اصولا براي شانه خالي كردن از بار مسووليت به آن پناه ميبرند.
هيچ كس به مشكلات معيشتي پرستاران توجه نميكند
گلناز بهاري، يكي از پرستاران معترض در اروميه به «تعادل» ميگويد: سالهاست كه وزارت بهداشت و درمان در موارد مختلف به پرستاران وعده ميدهد. از بهبود دستمزد گرفته تا كارانه و ... حالا ديگر وضعيت به قدري حاد شده كه پرستاران به دليل كمبود نيروي مورد نياز در بيمارستانها مجبورند كه اضافهكاري اجباري داشته باشند و در حالي كه براي اين اضافهكاري اجباري نهايت مبلغي كه به ما پرداخت ميشود ۲ ميليون تومان است و از طرف ديگر پرداختهاي غير منظم باعث شده تا زندگي بسياري از ما تحت تاثير اين وضعيت قرار بگيرد و براي تامين معيشت با مشكل مواجه باشيم.
او ميافزايد: مساله اينجاست كه آقايان همچنان فكر ميكنند درآمد زنان براي امرار معاش استفاده نميشود و وقتي پرستاري كه متاهل است براي پرداخت نشدن حقوق و ديگر مزاياي خود اعتراض ميكند با لبخند ميگويند شما كه مشكلي نداري شوهر داري و او وظيفه دارد خرج تو را بدهد. انگار فراموش كردهاند آن دورهاي كه يك نفر كار ميكرد و يك خانواده را تامين ميكرد گذشته و حالا بايد يك خانواده كار كنند تا يك نفر بتواند از رفاه نسبي برخوردار باشد.
اين پرستار در بخش ديگري از سخنان خود ميگويد: نه وضعيت استخدامها درست است نه از كارانهها خبري است و نه قانون تعرفهگذاري خدمات پرستاري به درستي اجرا ميشود و هر بار هم كه صداي پرستاران بلند ميشود مسوولان با دادن وعدههايي كه هيچ ضمانت اجرايي ندارد سعي در ساكت كردن ما دارند.
۱۳۰ ساعت اضافهكاري اجباري براي يك ميليون و ۹۰۰ هزار تومان
مهدي صيف يكي ديگر از پرستاران نيز در اين باره به تعادل ميگويد: به دليل كمبود نيرو پرستاران را مجبور كردهاند كه ماهانه ۱۳۰ ساعت اضافهكاري اجباري داشته باشند اما مبلغي كه بابت اين زمان به پرستار پرداخت ميكنند بيشتر شبيه يك توهين است تا پرداخت دستمزد. مگر ميشود براي ۱۳۰ ساعت اضافهكاري اجباري تنها يك ميليون و ۹۰۰ هزار تومان در نظر گرفت جالب اينجاست كه اين مبلغ هم عموما با چند ماه تاخير پرداخت ميشود.
او ميافزايد: مسوولاني كه دنبال راهكار ميگردند تا مانع از مهاجرت پرستاران شوند بهتر نيست به شرايطي كه براي آنها فراهم كردهاند نگاهي بيندازند. يك پرستار در بهترين حالت ماهانه بين ۱۰ تا ۱۲ ميليون درآمد دارد كه اين مبلغ در مقايسه با خط فقر بيشتر به يك شوخي شبيه است. حتي اگر بخواهيم براي كاري كه انجام ميدهد ارزشگذاري كنيم باز هم اين مبلغ بسيار ناچيز است.
اين پرستار در بخش ديگري از سخنانش ميگويد: نكته مهمتر اين است كه همين مبالغ اندك هم به موقع پرداخت نميشود و هميشه پرستاران چند ماه از بيمارستانها حقوق طلب دارند و هيچ كس هم به اين بيبرنامگي نظارتي نميكند و براي رفع آن قدمي برنميدارد.
مساله فقط پرستاران نيستند رزيدنتها هم مورد استثمار قرار گرفتهاند
عليرضا بداغي، دانشجوي ارشد پزشكي و رزيدنت يكي از بيمارستانهاي تهران نيز به «تعادل» ميگويد: اين بيتوجهيها فقط مختص پرستاران نيست. معمولا رزيدنتهاي پزشكي وضعيتي به مراتب بدتر از پرستاران دارند. هم حقوق ناچيزي دريافت ميكنند هم كار سنگيني بر دوش دارند و هم اينكه حقوق آنها به موقع پرداخت نميشود و هر بار هم كه اعتراض ميكنيم با تهديد اخراج يا تشكيل پرونده انضباطي مواجه ميشويم.
او ميافزايد: اين ظلم مضاعف به رزيدنتهاي پزشكي است كه هم پزشكان متخصص آنها را تحت فشار بگذارند و هم مسوولان بيمارستان هيچ همراهي با آنها براي پرداخت به موقع حقالزحمهشان نداشته باشند. بسياري از همدورهايهاي من عطاي دكتر شدن را به لقايش بخشيدند و به دنبال شغل ديگري رفتند چرا كه تحمل چنين شرايطي واقعا كار راحتي نيست.
ما شاهد از خودگذشتگي پرستاران هستيم اما...
محمد شريفي مقدم، دبيركل خانه پرستار نيز در اين باره به «تعادل» ميگويد: از هيچ كس پوشيده نيست كه پرستاران در دوران كرونا تا چه ميزان از خود گذشتگي نشان دادند. اما بر خلاف تصور بعد از كرونا به جاي اينكه شرايط معيشتي و استخدامي پرستاران بهتر شود مشكلات بيشتري برايشان به وجود آمد.
او ميافزايد: مشكلات پرستاران طي سالهاي اخير چند برابر شده است. از تعديلهاي گسترده تا عدم اجرايي شدن قانون تعرفهگذاري خدمات پرستاري و عدم پرداخت درست و به موقع كارانهها همه وهمه دست به دست هم دادهاند تا اين قشر از شرايط شغلي خود ابراز نارضايتي كنند. اين در حالي است كه ما طي سالهاي اخير شاهد افزايش بيرويه تورم و مشكلات اقتصادي در كشور بودهايم كه همين مساله معيشت پرستاران را تحت تاثير قرار داده است.
دبيركل خانه پرستار ميگويد: بارها و بارها در مورد افزايش ساعات كار پرستاران و اضافهكاريهاي اجباري و تاثيري كه بر كارايي آنها به جا ميگذارد به مسوولان هشدار دادهايم. اين افراد با جان انسانها سر و كار دارند و بايد از تمركز و توانايي كافي برخوردار باشند. عدم رعايت استانداردهاي جهاني پرستاري يكي از مواردي است كه در كشور ما بارهاو بارها باعث مرگ بيماران شده است. با تمام اين اتفاقات باز هم مساله اينجاست كه مسوولان وضعيت پرستاري در كشور را جدي نميگيرند و رسيدگي به مشكلات اين قشر از درجه اهميت بالايي برخوردار نيست.
از اعتراض تا اعتراض
نيلوفر صالحي، يكي ديگر از پرستاران معترض به «تعادل» ميگويد: اعتراضهاي ما هيچ فايدهاي ندارد. معمولا در اين مواقع مسوولان بيمارستان سعي ميكنند با دادن وعدههاي غير قابل اجرا اعتراض جامعه پرستاري را در نطفه خفه كنند و تا اعتراض بعدي براي خود زمان بخرند. انگار هيچوقت قرار نيست ما به حقوق قانوني خود دسترسي پيدا كنيم. مساله اينجاست كه پرستاران در معرض انواع و اقسام بيماريها در بيمارستان قرار ميگيرند. از طرف ديگر اين همه بيتوجهي به خواستههايشان باعث شده تا اغلب با بيماريهاي رواني و اضطراب و استرس دست و پنجه نرم كنند اما هيچ كس به اين مسائل توجهي ندارد.
او ميافزايد: وضعيت در بيمارستانهاي دولتي به مراتب بدتر است. كمبود نيرو بيداد ميكند و حقوقهاي عقب افتاده گاهي به ۶ ماه هم ميرسد. تا كي قرار است ما براي احقاق حقوق و مطالباتمان اعتراض كنيم و اين اعتراضها به هيچ نتيجهاي نرسد. ماه گذشته در بيمارستاني كه مشغول به كار بودم ۱۵ نفر از كادر پرستاري استعفا دادند و ۸ نفر آنها يك هفته بعد مهاجرت كردند. اين وضعيت ادامه پيدا كند بحران بزرگي در بيمارستانها و به خصوص بيمارستانهاي دولتي ايجاد ميشود. بسياري از پرستاران ترجيح ميدهند به مشاغل ديگر روي بياورند تا حداقل امنيت مالي داشته باشند و حقوقشان را سر ماه و به موقع دريافت كنند. همه امكان مهاجرت كردن ندارند اما ميتوانند شغل خود را عوض كنند و اين مساله بسيار خطرناكتر از بحران مهاجرت پرستاران است.