شليك‌هاي مكرر دولت به بورس

۱۴۰۳/۰۲/۲۷ - ۰۳:۵۰:۲۲
کد خبر: ۳۱۲۷۴۵
شليك‌هاي مكرر دولت به بورس

بورس پس از ۱۱ روز ريزش پي در پي سرانجام در روز سه‌شنبه توانست نفسي تازه كند و با رشد محدودي همراه بود.

بورس پس از ۱۱ روز ريزش پي در پي سرانجام در روز سه‌شنبه توانست نفسي تازه كند و با رشد محدودي همراه بود. روندي كه كه طبق تحليل كارشناسان دور از انتظار نبود چرا كه بر حسب تجربه پس از يك دوره طولاني ريزش، بازار معمولا كمي خود را بازيابي مي‌كند. البته شايد انتظار فعالان براي رسيدگي به يكي از تهديد‌هاي بزرگ بورس نيز مزيدي بر علت شد. رسيدگي به موضوع اصلاح بند س تبصره ۶ بودجه كه اخيرا با موافقت وزارت اقتصاد مواجه شده و روز سه‌شنبه قرار بود در دستور كار مجلس قرار بگيرد. اين اصلاح هنوز انجام نشده، حالا خبر از فعال شدن تهديدي ديگر عليه بورس به گوش مي‌رسد. اينكه نرخ اخزا به ۳۵ درصد رسيده و به نظر مي‌رسد دولت با تمام قوا در اين بازار مي‌تازد، بي‌تفاوت به اينكه آسيب به بورس در وهله اول آسيب به توليد و اقتصاد كلان كشوراست و با جذاب كردن بازار‌هاي بدهي نمي‌توان اميدوار بود كه اقتصاد توسعه پيدا كند.

 

ذهنيت منفي سرمايه‌گذاران  نسبت به بازار سرمايه

«سعيد درخشاني» كارشناس بازار سرمايه در گفت‌وگو با اقتصاد ۲۴ در رابطه با ريزش‌هاي بي‌پايان بورس توضيح مي‌دهد: به نظر مي‌آيد كه بخش بزرگي از اين وضعيت به خاطر بي‌اعتمادي است كه دولت بين سرمايه‌گذاران ايجاد كرده است. اين ذهنيت سرمايه‌گذاران نسبت به بازار عامل خيلي مهمي است. در بازاري كه تا اين اندازه حكومتي و دولتي است و حتي حرف‌هاي دولتمردان تاثيرگذار است چه برسد به عمل‌هايشان. البته اين بي‌اعتمادي و فرار سرمايه به اين دليل نيست كه آنها مستقيما همين كار را كنند، بلكه نتيجه اقدامات اين بوده كه سرمايه‌گذار ترجيح دهد به جاي اينكه در بازار سرمايه باشد، برود در بازار‌هاي غيرمولدي مثل بازار مسكن يا بازار ارز كه دولت نمي‌تواند در آن خيلي دست اندازي كند، سرمايه‌گذاري خود را انجام دهد.به گفته او ما مي‌دانيم كه مثلا الان يك متر مربع آپارتمان درشمال تهران دارد ۵۰۰ ميليون يا ۶۰۰ ميليون معامله مي‌شود يا مثلا سكه ۴۰- ۵۰ پنجاه ميليون تومان مي‌شود و...، ولي در بازار سرمايه اگر قرار باشد ۱۰ درصد سهامت بالا بيايد ممكن است كه از هزار جا اتفاقي بيفتد و آن رشد محقق نشود.

 

بازار رمزارز گوي سبقت را از بورس ربود

اين كارشناس بازار سرمايه در ادامه مي‌گويد: دولت براي دست اندازي به سود شركت‌ها اقدامات ديگري هم داشته است. از قيمت‌گذاري چه براي محصولات‌شان و چه براي مواد اوليه به اين صورت كه آنها را گران‌تر بدهد و بعد محصولات را ارزان‌تر بخرد، دلار حاصل از صادرات را ۴۰ هزار تومان بخرد در حالي كه در بازار آزاد ۵۰ درصد بالاتر است و نرخ بهره را آن قدر بالا بياورد كه ديگر عملا هيچ وام جديدي به هيچ شركتي داده نشود و شركت‌ها را درمحدوديت اعتباري قرار بدهد.به باور وي دولت با اين كار‌هايش باعث شده شرايط اقتصادي براي بخش خصوصي و حتي شبه خصوصي كشور خيلي سخت بشود. حتي با حرف‌هايشان همه را فراري دادند و نتيجه اين شده كه الان وقتي در كوچه و بازار با مردم كه صحبت مي‌كنيد يا در بازار رمزارز‌ها هستند يا در كار طلا هستند يا ملك مي‌خرند و مي‌فروشند، ولي هرگز حاضر نيستند كه در بازار مولد و بازار سرمايه سرمايه‌گذاري كنند.درخشاني همچنين يادآور مي‌شد: در اين بازار تحت سيطره دولت با فعالاني كه خيلي هم باسواد نيستند، براي ايجاد تحرك در بازار در درجه اول دولت خيلي راحت مي‌تواند به بازار جهت بدهد و روند معاملاتش را از حالت رخوت و ركود خارج كند، حتي شده با حرف. بازار در وهله اول نيازمند اعتماد بخشي است. تا موقعي كه اين اتفاق نيفتاده شايد خبر‌ها يا اتفاقات ديگرهم جواب ندهد. بعد از اين كار ما خواسته‌اي كه داريم اين است كه نرخ نيما منطقي و مطابق با واقعيت‌هاي روز باشد و دولت از قيمت‌گذاري دست بردارد. او با مقايسه بورس ايران با بورس تركيه مي‌افزايد: در اقتصاد تركيه كه با دلار تك نرخي اداره مي‌شود و سيستم قيمت‌گذاري ندارد، مي‌بينيم كه بازار سرمايه‌اش خيلي خوب رشد مي‌كند و سرمايه را از كشور‌هاي ديگر به خودش جذب مي‌كند. در ايران هم بايد همين اتفاق بيفتد تا بازار رشد كند. ما انتظارمان اين است كه دولت با واقعيت‌هاي اقتصادي جلو بيايد، نه اينكه از شركت‌ها بگيرد و به يك عده آدم ديگر بدهد، ميليون‌ها سهامدار متضرر بشوند يك عده آدم با نرخ كمتر جنس را وارد كنند. سركوب دلار نيما بيشتر شبيه يك سفره‌اي است براي اينكه يك رانتي تقسيم بشود با اسم حمايت از مستضعفين. ما خواست‌مان اين است كه همه‌چيز يكم شفاف بشود و آزاد بشود و فعال اقتصادي بتواند براي كار‌هاي اقتصادي‌اش برنامه‌ريزي داشته باشد.

 

روند منفي بازار سرمايه فرسايشي شده است

محمد خبري‌زاد، كارشناس بازار سرمايه به بررسي وضعيت بازار پرداخته و مي‌گويد: بازار در اين مدت كلا ريزشي بوده است، يعني ما بعد از اسفند ماه آن هم در مقطع كوتاهي كه بازار يك مقدار مثبت و رو به صعود بود، بعدش به دلايل مختلفي منفي شد. يك بخشي ناشي از جنگ با اسراييل و تنش‌هاي ژئوپوليتيكي بود، اما بعد همچنان بازار به خاطر اينكه پارامتر‌هاي منفي بازار حذف نشده و از بين نرفته و بهبود پيدا نكرده است همچنان منفي است. پارامتر‌هايي مثل نرخ بهره ۳۰ درصد كه الان در اقتصاد كاملا جا افتاده است؛ يكي هم بحث عدم رشد دلار نيما. هر دو مورد باعث شده كه بازار رشد پيدا نكند و يك روند منفي فرسايشي به خودش بگيرد. بسياري از كارشناسان در توضيح وضعيت آشفته بورس آن را همچنان متاثر از ريزش ارديبهشت پارسال مي‌دانند. خبري‌زاد با تاييد اين موضوع توضيح مي‌دهد: تاريخ ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۲ بيشتر به عنوان يك سمبل بين اهالي بازار دارد خودش را نشان مي‌هد. از آن تاريخ تقريبا بيش از ۷۰ درصد نماد‌ها بازدهي منفي داشته و متاسفانه از آن تاريخ به بعد هيچ تصميم‌گيري در سياست‌هاي كلان اقتصادي هم راستا با بازار سرمايه گرفته نشده است، يعني نرخ حامل‌هاي انرژي رشد پيدا كرده بدون اينكه به اثراتش روي شركت‌ها و سودآوري شركت‌ها فكر كنند. نرخ خوراك پتروشيمي‌ها، نرخ خوراك پالايشي‌ها و ديگر محدوديت‌هايي كه روي دلار شركت‌هاي صادرات‌محور گذاشتند. نرخ بهره بالا و... همه اين تصميمات از آن تاريخ به بعد گرفته شده كه متاسفانه هيچ كدام در راستاي حفظ منافع بازار سرمايه نبوده است. نتيجه اين شرايط را روي تابلو به راحتي مي‌توان ديد.

 

درز اطلاعاتي اتفاق جديدي نبود

در نشست خبري پيرامون اتفاقات ارديبهشت ماه سال قبل رضا عيوضلو، عضو هيات‌مديره سازمان بورس و اوراق بهادار گفته به ليستي از افراد مشكوك به دارندگان اطلاعات نهاني رسيديم، ولي تخلف آنها براي ما قطعي نشده است. سازمان با همكاري مراجع قضايي به دنبال رسيدن به شواهد كافي براي اين موضوع است.محمد خبري‌زاد در اين باره با بيان اينكه در اين ماجرا تنها عامل رانت اطلاعاتي مطرح نبوده، مي‌گويد: اين رانت يك گوشه‌اي از درز اطلاعاتي بوده كه از تصميمات مشابه و مضري كه پيش‌تر عرض كردم رخ داده است. ممكن است بعضي‌ها به اصطلاح از آن استفاده كرده باشند. دو نكته در اين ميان هست؛ يكي اينكه اثبات شدن آنكه افرادي كه در ۱۷ ارديبهشت اقدام به فروش كردند و به اصطلاح بهره بردند از سوي سازمان و نهاد‌هايي كه مسوول بودند هيچ‌وقت اعلام نشده و شايد براي آنها مشخص نشده است. براي همين خيلي نمي‌شود روي آن پافشاري كرد. نكته دوم به گفته وي اين است كه ما كلا از لحاظ اطلاعاتي هميشه درز اطلاعاتي داشتيم، اما آن روز به عنوان يك نماد شناخته شده است. اگر آن اتفاقات و تصميماتي مثل افزايش نرخ بهره و سركوب دلار نيما گرفته نمي‌شد شايد اصلا آن تاريخ مشهور كلا از اذهان همه پاك مي‌شد و به نظرم اين منفي ادامه‌دار بورس است كه باعث شده كه آن تاريخ برجسته بشود.طبق پيش بيني اين كارشناس بازار سرمايه تا وقتي حداقل يكي‌ از اين دو آيتم رفع نشود اميدي به رشد بازار نيست. رشد بازار در گرو رشد نرخ دلار نيما است. اگر اجازه رشد اين نرخ توسط بانك مركزي داده نشود و اختلافش با بازار آزاد كم نشود بازار نهايت سعي‌اش اين است كه دور و بر همين شاخص و همين جايي كه هست بماند. حتي امكان اينكه به صورت فرسايشي روند نزولي بگيرد، وجود دارد.

ارسال نظر