ضرورت اتخاد اقدام «موثر و محدود» عليه اسراييل
شرايط منطقه پس از حمله جنونآميز اسراييل عليه كنسولگري ايران در دمشق، وارد دورهاي از اضطراب، نگراني و انتظار شده است. اسراييل به خوبي ميداند كه ايران پاسخ درخوري به او ميدهد، اما نتانياهو به دنبال آن است فضايي را ايجاد كند كه پس از حمله ايران، امريكا ناچار به ورود مستقيم به منازعه شود.
شرايط منطقه پس از حمله جنونآميز اسراييل عليه كنسولگري ايران در دمشق، وارد دورهاي از اضطراب، نگراني و انتظار شده است. اسراييل به خوبي ميداند كه ايران پاسخ درخوري به او ميدهد، اما نتانياهو به دنبال آن است فضايي را ايجاد كند كه پس از حمله ايران، امريكا ناچار به ورود مستقيم به منازعه شود.
اسراييل فرزند لوس و نُنُر امريكا شرايطي را در منطقه و شايد در سطح جهان به وجود آورده كه ممكن است بحرانهاي فراواني را ايجاد كند. اسراييل هر اقدام غير متعارف و هر رويكرد جنايتكارانهاي را كه ميل داشته باشد، انجام ميدهد، بدون اينكه حاضر به پذيرش تبعات آن باشد. همانند بچه لوسي كه هر روز شيشههاي همسايهها را ميشكند و سنگ بر سر عابران ميكوبد و بعد پشت سر پدر خود مخفي ميشود و از مجازات در امان ميماند! اسراييل هم امروز شرايطي را براي ايران شكل داده است كه اگر ايران با اسراييل درگير شود و پاسخ اقداماتش را بدهد، تبعات آن ممكن است منجر به شكلگيري يك جنگ منطقهاي شود و اگر سكوت كند و پاسخ ندهد، باعث جريتر شدن اسراييل شده و اين رژيم دست به اقدامات جنايتكارانه بيشتري عليه ايران و ساير كشورهاي منطقه ميزند. بنابراين امروز ايران در برابر اين پرسش بنيادين و مهم قرار گرفته كه اگر دست به اقدامات تلافيجويانه بزند، تبعات آن آيا به نفع ايران ميشود يا به زيان ايران؟ بايد توجه داشت معيار اصلي تصميمگيري در اين خصوص تنها و تنها بايد منافع ملي كشورمان باشد. درگير شدن ايران به يك جنگ ناخواسته مهمترين هدف و روياي اسراييل است. نتانياهو به دنبال قرار دادن امريكا و ايران روياروي يكديگر است. امريكا هم اعلام كرده در كنار اسراييل است و منافع اين رژيم را منافع خود ميداند! اين نوع اظهارنظرهاي حمايتي، البته سياست كلي همه دولتهاي امريكاست. چه دولتهاي دموكرات در امريكا روي كار باشند و چه دولتهاي جمهوريخواه، سياست اصلي آنها حمايت از متحد استراتژيكشان در خاورميانه است، اما نبايد فراموش كرد كه جنايتهاي اخير اسراييل به خصوص نسلكشيها، كودككشيها و جنايات پايانناپذير آنها در غزه، باعث شده اسراييل در افكار عمومي جهاني بي آبروتر از هر زمان ديگري شود. ضمن اينكه امريكا و اروپا هم اگر بخواهند تمام قد از اسراييل و جناياتش حمايت كنند، ديگر اعتبار و آبرويي نخواهند داشت. واقع آن است كه از آنجا كه اسراييل آغاز كننده حمله به كنسولگري ايران بوده، اظهارات مقامات امريكايي در خصوص حمايت از اسراييل، قطعا به اين معنا نيست كه چنانچه ايران، حملهاي تلافيجويانه به اسراييل كند، امريكا هم متقابلا به ايران حمله خواهد كرد.
شخصا معتقدم اقدام موثر و محدود توسط ايران در اين فضا ميتواند راهگشا باشد. چرا اقدام محدود و موثر راهبرد معقولي است؟ نبايد فراموش كرد اين نوع اقدامات از يك طرف محدود است و واكنش امريكا و اروپا را عليه ايران بر نميانگيزد و از سوي ديگر موثر است به اين معنا كه طرف اسراييلي متوجه ميشود، اگر باز هم بخواهد دست به حملات جنايتكارانه بزند، پاسخ قوي و موثر دريافت ميكند و اصطلاحا جريتر نخواهد شد.
با اين توضيحات پرسش تازهاي شكل ميگيرد و آن اينكه اين اقدام موثر و محدود، واجد كدامين ابعاد خواهد بود و چه مختصاتي دارد تا نه نتانياهو از آن سوءاستفاده كند و نه امريكا ناچار به ورود به منازعه شود؟نتانياهو به خوبي ميداند اگر بدون كسب دستاورد خاصي بخواهد آتشبس را بپذيرد، به سرنوشت اولمرت نخستوزير اسبق اسراييل پس از جنگ ۳۳روزه دچار شده و ناچار به خروج از قدرت ميشود. نتانياهو به دنبال آن است كه ايران دست به اقدامي بزند كه باعث تثبيت او در جايگاهش شود. البته اين رويكرد به اين معنا نيست كه اگر ايران دست به اقدامي بزند، به نفع نتانياهوست. همين كه با گذشت حدود ۲هفته پس از حمله اسراييل به كنسولگري، ايران هنوز دست به اقدامي نزده است نشان ميدهد كه اولا ايران حاضر نيست در زمين بازي كه اسراييل طراحي كرده، بازي كند. بلكه به دنبال طراحي يك زمين بازي مختص خود است. دوما ايران قصد دارد در مختصاتي به اسراييل ضربه بزند كه اين رژيم حتي فكرش را هم نميتواند بكند. در واقع ايران به دنبال استفاده از عنصر غافلگيري است تا آن را عليه اسراييل به كار بگيرد.
كشف اين مختصات و تعريف و تحليل اين راهبرد، يكي از مهمترين دستور كارهايي است كه رسانهها و محافل تحليلي بايد به دنبال واكاوي ابعاد مختلف آن باشند. در حال حاضر چون اطلاعات دقيق و دادههاي مستندي در خصوص مواجهه دو طرف در اين مناقشه وجود ندارد، به راحتي نميتوان اين اقدامات احتمالي را پيشبيني كرد، تنها ميتوان گفت كه اگر واكنشي قرار است انجام شود بايد اقدامي درخور، بنيادين و اثرگذار باشد. نه استفاده از اقدامات نماديني چون حمله به مقر صهيونيستها در اقليم كردستان عراق كه در گذشته هم تجربه شده است. ايران بايد واقعبينانه بنگرد تا با توجه به ظرفيتهاي خود و وضعيت طرف مقابل، بهترين اقدام و موثرترين تدابير را استخراج كرده و به كار بندد.