فانوس كم نور بازار سرمايه
هشتمين ماه سال ۱۴۰۲ نيز به پايان رسيد و بررسي عملكرد شاخصها و سهام نشان ميدهد كه بورس اين ماه روزهاي تلخي را پشتسر گذاشته و زيان مضاعف را مهمان پرتفوي سهامداران كرده است.
هشتمين ماه سال ۱۴۰۲ نيز به پايان رسيد و بررسي عملكرد شاخصها و سهام نشان ميدهد كه بورس اين ماه روزهاي تلخي را پشتسر گذاشته و زيان مضاعف را مهمان پرتفوي سهامداران كرده است. زياني كه از ارديبهشت ماه امسال همچنان ادامه دارد، روند حركتي بازار سرمايه باعث شد اعتماد نسبت به بازار كمتر شود و با كاهش اعتماد شاهد خروج نقدينگي نسبتا سنگيني از چرخه معاملات باشيم. تا به امروز شاخص كل تجربه تلخي داشته است، اما با اين تفاوت كه در سال ۹۹ افت ارزشهاي بازار طي يك سال رخ داد، اما طي ۷ ماه اخير شاهد بوديم كه وضعيت بازار سرمايه به صورت كلي تغيير كرده و در اين بازه ۷ ماهه بازار سقوط كرده است.
اما در خصوص معاملات آذر ماه بايد گفت كه اين روزها همه چشمانتظارند، چشمانتظار اينكه بازار سرمايه چه زماني به روند صعودي خود بازخواهد گشت. همه چشم انتظارند كه چه زماني پرتفوي زيانديده آنها با حداقلهاي اقتصادي و تورمي مملكت آپديت ميشود. در حالي آبان ماه رو به اتمام است كه هر روز بر زيان سهامداران افزوده ميشود. قطعا بازاري كه يكطرفه است حالش از اين بهتر هم نميشود، يك روز در جبهه بخربخر است و روز ديگر در جبهه بفروشبفروش. با توجه به سيكلهاي نزولي و صعودي در بازارهاي مالي هر ريزش و اصلاح قيمتي براي جبران نيازمند زمان است. در ريزشهاي قبلي تقريبا چيزي حدود ۱۶۰ الي ۲۹۰ روز زمان صرف شده تا به شرايط نرمال برسيم و ريزش متوقف شده است. در ريزش فعلي هم ۱۹۷ روز گذشته است كه در حال سپري كردن آن هستيم، پس نسبت به سيكلهاي نزولي قبلي در ميانه قرار دارد. براي جبران اين ريزش نبايد انتظار داشت به يكباره تمامي منفيها جبران شوند، به نظر ميرسد با توجه به شرايط و ديتايي كه براي تحليل در دسترس است، آذر ماه نيز كمرمق باشد، حجم و ارزش معاملات، نحوه ورود و خروج پول و از همه مهمتر پديده وارونگي افكار عمومي كه شديدا بازار را تحت تاثير قرار داده است، لذا بازاري را شاهد هستيم که يك روز منفي و يك روز مثبت است، در كل اجازه تصميمگيري خاصي را به سهامداران مخصوصا سهامداران خرد نميدهد. برخيها بالاهاي بازار را در جهت سربهسر شدن و فرصت خروج ميدانند و برخي هم فرصت خريد كه تقابل اين دو ديدگاه و فعلا به نفع فروشندگان بوده و خريداران كمي پا پس گذاشتهاند. در بازار يكطرفهاي كه حمايت همهجانبه از آن شده است نبايد با اجبار و الزام از صندوقها و حقوقيها و بازارگردانها انتظار ثبات داشت. فعالان اين بازار افزايش يافته و نيازمند ابزارهاي مالي جديد و حتي ايجاد موقعيت فروش تعهدي است و با اين حمايتهاي كوتاهمدت ديگر نميشود به بازار كمك كرد. اوضاع اقتصادي كشور به خوبي نمايانكننده همهچيز است، از شيوه مديريتي گرفته تا حمايتي. مگر ميشود همهچيز را ضربتي حل نمود؟ راهكارهاي علمي در بازار به كار گرفته نميشود و هميشه در پي وقوع حادثه به دنبال راهحل آن بودهايم و هر جا هم كه كم ميآورند ميگويند سهامدار خرد هيجاني برود آموزش ببيند.
در اين برهه هر كس به فراخور موقعيت شغلي خود در اركان بازار سرمايه و تركيب دارايي خود درخصوص بازار اظهارنظر ميكند، كسي كه فولسهم و فولاعتبار است هر روز كف پشت كف ميزند، براي شاخص كل و كسي كه نقد است نگراني ندارد، چون ميداند حتي موج صعودي استارت هم بخورد ميتواند در نقطه امن خريد كند. اما ايكاش شرايطي فراهم شود تا بازار سرمايه به جايگاه اصلي خود برگردد و بايد گفت كه مادامي كه شاخص كه به بالاي محدوده ۲ ميليون و ۲۰۰ هزار واحدي صعود نكند نميتوان در مورد صعود صحبت كرد، و همچنين مادامي كه بالاي محدوده ۱ ميليون و ۹۰۰ هزار واحد قرار دارد روند خنثي همچنان حفظ خواهد شد .
هميشه بازار در بين دو طيف خوشبيني يا بدبيني مضاعف در حال نوسان است.معاملهگران بزرگ معمولا هركدام تمثيلهاي خاص خود را از اين حركت بازار دارند و طبيعتا هر كسي با استراتژي شخصياش معامله ميكند، اما بد نيست در ابتدا نظر برخي از بزرگان حوزه سرمايهگذاري را بدانيم، آقاي بافت معتقد است آقاي بازار هر روز با پيشنهادي عجيب به سراغ شما ميآيد.
آقاي سوروس معتقد است تئوري انعكاسي شكل ميگيرد و باعث ميشود قيمت دارايي مالي بالاتر يا پايينتر از حد نرمال خود قيمت بخورد و همچنين داموداران معتقد است بازار دايما در حال كشف اشتباهات قيمتگذاري خود است.
دو سر طيف يك ويژگي مشترك دارند. اكثر معامله گران بهشدت كيفي فكر ميكنند و انگار آفتي در شهر افتاده و در حال كور كردن همه است. اكثر معامله گران علاقه زيادي به روايات و داستانها پيدا ميكنند. هيچ كس جرات ندارد با اعداد آينده را به تصوير بكشد!
-فلان سهم مشكل صادرات دارد. يا مثلا ارتباط دادن نرخ بهره بين بانكي، نرخ ارز، قيمت كاموديتيها و .....
-خوب قبول آيا سعي كردهايد از اين مشكلها برآوردي هم داشته باشيد (با شرايط خيلي بد!) ؟
-نه فعلا نبايد ايها را خريد!
آنجايي كه ما سرنوشت خود را به دست داستانها ميدهيم و هيچ حساب و كتابي از ميزان ريسك و بازده مورد انتظار نميكنيم دقيقا جايي است كه سهمها را آندر وليو يا اور وليو ميكنيم. همانطوري كه در خوشبيني مضاعف سود ٣ سال ديگر را هم در فايلهاي اكسل وزن قابل توجهي ميدهيم و از طرحهاي توسعه و محصولات جديد انتظار شاهكار داريم. در بدبيني مضاعف فكر ميكنيم همين فرداست كه كارخانه مورد نظر بسته شود كوچكترين تلورانسهاي عادي در فروشهاي ماهانه را هم به عنوان تهديد خطرناك قلمداد ميكنيم. شايد پيشبيني از آينده صنايع كار بسيار سختي باشد و قطعا هم هست، ولي فانوسي كم نور را به بيفانوسي ترجيح ميدهيم در دنياي تحليل گري. در جاده مه آلود لازم نيست شما ١ كيلومتر جلوتر را ببينيد همين كه بتوانيم با مه شكن ٣ متر جلوترو ببينيد ميتوانيد با سرعت كم به جلو حركت كنيد.