گرانی و تورم و بیکاری به اندازه کافی اعصاب مردم را شخم می‌زند، بیش از این روی روان ملت پا نکوبید و غزل پیروزی و مدیریت نخوانید!

۱۴۰۲/۱۲/۲۳ - ۲۱:۰۰:۰۱
کد خبر: ۳۰۸۶۹۹
گرانی و تورم و بیکاری به اندازه کافی اعصاب مردم را شخم می‌زند، بیش از این روی روان ملت پا نکوبید و غزل پیروزی و مدیریت نخوانید!

روزنامه اعتماد نوشت: لطفا بگذارید مردم با درد‌ها و رنج‌های خود دمی آرام باشند. گرانی و تورم و بیکاری به اندازه کافی اعصاب آنها را شخم می‌زند، بیش از این روی روح و روان ملت پا نکوبید و برای خود غزل پیروزی و مدیریت نخوانید.

«تشنج‌خواران!» عنوان یادداشت جعفر گلابی برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: به نظر می‌رسد اوضاع سیاسی در ایران از قاعده خاصی پیروی نمی‌کند! در اغلب کشورها نزدیک به اتفاق نخبگان و مردم و بیشتر از آنان حکومت‌ها به دنبال آرامش هستند و نهادها و سازمان‌های متعددی مسوول مستقیم ایجاد امنیت و ثبات و قرارند و همه اجزای حکومت با سماجت از ایجاد کوچک‌ترین تشنج‌ها پرهیز می‌کنند و اگر نتوانستند آن را کنترل و محدود و اگر توانستند به پنهان‌سازی روی می‌آورند، اما گویا درکشور ما چنین قاعده ضروری چندان حاکم نیست و بعضا خود مسوولان از تشنج‌زایی اجتناب آشکاری نشان نمی‌دهند!

طی چند ماه منتهی به انتخابات خط و نشان کشیدن و تهدید کردن بی‌حجابان فروکش کرده بود و البته در این مدت گزارشی از گسترش بی‌حجابی یا تعمیق آن هم نشد و ذره‌بین شبکه‌های اجتماعی هم مورد خاص و غیرمعمولی از آن منتشر نکرده بودند. به عبارت بهتر در این حوزه شاهد آرامش نسبی بودیم و اتفاقا ثابت شد که حتی در غیبت فضای رعب و وحشت خود جامعه به سمت یک تعادل واقعی و طبیعی پیش می‌رود و حجاب‌ها واقعی شده، تظاهر و تبرج موردی است و قابل توجه نیست.

درست در همین مدت هیچ درگیری و بلوایی بر سرحجاب پیش نیامد و شبکه‌های ماهواره‌ای هم در این مورد دست خالی و دکان‌شان بی‌رونق بود. متاسفانه هنوز چند روز از انتخابات نگذشته بود که عده‌ای احساس تکلیف کردند و بر تنور خاموش شده ماجرا دمیدند و خیلی زود باز هم صحنه‌ای جنجال‌ساز توجه‌ها را به خود جلب کرد و مترصدان هم دکان خویش را دوباره باز کردند تا وانمود کنند که در ایران حتی در بیمارستان‌ها هم زنان امنیت ندارند! ظاهرا عده‌ای تحلیل یا منفعت‌شان این است که آرامش در کشور مثبت و مفید نیست و دائما باید اذهان مردم را مشغول و در التهاب نگه داشت. آرام بودن روح و روان مردم سبب تفکر و تعمق و تامل و سوال و پیدا کردن عیب‌ها و تلاش در جهت رفع آنها می‌شود و این چیزی است که نباید تحقق پیدا کند!

آن‌قدر در کشور ما بلوا پشت بلوا رخ داده است که تا حادثه‌ای پیش می‌آید حتی عوام هم می‌پرسند که باز چه چیزی اتفاق افتاده یا می‌خواهد اتفاق بیفتد که می‌خواهند اذهان را منحرف کنند و به اصطلاح مردم را سر کار بگذارند؟!

اگر موجود بودن چنین دیدگاهی را بپذیریم واقعا باید افسوس خورد که چه میزان از وقت و انرژی و روح و روان مردم دایما به مساله‌سازی‌ها مشغول و چه خسارات عظیمی دقیقا از همین ناحیه متوجه اقتصاد کشور می‌شود؟!

قطعا یکی از دلایل گسترش خسارت‌بار مهاجرت‌ها استمرار فضای التهاب و درگیری و تشنج‌های کوچک و بزرگ است. سرمایه‌های مادی و معنوی هر ملتی هنگام ثبات تعادل و آرامش ازدیاد پیدا می‌کند و شکوفا می‌شود. چرا اخبار حوادث گوناگون خصوصا تنش‌های سیاسی و اجتماعی کشورمان باید در صدر خبرها باشد و کدام سرمایه‌گذار است که این همه را بشنود و خیال آمدن به سرش بزند؟

افزون بر امنیت فیزیکی امنیت و آرامش روانی جامعه است که باید به‌ شدت مواظب آن بود و متوجه خطرات و زیان‌های عظیم اغتشاش فکری مردم شد. کاش در این زمینه تحقیقی صورت گیرد تا با عدد و رقم روشن شود که وقوع انواع ‌مناقشه‌های کوچک و بزرگ تا چه حد به منافع ملی و مصالح عمومی ضرر زده است. تریبون‌دارانی که باید مبلغ ثبات و آرامش باشند آشکارا مردم را علیه یکدیگر تحریک می‌کنند و هیچ‌گاه مواخذه نمی‌شوند.

آیا کسانی که مرتب از طمع دشمنان می‌گویند، نمی‌بینند که آنها از کوچک‌ترین درگیری‌ها تا چه حد به شعف می‌آیند؟ باید جست‌وجو کرد که مساله‌سازی‌ها و التهاب‌آفرینی‌های عامدانه با چه هدفی صورت می‌گیرد و چه کسانی از فضای تیره و تار و آشوب و درگیری میان مردم منفعت می‌برند؟ آرامش نسبی پیش از انتخابات چه ضرری داشت که موردپسند برخی واقع نشد و فورا دست به‌کار شدند تا فعالیت‌های مخرب خود را آغاز کنند؟! لطفا بگذارید مردم با درد‌ها و رنج‌های خود دمی آرام باشند. گرانی و تورم و بیکاری به اندازه کافی اعصاب آنها را شخم می‌زند، بیش از این روی روح و روان ملت پا نکوبید و برای خود غزل پیروزی و مدیریت نخوانید.