سير تحول «فرزندخواندگي» در ايران
به دنبال اصلاح آييننامه اجرايي قانون حمايت از كودكان بيسرپرست و بدسرپرست و ابلاغ شيوهنامه آن، «مهماني» فرزندان بيسرپرست در خانوادههاي ميزبان فرزندپذيري در حالي از نيمه دوم ديماه آغاز ميشود كه سازمان بهزيستي اقدام به آموزش خانوادههاي ميزبان كرده و گواهينامه اين دوره آموزشي بايد در پرونده خانواده ميزبان ثبت شود و تا زمان عدم ثبت گذراندن موفق اين دوره، اعطاي ميزباني فرزندان به خانوادهها غيرقانوني است.
به دنبال اصلاح آييننامه اجرايي قانون حمايت از كودكان بيسرپرست و بدسرپرست و ابلاغ شيوهنامه آن، «مهماني» فرزندان بيسرپرست در خانوادههاي ميزبان فرزندپذيري در حالي از نيمه دوم ديماه آغاز ميشود كه سازمان بهزيستي اقدام به آموزش خانوادههاي ميزبان كرده و گواهينامه اين دوره آموزشي بايد در پرونده خانواده ميزبان ثبت شود و تا زمان عدم ثبت گذراندن موفق اين دوره، اعطاي ميزباني فرزندان به خانوادهها غيرقانوني است. به گزارش ايسنا، در سال ۱۳۹۲ قانون حمايت از كودكان بيسرپرست و بدسرپرست درحالي با ۳۷ ماده توسط مجلس به تصويب رسيد كه در ماده ۳۶ آن اعلام شد كه «به منظور انجام صحيح مسووليت پذيرش، نگهداري و مراقبت، حضانت و سرپرستي كودكان بيسرپرست و بدسرپرست توسط سازمان بهزيستي كشور و اختيار واگذاري سرپرستي آنان به خانوادههاي واجد شرايط و موسسات، آييننامههاي اجرايي اين قانون با پيشنهاد وزارتخانههاي تعاون، كار و رفاه اجتماعي، دادگستري و كشور طي سه ماه از تاريخ تصويب اين قانون تهيه و به تصويب هيات وزيران برسد.
مراقبت موقت
طبق آنچه كه سيدعلي كاظمي، دبير مرجع ملي كنوانسيون حقوق كودك در ارديبهشتماه به ايسنا اعلام كرده بود، ماده قانوني مذكور داراي چند محور درخصوص وظيفه صحيح نگهداري، مراقبت، حمايت و سرپرستي از كودكان بيسرپرست و بدسرپرست است و هركدام از اين واژهها و اصلاحات داراي كاربرد معنايي خاصي هستند. بحثي كه مطرح شده و شايد در آييننامه مورد غفلت واقع شده بود، درباره اختيار واگذاري سرپرستي به خانوادههاي واجد شرايط و موسسات است. تاكنون شيوه كار بر اين منوال بوده است كه سازمان بهزيستي بعد از دستور مقام قضايي، كودكان را در مراكز خود يا در موسساتي كه با مجوز سازمان بهزيستي فعاليت ميكنند، نگهداري ميكرد، اما باتوجه به مطالعات انجام شده، مشخص شده كه نگهداري از كودكان به صورت اردوگاهي به ساحتهاي مختلف سلامت آنان آسيب ميرساند و موجب بروز اختلالات در سلامت جسمي مثل مشكلات بلع و برخي اختلالات در سلامت روان كودك مانند دلبستگي ناايمن و برخي اختلالات ديگر در سلامت اجتماعي كودك به ويژه در خصوص اعتماد به نفس و مهارتهاي ارتباطي خواهد شد. در همين راستا پيشنهادي توسط سازمان بهزيستي كشور و مرجع ملي حقوق كودك تهيه شد تا در مدتي كه قرار است كودكان بيسرپرست يا بدسرپرست در مراكز بهزيستي يا موسسات شبهخانواده به سر ببرند، وارد خانوادهها شوند يا به عبارتي «مراقبت موقت» صورت گيرد و همچنين پيشنهادي براي الحاق يك ماده به آييننامه اجرايي اين قانون صورت گرفت. كاظمي در اين زمينه با اشاره به موارد اصلاحي آييننامه قانون حمايت از كودكان بيسرپرست و بدسرپرست، تصريح كرده بود: در اصلاحيه ماده يك آييننامه تعريف موسسه گروهي و موسسه مراقبت خانواده محور اضافه شده و همچنين ماده ۱۳ كه به نوعي قلب آييننامه اصلاحي است به آن ملحق شد. در ماده ۱۳ اشاره شده كه بايد طبق شيوهنامهاي كه توسط بهزيستي و مرجع ملي حقوق كودك با همكاري برخي نهادها تهيه شود، كودكان براي مراقبت موقت به خانوادههاي داوطلب سپرده شوند.
شكل گرفتن موسسات تازه
در اين مصوبه چند اتفاق افتاد؛ اول؛ باتوجه به اينكه در گذشته مراقبت از كودكان به موجبات دستورالعملهاي داخلي سازمان بهزيستي بود، اكنون به موجب شيوهنامهاي است كه در مرجع ملي حقوق كودك به تصويب ميرسد و با استانداردهاي حقوق كودك و مصالح عاليه اطفال انطباق مييابد. دوم آنكه موسساتي جديد شكل خواهد گرفت كه الگوي مراقبت آنها از كودكان به روش خانواده محور است و جايگزين روشهاي اردوگاهي و گروهي موجود خواهد شد و سوم اينكه در گذشته نظارت بر نحوه نگهداري در مراكز و موسسات بر عهده سازمان بهزيستي و مراجع قضايي بود، اما به موجب اصلاح اين آييننامه و با توجه به دغدغههايي كه در مورد كيفيت نگهداري اين كودك وجود دارد، علاوه بر سازمان بهزيستي و مراجع قضايي، مرجع ملي حقوق كودك نيز بر فرآيند مراقبت از اطفال نظارت ميكند و همين موضوع شرايط بهتري براي كودكاني كه در اختيار خانوادهها هستند فراهم خواهد كرد و چهارم اينكه خانوادههاي شايسته امكان نگهداري كودكان بيسرپرست و بدسرپرست را خواهند داشت و شرايط دشوار فرزندخواندگي بر اين فرآيند حاكم نخواهد بود.
دبير مرجع ملي حقوق كودك همچنين خاطرنشان كرده بود: در ماده ۱۳ كه به تصويب هيات وزيران رسيده، گفته ميشود كه بهزيستي ميتواند دو مدل موسسه براي نگهداري كودكان داشته باشد كه يك مدل آن موسساتي هستند كه تاكنون از كودكان به صورت گروهي و در فضايي فيزيكي نگهداري ميكردهاند و دسته دوم موسساتي هستند كه به آنها موسسات داراي الگوي مراقبت خانواده محور گفته ميشود؛ اين موسسات به جاي اينكه داراي يك فضا باشند، چند خانواده زير مجموعه آنها قرار ميگيرند تا به جاي اينكه از كودكان در فضاي خاصي نگهداري شود، خانوادههاي علاقهمند همكار اين موسسات براي مدتي از كودك بهطور موقت و تا زمان تعيين و تكليف مراقبت كند. اين خانوادهها يا خودشان از جهت بضاعت مالي وضعيت خوبي دارند و از كودك مراقبت ميكنند يا ممكن است از خانوادههاي خوبي باشد كه در تربيت كودك توانمند هستند اما از جهت مالي نيازمند حمايت هستند. در حالت دوم به جاي اينكه موسسه براي نگهداري كودك در مركز هزينه كند، همان هزينه را به خانواده پرداخت ميكند. كاظمي در پاسخ به اين سوال كه آيا روند نگهداري از كودكان توسط خانوادههاي متقاضي نگهداري دائم و موقت بر نوع شكلگيري شخصيت كودك اثر منفي نخواهد داشت؟ اينطور توضيح داد: در اين زمينه بررسيهاي علمي كافي انجام شده است كه نشان ميدهد نگهداري كودكان در مراكز نگهداري، هر چند نوعي نجات كودك از وضعيت مخاطره آميز و ايجاد محيط ايمن براي آنان است، اما استعداد وارد كردن آسيبهاي جبرانناپذيري به آنان را هم دارد.