مركز پژوهش‌هاي مجلس: 68 درصد شهرهاي ايران در حريم 30 كيلومتري گسل‌ها هستند

زنگ خطر توسعه شهري در حريم گسل‌ها

۱۴۰۲/۱۲/۰۱ - ۰۱:۵۸:۰۳
کد خبر: ۳۰۶۸۷۷
زنگ خطر توسعه شهري در حريم گسل‌ها

نتايج بررسي‌هاي علمي نشان مي‌دهد، ساختمان‌ها و مستحدثا‌ت واقع در مجاورت گسل، همواره در معرض آسيب‌ها و خسارات شديدتري هستند، اما با رعايت حدفاصل مناسب از گسل‌هاي فعال مي‌توان از شدت خسارات جاني و مالي ناشي از زلزله كاست.

گروه راه و شهرسازي|

نتايج بررسي‌هاي علمي نشان مي‌دهد، ساختمان‌ها و مستحدثا‌ت واقع در مجاورت گسل، همواره در معرض آسيب‌ها و خسارات شديدتري هستند، اما با رعايت حدفاصل مناسب از گسل‌هاي فعال مي‌توان از شدت خسارات جاني و مالي ناشي از زلزله كاست. اين در حالي است كه تقريباً ۶۸ درصد شهرهاي كشور در حريم يك تا ۳۰ كيلومتري گسل‌ها قرار گرفته‌اند و تنها ۶.۳ درصد سكونتگاه‌هاي شهري ايران در فواصل بيش از ۵۰ كيلومتري گسل‌ها واقع‌شده‌اند. همچنين از مجموع 75 كيلومتر مربعي مساحت حريم گسل‌هاي تهران، ۵۵ كيلومتر مربع، در اين شهر واقع است (۹ درصد مساحت شهر تهران) و روي حدود ۲۵ كيلومترمربع از آن ساخت‌وساز صورت گرفته است. افزون بر احداث بنا روي گسل يا در جوار آن، ساخت و سازهاي بي‌كيفيت عاملي اثرگذار در افزايش تلفات ناشي از زلزله است. مساله‌اي كه در زلزله اخير تركيه رخ نمود و بيش از 50 هزار نفر از شهروندان اين كشور جان سپردند. در چنين شرايطي است كه پژوهشگران توصيه مي‌كنند «ازتوسعه شهري در مناطق پرخطر جلوگيري» شود و «ساختمان‌هاي احداث شده در پهنه‌هاي گسلي نيز در برابر زلزله مقاوم شوند يا تغيير كاربري دهند.

لزوم افزايش تاب‌آوري شهرها

دفتر مطالعات زيربنايي مركز پژوهش‌هاي مجلس در گزارشي با عنوان «ملاحظات ساخت و ساز در حريم گسل» بيان مي‌كند كه عواقب و خسارات ناشي از زلزله عموماً با دخالت‌هاي نسنجيده انساني در محيط طبيعي ازجمله ساخت وسازهاي بي‌رويه در حريم گسل، فقدان يا بي‌توجهي به ضوابط و استانداردهاي ساخت و ساز تشديد مي‌شود. در اين ميان افزايش تاب آوري شهرها در برابر بلاياي طبيعي به‌ويژه زمين‌لرزه‌ها به ميزان زيادي در كاهش اين خسارات و همچنين زمان بهبودي جوامع موثر است. حريم گسل يا به‌عبارتي زون‌هايي كه در زمان وقوع زلزله دچار گسيختگي و جابه‌جايي زمين در طرفين گسل لرزه‌زا و فعال مي‌شوند، اغلب به‌صورت خطي نبوده و داراي پهناي مختلفي در طول گسل است.  در اين گزارش آمده است كه پارامترهايي ازجمله نوع گسلش، نوع سنگ‌ها، خاك منطقه و ميزان و نوع جابه‌جايي گسل‌ها در اين مساله تأثيرگذار است. تجربيات گذشته حاكي از آن است كه سازه‌هاي واقع در حريم گسل، بيشترين آسيب را در زمان زمين لرزه‌هاي مخرب دارند، چراكه مهار جابه‌جايي‌هاي بزرگ و جلوگيري از انتقال آن به سازه در زون گسل زمين لرزه‌اي به‌سادگي امكان‌پذير نيست. از ديدگاه مهندسي زلزله، جابه‌جايي طرفين گسل، مهم‌ترين مولفه مهندسي در تعيين محدوديت‌هاي حريم گسل است و تنها راهكار مقابله با آن، رعايت حريم گسل و اعمال مقررات ممنوع كنند، محدودكننده و كنترل‌كننده ساخت‌وساز است كه لازمه آن انجام مطالعات ساختگاه و زمين‌شناسي شهري پيش از اجراي طرح‌هاي توسعه شهري به‌منظور شناسايي گسل‌هاي فعال است. از سوي ديگر توسعه شهري خصوصاً در مناطق مجاور گسل بايد بر مبناي مقاوم‌سازي و بهره‌گيري از مدل‌هاي مديريت بحران براي رويداد احتمالي زمين لرزه انجام پذيرد. اين گزارش بيان مي‌كند كه تجربيات به دست آمده از زلزله‌هاي گذشته نشان‌مي‌دهد ساختمان‌ها و مستحدثا‌ت واقع در مجاورت گسل همواره در معرض آسيب‌ها و خسارات شديدتري هستند، اما با رعايت حدفاصل مناسب از گسل‌هاي فعال مي‌توان از شدت خسارات جاني و مالي ناشي از زلزله كاست. 
اين گزارش ادامه مي‌دهد، طبق آيين نامه ۲۸۰۰، ساخت ساختمان‌هاي با درجه اهميت بسيار زياد روي پهنه‌ها و حريم گسل‌ها ممنوع است و ساختمان‌هاي با اهميت متوسط و كم بايد مطابق دستورالعمل ساخت و ساز در پهنه‌هاي گسلي طراحي و اجرا شود. ساخت ساختمان‌هاي با اهميت زياد نيز منوط به رعايت تمهيدات عادي يا ويژه اين دستورالعمل است. 

68 درصد شهرها در حريم گسل

در اين گزارش مطرح شده است، براساس آمار سال ۱۳۸۱، تقريباً ۶۸ درصد شهرهاي كشور در حريم يك تا ۳۰ كيلومتري گسل‌ها قرار گرفته‌اند و تنها ۶.۳ درصد سكونتگاه‌هاي شهري ايران در فواصل بيش از ۵۰ كيلومتري گسل‌ها واقع‌شده‌اند. در حال حاضر نقشه حريم گسل‌هاي ۶ كلان‌شهر تهران، كرج، تبريز، مشهد، زنجان و كرمان در محدوده شهري و حاشيه ۳۰ كيلومتري آن تهيه و ابلاغ شده و تهيه و تدقيق نقشه و حريم گسل‌ها در ۹ شهر نيز در دست اقدام است.  بر اساس اين گزارش، مشاهدات زلزله تركيه در بهمن ۱۴۰۱ نشان‌مي‌دهد كه بيشترين خسارات به شهرهاي واقع بر گسل‌هاي فعال (آناتولي شرقي) و اطراف آن وارده شده است. نكته قابل توجه در اين واقعه، آسيب شديد به ساختمان‌هاي جديد و خصوصاً بلندمرتبه احداث شده در سه دهه اخير بود كه حاكي از قصور مديريت شهري در نظارت بر ساخت و ساز در پهنه‌هاي گسلي است. در ايران نيز بنابر تجربيات گذشته، وسعت خرابي در كلان‌شهرهاي واقع بر گسل‌هاي فعال ازجمله تبريز، مشهد، اهواز و به‌ويژه تهران به‌دليل تمركز جمعيتي و وجود ساختمان‌هاي مرتفع بسيار متعدد، در صورت وقوع زمين لرزه‌هاي با بزرگاي بيش از Mw۷ بسيار وسيع و فاجعه‌آفرين خواهد بود.

 وضعيت گسل‌هاي شهر تهران

اين گزارش ادامه مي‌دهد كه مجموع مساحت حريم گسل‌هاي تهران ۷۵ كيلومتر مربع وسعت دارد كه ۵۵ كيلومتر مربع از اين مساحت، در شهر تهران واقع است (۹ درصد مساحت شهر تهران) و روي حدود ۲۵ كيلومترمربع از آن ساخت‌وساز صورت گرفته است. نتايج مطالعات نشان‌مي‌دهد كه حدود ۱۰۰ ساختمان بلندمرتبه، ۲۴۵ سايت مهم و حساس و حدود ۳۲ هكتار بافت فرسوده در محدوده حريم گسل‌هاي شهر تهران قرار دارد. به‌علاوه در شهرهاي جديد و همچنين بخش‌هاي در حال توسعه در مجاورت كلان‌شهرها نيز عموماً حريم گسل به‌درستي رعايت نمي‌شود. به عنوان مثال، در محدوده شهر جديد پرديس، چندين گسل مهم و فعال وجود دارد كه ساخت‌وساز بر روي آنها صورت گرفته است. لازم به ذكر است، حدود ۱۲ هزار ساختمان در تهران بايد از نظر مقاومت و رفع خطر مورد بررسي و اقدام فوري قرار بگيرند. 
اين گزارش مطرح مي‌كند كه طبق بررسي‌هاي انجام شده و آمار موجود، حدود نيمي از ساختمان‌هاي موجود در شهر تهران، ضعيف و فرسوده هستند كه در اين بين، منطقه يك با حدود ۸ هزار بناي واقع در حريم گسل (معادل ۶۵ درصد ساختمان‌هاي منطقه)، وضعيت بحران زايي در زمان وقوع زلزله خواهد داشت. به نظر مي‌رسد اين موضوع با روند رو به افزايش متراكم سازی و بلندمرتبه‌سازي در اين منطقه شرايط بغرنج‌تري پديد آورد؛ از جمله مهم‌ترين علل توسعه شتاب‌زده در حريم گسل‌هاي فعال شهر تهران خصوصاً در ۳۰ سال گذشته را مي‌توان عدول از اصول شهرسازي در مقابل جذابيت بالاي درآمدهاي حاصل از فروش تراكم مازاد (عمدتاً ناشي از عملكرد كميسيون ماده ۵ قانون تأسيس شوراي عالي شهرسازي و معماري ايران)، موضوع عدم كنترل و نظارت صحيح (در بخش كيفيت ساخت‌وساز، نوع كاربري و محدوديت بلندمرتبه‌سازي) و خلأ قانوني در حلقه‌هاي ساخت و ساز، مديريت شهري و شهرسازي عنوان كرد. در اين گزارش آمده است، با توجه به قرارگيري درصد بالايي از بافت فرسوده و ساختمان‌هاي بلند مرتبه در پهنه‌هاي گسلي در برخي شهرها و روند روبه‌رشد احداث و گسترش شهرها و شهرك‌هاي جديد در پهنه‌هاي گسلي، بنابراين تدقيق نقشه‌هاي گسل و حريم آنها به‌كمك ظرفيت‌هاي علمي و تخصصي كشور بايد در اولويت برنامه‌هاي پيشگيري و كاهش خطر حوادث طبيعي قرار گرفته و اين نقشه‌ها در دسترس عموم مردم قرار گيرند. اين اقدام مي‌تواند تأثير بسزايي در ارتقاي  تاب آوري شهري و ايجاد و توسعه شهرهاي امن داشته‌باشد.  اين گزارش ادامه مي‌دهد كه همچنين اقداماتي ازجمله تدوين معيارهاي شهرسازي مبتني بر ريسك، اصلاح طرح‌هاي تفصيلي شهري با در نظر گرفتن خطر زلزله و مكان يابي مراكز جمعيتي و زيرساخت‌هاي عمراني منطبق بر محدوديت‌هاي پهنه‌هاي گسلي و انجام اقدامات لازم در خصوص ساختمان‌ها و زيرساخت‌هاي موجود در اين مناطق ضروري و حائز اهميت به‌شمار مي‌روند.  اين گزارش توضيح مي‌دهد كه ارزيابي عملكرد كميسيون ماده ۵، بازنگري قانون و تعيين حدود اختيارات و تغييرات آراي آن نسبت به طرح‌هاي شهري مصوب نيز به نظر اهميت بسزايي دارد. به‌منظور كنترل و كاهش ريسك در شهرسازي‌هاي آتي و ارتقاي تاب آوري شهري در برابر زلزله، لازم است رعايت حريم گسل‌ها و ضوابط ساخت‌وساز در پهنه‌هاي گسلي به‌صورت اجبار در آمده و نظارت كافي در اين رابطه از سوي دستگاه‌هاي نظارتي ازجمله شهرداري‌ها و سازمان نظام مهندسي ساختمان صورت گيرد. به‌طوركلي بايد از توسعه شهري در مناطق پرخطر جلوگيري به عمل آمده و اين مناطق به كاربري‌هاي فضاي سبز تبديل شوند. در مورد ساختمان‌هاي احداث شده در پهنه‌هاي گسلي نيز اقداماتي همچون مقاوم‌سازي، تغيير كاربري و استفاده از صنعت بيمه توصيه شده است. 


 سهم زياد ساخت وساز نامتناسب در زلزله تركيه

دو زمين لرزه در تركيه در ۶ فوريه ۲۰۲۳ (۱۷ بهمن ۱۴۰۱) به ترتيب با بزرگاي ۷.۸ و ۷.۵ موجب تخريب گسترده و كم سابقه در دو كشور تركيه و سوريه شد. زمين لرزه‌ها در يك «اتصال سه گانه» زمين ساختي در سامانه گسلي آناتولي شرقي در منطقه‌اي رخ دادند كه در برابر فعاليت‌هاي لرزه‌اي بسيار آسيب پذير است. گسل آناتولي شرقي يك گسل امتداد لغز است كه در آن ورقه‌هاي پوسته زمين در راستاي گسل عمودي به يكديگر فشار مي‌آورند و به صورت امتداد لغز چپ گرد از كنار هم عبور مي‌كنند. زلزله اول شديدترين زلزله تركيه از زمان زلزله درزنجان در سال ۱۹۳۹ بود. گسيختگي گسل در زلزله اول در حدود ۲۹۰ كيلومتر و در زلزله دوم حدود ۱۲۰ كيلومتر بود. اگرچه تلفات بسيار گسترده اين رخداد هم به دليل شدت حدي زلزله، هم استقرار جمعيت و ابنيه قابل توجه در حريم گسل و هم تأثير ويژگي‌هاي جنس خاك بوده است، اما به نظر وزن و سهم ساخت وساز نامتناسب ناشي از مسامحه و رواداري در قوانين، طراحي و اجراي ابنيه و ساخت وساز غيرقانوني سنگين‌تر بوده است كه حدود ۷۰ درصد اين ساخت وسازها در ۱۸ سال اخير انجام شده بود. حدود ۵۰ هزار نفر در تركيه و حدود ۱۰ هزار نفر در سوريه كشته شدند. جنس خاك و نرمي و ضخامت رسوبات رسوبي واقع در زير سازه‌ها به ويژه در شهر هاتاي عامل تشديد امواج لرزه‌اي و تخريب حدود ۷۰ درصد از ساختمان‌هاي اين شهر شد. خاك‌هاي اشباع و دانه‌اي در معرض لرزش شديد زمين استحكامِ برشي خود را از دست دادند و بخشي از مناطق آسيب ديده به دليل «روان گرايي» دچار تغيير شكل‌هاي بزرگ در زمين شدند كه منجر به آسيب به سازه‌ها از جمله فروپاشي بعضي از ساختمان‌ها مثلاً در شهر گلباشي در استان آديامان شد. بزرگ‌ترين آسيب زلزله ناشي از غفلت و بي‌عملي انسان به واسطه خاموش و مزمن بودن زلزله است.