الزامات صنعتي شدن از ديدگاه «كاستلز»

جامعه بي‌ريخت

۱۴۰۲/۱۲/۱۵ - ۰۰:۴۵:۰۹
کد خبر: ۳۰۷۹۲۵

فرشاد مومني، اقتصاددان و رييس موسسه دين و اقتصاد گفت: در واقع همه‌چيز در جامعه ما دفرمه و از ريخت افتاده است. حال سوال اين است كه چرا چنين اتفاقي رخ داده است. پاسخ مشخص است زيرا اين امر در كادر نظام حيات جمعي ديده نشده يا نخواسته كه ديده بشود.

 همه‌چيز در جامعه ما دفرمه و از ريخت افتاده است

در سال‌هاي 1380 تا 1401، تورم 3090 درصد و نقدينگي 10 هزار و 250 درصد جهش كرد

فرشاد مومني، اقتصاددان و رييس موسسه دين و اقتصاد گفت: در واقع همه‌چيز در جامعه ما دفرمه و از ريخت افتاده است. حال سوال اين است كه چرا چنين اتفاقي رخ داده است. پاسخ مشخص است زيرا اين امر در كادر نظام حيات جمعي ديده نشده يا نخواسته كه ديده بشود.در چنين شرايطي سياست‌گذاري اقتصادي ما شبيه انتخابات برگزار كردن ما مي‌شود. به همين دليل رضاقلي دغدغه دارد كه چرا اين علوم كاركرد ندارند. اين به اين معنا نيست كه اصحاب علم درك ندارند كه چه اتفاقي رخ داده است بلكه آنچنان هويت جمعي پيدا نمي‌كند كه اثربخشي داشته باشد. دكتر فرشاد مومني، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبايي در نشستي با عنوان «دانايي و توسعه» كه به بهانه رونمايي از كتاب«انديشه بي‌خانمان اثر زنده‌ياد علي رضاقلي» در «موسسه مطالعات دين و اقتصاد» برگزار شد، گفت: اگر مساله توسعه در اين كشور صاحب و متولي داشت.هزاران بينه را زير ذره‌بين مي‌گذاشتيم آن وقت متوجه مي‌شديم كه وقتي به توسعه پشت مي‌كنيم چطور هر كاري كه انجام مي‌دهيم مضحكه خاص و عام مي‌شود. من به زبان و عدد و رقم دو مثال مي‌زنم كه موضوع براي‌تان ملموس شود. به گزارش پايگاه خبري جماران، او افزود: الان كشورهاي صنعتي تصريح دارند كه از ربع پاياني قرن بيستم وارد يك مدار جديد به نام عصر دانايي شدند و انقلاب دانايي و اقتصاد مبتني بر دانايي به مثابه يك شيوه توليد و همزمان به مثابه يك نظام حيات جمعي بايد مورد توجه قرار بگيرد. كتاب عصر اطلاعات مانوئل كاستلز هشدار مي‌دهد كه كشورهاي در حال توسعه در موج اول انقلاب صنعتي فكر مي‌كردند كه صنعتي شدن يك امر انتزاعي بوده و صرفا با جابه‌جايي ماشين‌آلات محقق مي‌شود براي همين بر اين باور بودند كه ديگران ماشين‌آلات صنعتي توليد كردند و ما خريداري كرده و صنعتي مي‌شويم. استاد اقتصاد دانشگاه علامه تصريح كرد: در كتاب تصريح شده كه صنعتي شدن بايد در كادر نظام حيات جمعي ديده شود و تغييرات اجباري متناسب در ساخت سياسي و اجتماعي و نظام آموزشي و ... لحاظ شود، اما چون اين نكات لحاظ نشد، جوامع به اين روز افتادند به ترتيبي كه الان حسرت دوران پيشاصنعتي را مي‌خورند.يعني گرفتاري‌ها چندين برابر شده و توانمندي‌ پيشين را از دست دادند.

وي در ادامه افزود: اين كتاب در نهايت هشدار مي‌دهد كه مبادا فكر كنيد در عصر دانايي فردي با داشتن كامپيوتر شخصي و... مي‌تواند وارد عصر دانايي شود. ورود به اين عرصه نيازمند نظام حيات جمعي است.بحث زنده‌ياد رضاقلي همين است كه چون ما با تقدم رتبه‌اي بنيان‌هاي انديشه‌اي براي تحقق بخشي توسعه روبرو هستيم بايد تكليف خود را در اين زمينه زودتر روشن كنيم.

استاندارد 270 سال پيش حاكميت

نويسنده كتاب علم اقتصاد و بحران در اقتصاد ايران گفت: در دهه ۱۳۹۰ تعداد شركت‌هاي دانش‌بنيان در ايران 12 هزار و 700 درصد رشد داشته است و ايران همزمان با سقوط بهره‌وري توليد، سقوط رابطه مبادله و گسترش و تعميق فقر روبرو شده است. به عبارت ديگر هيچ چيز با هيچ چيز نمي‌خواند! چون ماجراي دانش‌بنيان شدن، در كادر نظام حيات جمعي ديده نشده است. اگر حكومت بخواهد رابطه خود با مردم را همچنان در استاندارد ۲۷۰ سال پيش نگه‌دارد، بنابراين نمي‌توان دانش‌بنيان شد.

استاد اقتصاد دانشگاه علامه تصريح كرد: منزلت انسان در عصر دانايي به قله رسيده است و بنابراين مساله مشاركت انسان در سرنوشت سياسي و اقتصادي و اجتماعي، به كانون اصلي رقابت‌پذيري جوامع تبديل شده است، مساله مشاركت «ادا درآوردني» نيست كه شما انتخابات برگزار كنيد و بگوييد كه مشاركت مردم جلب شد.خود اين انتخابات آنقدر واجد نكته‌هاي جذاب است كه انسان واقعا درمانده مي‌شود كه «گريه كند، داد بزند يا بخندد.» آن وقت اسم آن را انتخابات گذاشتند ولي بسياري از حوزه‌هاي انتخاباتي مسابقه‌اي برگزار مي‌شود كه تنها يك شركت‌كننده دارد! بعد مقام مسوول در جايگاه توجيه تصريح دارد كه خيلي از حوزه‌هاي انتخاباتي اين مشكل را دارد كه در واقع قباحت مساله را متوجه نمي‌شود.

 

همه‌چيز در جامعه ما از ريخت افتاده است!

رييس موسسه دين و اقتصاد گفت: در واقع همه‌چيز در جامعه ما دفرمه و از ريخت افتاده است. حال سوال اين است كه چرا چنين اتفاقي رخ داده است. پاسخ مشخص است زيرا اين امر در كادر نظام حيات جمعي ديده نشده يا نخواسته كه ديده بشود. در چنين شرايطي سياست‌گذاري اقتصادي ما شبيه انتخابات برگزار كردن ما مي‌شود. به همين دليل رضاقلي دغدغه دارد كه چرا اين علوم كاركرد ندارند. اين به اين معنا نيست كه اصحاب علم درك ندارند كه چه اتفاقي رخ داده است بلكه آنچنان هويت جمعي پيدا نمي‌كند كه اثربخشي داشته باشد.

وي در ادامه افزود: الان دوستاني يك چوب دستشان گرفتند و مدعي دفاع از ارزش‌ها هستند فردي كه صاحب كار هست بيان شهادتين را كافي مي‌داند اما اين دوستان دنبال احراز صلاحيت هستند و بعد اعلام مي‌كنند كه صلاحيت احراز نشد. صاحب و حاكم شرع طول و عرض مسلماني را تعيين كرده و اصلا چنين چيزي را مطرح نكرده است پس معلوم است كه شما دنبال چيز ديگري هستيد! الان برخورد ابزاري غم‌انگيز و خانمانسوز با دين مي‌شود كه جاي تاسف دارد.

وقتي اسم ربا با تلطيف مي‌شود نرخ سود!

استاد اقتصاد دانشگاه علامه گفت: در قرآن خشن‌ترين تعبيرها را براي ربا به كار برده است و ربا حكم اعلام جنگ با خداوند را دارد. عزيزان ربا را تلطيف كردند و اسم آن را نرخ سود گذاشتند.تصور مي‌كنند كه اينگونه مساله را حل كرده‌اند. شما لازم است تا به اين نكته توجه كنيد كه كميسيون اقتصادي مجلس گزارش منتشر كرده و سه تا رقم اعلام كرده كه واقعا تاسف‌بار است. خدا رحمت كند گل‌آقا را تصويري مي‌كشيد و زيرش مي‌نوشت بدون شرح!

وي در ادامه افزود: در اين گزارش آمده است كه در دو دهه منتهي به ۱۴۰۰ رشد توليد در ايران طي 20 سال ۳۶ درصد بوده است. ما وارد اين مقوله كه اينها چه چيزي را توليد محاسبه كردند، نمي‌شويم اينكه نفت را از اعماق زمين بيرون بكشيد و به صورت خام بفروشيد كه اسمش توليد نيست زيرا نفت يك دارايي پايان‌پذير است و شما دارايي بين‌نسلي فروختيد. با اين تلقي از توليد، رشد توليد در 20 سال ۳۶ درصد شده است.

 

تورم 3090 درصد و نقدينگي  10250 درصد رشد كرده!

نويسنده كتاب اقتصاد دانش بنيان بررسي نقش فناوري و نوآوري در توسعه اقتصادي گفت: در همين دوره رشد تورم 3090 درصد بوده است. رشد نقدينگي در همين دوران 10 هزار و 250 درصد بوده است. يعني شما از طريق بانك‌هاي خصوصي و ولنگاري مالي دولت به صورت پيوسته و بي‌پايه از هيچ در حال خلق پول هستيد و بعد در اوج بحران، از يك مغزهايي اين درآمده كه يك جهشي در پاداش‌دهي به اين پول‌ها ايجاد كنيم تا گرفتاري‌ها برطرف شود‌. وي در ادامه افزود: زنده‌ياد رضاقلي به همين دليل گفته كه انگار علوم انساني و اجتماعي عقيم شده است. در واقع به بديهيات اوليه علم به ويژه اقتصاد در فرآيند تصميم‌گيري و تخصيص منابع توجه نمي‌شود. اين به اين معنا نيست كه عالمان دلسوز و با صلاحيت به حاشيه رانده نشده وجود ندارد بلكه اثر جمعي اعتلابخش ندارد و از آن خبري نيست. حتي تصريح دارد كه بايد رمزگشايي شود.

 

دستيابي به توسعه با عمق بخشي به دانش روش‌شناختي

رييس موسسه دين و اقتصاد گفت: اين كتاب در مورد روش‌شناسي علوم اجتماعي و انساني است. اگر ايران توسعه بخواهد از جنبه معرفتي هيچ مساله‌اي به اندازه عمق‌بخشي به بينش و دانش روش‌شناختي براي ايران نجات‌دهنده نيست. اما اين بحثي است كه مخاطب عام آن خيلي كم و‌ مخاطب خاص آن بيشتر است. 

هر كسي كه در ايران تصور و انگيزه توسعه‌خواهي در خودش دارد همچون يك وظيفه ملي و ديني، بايد به اشاعه بينش‌هاي اين كتاب كمك كند.

وي در ادامه افزود: هدف ما ساخت بت جديد يا بازاريابي نيست. اين به اين معنا نيست كه انديشه رضاقلي قابل نقد نيست مساله اين است كه روش‌شناسي يك شاقول است كه به ما كمك مي‌كند تا علم را از غيرعلم و شبه‌علم و فريب به نام علم تشخيص بدهيم و اين همان چيزي است كه ايران از جنبه معرفتي براي نجات به آن نياز دارد. خيلي جاي دريغ و تاسف است كه كل آثار تاليفي به زبان فارسي درباره روش‌شناسي علوم انساني و اجتماعي حكايت از قلت و فقر وحشتناك مي‌كند.

وي در ادامه افزود: اين گواه بزرگي است كه اين نظام علمي از ريخت افتاده و بي‌قواره است. حتي در ساختار واحدهاي درسي كه در نظام آموزشي ما وجود دارد، تقريبا جايگاهي نزديك به صفر براي روش‌شناسي در نظر گرفته شده است. اگر فردي مي‌خواهد به توسعه ايران كمك كند بايد به كانون روش‌شناسي و فلسفه علم توجه كند. انصافا علي رضاقلي در اين زمينه خيلي زحمت كشيد و دوستان به خاطر دارند كه اگر مخاطبش يا متن مكتوب آن از استاندارد حداقلي در اين زمينه برخوردار نبود، چطور عنان از كف داده و واكنش تند نشان مي‌داد.

 

چرا بسته سياستي بعد از 3 دهه به هيچ هدفي نرسيده؟

نويسنده كالبدشناسي يك برنامه توسعه گفت: من پيش‌بيني كرده بودم كه در اين جلسه يك مقداري راجع به راهگشايي اين كتاب صحبت كنم اما به خاطر مجال اندك به فرصت ديگر ارجاع مي‌دهم كه دقيق توضيح بدهم كه چطور به جاي علم در فرآيند سياستگذاري و تخصيص منابع از شبه‌علم استفاده مي‌كنند و گنجشك را رنگ مي‌كنند و جاي چيز ديگري قالب مي‌كنند. اين چه جور علمي است كه يك بسته سياستي معين در طي بالغ بر سه دهه گذشته در دستور كار نظام تصميم‌گيري كشور قرار داشته اما به هيچ كدام از اهداف اعلام كرده نرسيده است و هزاران تخريب و فساد و به هم ريختگي و وابستگي ذلت‌بار و نابرابري ناهنجار را پديد آورده آما همچنان در دستور كار است و با بزك كردن جلو مي‌رود!

وي در ادامه افزود: وقتي ماجراي توسعه گره خورد بايد روي دو جا متمركز شد يكي اعتبار علمي جهت‌گيري‌هاي سياستي و فرآيندهاي تصميم‌گيري و تخصيص منابع و ديگري نظام توزيع منافع. شما بايد ابن موضوع را بررسي كنيد كه در سه دهه گذشته كه اين بسته سياستي به كار گرفته شده است چگونه همه عرصه‌ها حيات جمعي ايران ميان‌تهي و پوك و شكننده شده و در كنارش چه افرادي از اين مناسبات بهره‌مند شده و سود مي‌برند. من بر این باورم كه اگر شما منافع حكومت را از منافع بخش‌هايي از حكومتگران تفكيك كنيد در اين صورت هر چيزي كه به منافع حكومت مربوط مي‌شده لگدمال شده است اما افرادي كه اتصال حكومتي داشتند يك برخورداري‌هايي غيرعادي را پيدا كردند كه لجن و فساد آن و بوي عفونتش به همه جا نفوذ كرده است و جلوه‌هاي تهوع‌آور و عريان آن مشاهده مي‌شود.

 

اداره مشكوك اقتصاد ايران با ابزار پنهانكاري

استاد اقتصاد دانشگاه علامه گفت: من تصميم دارم روندهاي مشكوك اداره اقتصاد ايران را بررسي كرده و آن را در فضاي به دور از انتخابات و زنده‌باد و مرده‌باد ارائه كنم زيرا شواهدي را جمع كردم كه واقعا تكان‌دهنده است. منطق اسم‌گذاري اين بوده كه حسن ‌نيت بخش‌هايي از حكومت ناديده گرفته شده و تلاش دارد تا خودش باقي بماند تمام تخصيص منابع در طول سه دهه گذشته نشان مي‌دهد كه حتي اگر حكومتي قصد داشته باشد تا بايسته‌هاي بقاي خود را رعايت كند نبايد چنين اقداماتي را انجام بدهد اما روزمره اين كار را انجام مي‌شود.

وي در ادامه افزود: در دستكاري واقعيت و جا زدن شبه‌علم و دروغ و كلك و پنهانكاري واويلايي درست كردند. شما حساب كنيد كه در اين كشور سه، چهار سال است كه سالنامه آماري را منتشر نمي‌كنند. نزديك 30 سال است كه روند تحولات سهم مربوط به ارزش‌آفريني واسطه‌گريي مالي را حذف كردند تا سلطه ربا را پنهان كنند در حالي كه 10 متغير كنترلي ديگر وجود دارد كه با آن مي‌توان موضوع را متوجه شد. من به حكومتگراني كه صادقانه و شرافتمندانه مي‌خواهند عدالت را برقرار كنند مي‌گويم كه موتور خلق پول از هيچ، به صورت امتياز رانتي پليد و ضدتوسعه‌اي به درصد اندكي از مردم داده شده و به اسم اسلام مرتب پاداش برايش در نظر مي‌گيرند در نهايت بر سر توليد‌كننده و سر مردم مي‌كوبند.

رييس موسسه دين و اقتصاد تصريح كرد: اگر اين كتاب به اندازه اهميتي كه دارد جدي گرفته شود و اين جدي گرفتن شامل نقد صريح و بي‌پروا بشود، بسيار خوب است. به هر حال رضاقلي این ادعا را نداشت كه حرف آخر را زده؛ حتي اگر چنين ادعايي داشت كسي از او نمي‌پذيرفت. ايشان توانسته افق‌گشايي بدرد بخور و اعتلابخش را انجام بدهد و توانسته به عزت مردم كمك كند. خدمات انديشه‌اي رضاقلي منحصر به‌ فرد بود كما اينكه ايشان همواره نگران ايران بود و هميشه به خود مي‌لرزيد، گويي مي‌دانست و مي‌فهميد كه به سمت چه آينده‌اي مي‌رويم.

ارسال نظر