شايد بتوان براي وضعيت حاضر بازار سرمايه و شروع مسير رشدي احتمالي بازار سرمايه كه چند روزي است در حال شروع شدن است دلايل متعددي براي چرايي آن در نظر گرفت ولي بدون شك مهم‌ترين محرك را كه مي‌تواند يك گام قيمت‌هاي حاضر بازار را بالاتر از وضعيت حاضر ببرد موردي به نام تجديد ارزيابي است، چون مي‌تواند تغييري نسبتا اساسي را در نرخ‌ها و قيمت‌گذاري بسياري از شركت‌هاي بازار لحاظ نمايد، اتفاقي مانند شكل‌گيري اعداد تك رقمي براي نرخ بهره در كشور قبل از رشد‌هاي سال 99 در بازار بود كه حتي به غير از بازار سرمايه اكثريت اقتصاد را دستخوش تغييراتي در بازار نمود كه البته در پله اول به واسطه اين تصميم و عدم دستكاري نرخ بهره و رجوع به انجام تجديد ارزيابي دارايي مي‌تواند عملا بيشتر توجه را فقط به سمت اين بازار جلب نمايد و ديگر بازار‌ها را در حاشيه قرار دهد كه اين را مي‌توان نكته مثبت اين اتفاق دانست ولي اگر محرك اصلي بازاري هم فقط يك مورد اساسي باشد مي‌تواند در نهايت در صورت عدم تصميم به اجرا يا حتي اجراي نيمه‌كاره و عقبگرد از اين تصميم چرخش نسبتا قدرتمندي (همچون ارديبهشت ماه سال جاري) را نصيب اين بازار جذاب و پرپتانسيل نمايد. در پله بعدي بايد علي‌رغم خوش‌بيني‌هاي اكثريت فعالان و كارشناسان بازار، خورده‌هاي زيادي به اين تصميم گرفت كه شايد بهتر است پيش از اجرايي شدن در بازار سرمايه گفته شده و به بحث گذاشته شود تا اگر قصد بر آن شود تا شايد كنار گذاشته شود و براي شفاف‌سازي شركت‌هاي حاضر در بازار سرمايه به سراغ ديگر راه‌هاي ممكن برويم پيش از اجراي آن اين اتفاق رقم بخورد زيرا در صورت نتيجه‌گيري عدم كارايي آن در ميانه راه اجرا كاري ناشدني براي توقف آن يا در صورت توقف آن شاهد هيجاني قدرتمند در بازار همانند رفتارهاي هيجاني گذشته در بازار باشيم. پس عملا شايد خيلي از افراد به ديده خوش‌بيني به اين مورد نگاهي داشته باشند ولي بهتر است برخي از افراد در منظر ايرادات و مشكلاتي كه شايد در صورت تصميم به اجراي آن در بازار بر آن وارد باشد در نظر گرفته شود زيرا هرچقدر مسير اين اتفاق به سمت جلو برود جلوگيري از تبعات آن ناممكن‌تر و مخرب‌تر خواهد بود. در قسمت تكميل‌كننده و پاياني بايد ذكر كرد شايد خيلي از افراد شخص من را مخالف اين اتفاق بدانند ولي بايد به اين نكته بسيار مهم اشاره كنم كه بايد اين اتفاق را به دو قسمت تقسيم نمود كه يك قسمت آن را بايد بهبود شفافيت بازار (كه مورد اصلي موافقت من با آن است) و مورد بعدي را نحوه و ابزار يا تصميم چگونگي آن نام‌گذاري نمود (مورد اصلي مخالفت من) است كه با توجه به استانداردهاي جديد تدوين شده در عرصه جهاني شاهد به اجرا گذاشتن راهكارهايي هستيم كه سال‌ها قبل در جهان كنار گذاشته شده و روش‌ها و مدل‌هاي جديدي براي اين اتفاق درنظر گرفته شده‌اند كه چه بسا بهتر است اگر فرآيندي به سمت تصميم و اجرا مي‌رود حداقل به روزترين آن انجام شود زيرا عملا وقتي براي اجرايي شدن مسيري هزينه‌هاي مختلفي در نظر گرفته مي‌شود بايد در راستاي بهينه‌ترين مسير انتخابي و به روزترين باشد زيرا حتي اگر اين فرايند تا انتهاي مسير خود مي‌رود متوجه مي‌شويم عملا باز هم مسير دور و درازي را از كارايي به روز تعريف شده در اقتصاد جهاني عقب هستيم و در حال حاضر كه تصميم‌گيران در راستاي بهبود شفاف‌سازي برآمده‌اند و در حال نظر خواهي هستند بهترين و كارا‌ترين مورد ممكن در جلوي روي آنها قرار داده شود تا حتي با توجه به بازخورد مساعدي كه از بازار هدف و اقتصاد و جامعه دريافت مي‌كنند ترغيب به ادامه اين مسير شوند ولي زماني كه با يك روش قديمي‌تر شاهد بازخوردي نامساعد مي‌شوند يا حتي بازخوردي مقطعي و كوتاه‌مدت شاهد عقب‌نشيني دوباره سياست‌گذاران و مجريان به رفتارهاي گذشته خواهيم بود و براي سخن پاياني بايد گفت ارزش‌گذاري به روز دارايي صنايع و بورسي يكي از مهم‌ترين موارد پيش روي آن و ناگزير‌ترين آن است ولي در زمان اجرا بهتر است به واسطه سال‌ها پافشاري سياست‌گذار برعدم اجراي آن، حال كه تصميم بر تصحيح اين رفتار دارد بهترين روش (چه از لحاظ به روز بودن، هزينه كمتر و...) به اجرا گذاشته شود.
