مرگ تدريجي بازار سرمايه
نگاهي به عملكرد ۳ سال اخير بازار سرمايه و روند شاخص كل در كنار عقبماندگي از ساير بازارها نشاندهنده نكات قابل توجهي است. بهطور مثال از ۸ آبان ماه ۱۴۰۱ تا ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ شاهد رشد بيش از ۱۰۰ درصدي شاخص كل بوديم اينكه در مدت ۶ ماه شاخص ۲ برابر شد منطقي به نظر نميرسد.
نگاهي به عملكرد ۳ سال اخير بازار سرمايه و روند شاخص كل در كنار عقبماندگي از ساير بازارها نشاندهنده نكات قابل توجهي است. بهطور مثال از ۸ آبان ماه ۱۴۰۱ تا ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ شاهد رشد بيش از ۱۰۰ درصدي شاخص كل بوديم اينكه در مدت ۶ ماه شاخص ۲ برابر شد منطقي به نظر نميرسد. ريزش بازار از ۱۷ ارديبهشت تا ابتداي شهريور نيز مشخصا نشاندهنده بازاري غيرمنطقي و غير قابل پيش بيني است. در اين ۴ ماه نيز شاهد ريزش بيش از ۵۰ درصدي بوديم. بهطوري كه بسياري معتقدند بازار از ريل حركتي درست خارج شده است. مهمترين عوامل بر فراز و فرود بازار سرمايه اخبار، رانت، از بين رفتن شفافيت و پيشبيني ناپذيري حال حاضر آن هستند. پيش از اين نيز در سال ۹۸ و ۹۹ شاهد چنين اتفاقاتي بوديم.
ساير بازارها در ۳ سال اخير رشد به مراتب بهتري نسبت به بازار سرمايه داشتهاند اما شاخص كل بورس رشد اندك و غير قابل توجهي را نشان ميدهد. بازدهي بورس در اين مدت در مقايسه با ساير بازارها بسيار ناچيز و غير جذاب بوده است. شاخص كل از ۲۵ ارديبهشت سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ از حدود ۱ ميليون و ۱۸۵ هزار واحد به ۲ ميليون و ۱۶۰ هزار واحد رسيده است در حالي كه طلا از حدود يك ميليون تومان به ۳ ميليون و ۴۰۰ هزار تومان، سكه بهار آزادي از ۱۰ به ۳۸ ميليون تومان، ميانگين قيمت مسكن از حدود ۳۰ به ۸۳ ميليون رسيده و متوسط قيمت خودرو نيز بهطور ميانگين ۲.۵ برابر شده است. در اين بازه زماني نقدينگي نيز از ۴ هزار همت به نزديك ۸ هزار همت رسيده است. بنابراين مشخص است كه رشد شاخص كل از ۱۴۰۰ تاكنون از تمام بازارها عقب مانده است و حتي از نقدينگي نيز جا مانده است.
تخريب دورنماي بازار سرمايه
نایب رييس هياتمديره كارگزاري بانك خاور ميانه درباره دليل رشد نكردن بازار سرمايه گفت: در يك كلام فقدان دورنما يا دورنماي تخريب شده. وقتي نرخ صندوقهاي درآمد ثابت به ۳۵ درصد رسيده است طبيعتا ميل به خريد سهام بهشدت كاهش مييابد.
داريوش روزبهانه افزود: عواملي همچون رسيدن risk free به ۳۴ درصد، تثبيت نرخ دلار روي ۶۰ هزار تومان، افزايش نرخ رشد نقدينگي سالانه ۳۰ درصد، تثبيت قيمت نرخ محصولات كارخانهها و ... بر وضعيت حال حاضر موثر هستند؛ در چنين شرايطي كه همهچيز فريز است نميتوان انتظار داشت كه شاخص رشد كند.
وي ادامه داد: همچنين شاهديم نرخ نيما را پايين و نرخ درآمدثابت را بالا برده و جلوي رشد P/E را ميگيرند و شرايط را براي فاندامنتال بحراني كرده و مسائل مالي براي شركتها ايجاد ميكنند بهطور مثال هزينه برق ۲ سال قبل را از فولاد ميگيرند. از طرفي مسائل مالياتي كشور در ابهام و ريسكهاي سياسي بالاست. احتمال موفقيت ترامپ در رياستجمهوري امريكا و از سوي ديگر اينكه مشخص نيست نتيجه رياستجمهوري كشورمان چه خواهد شد. مجلس هم نه تنها در زمينه بازار سرمايه كه در ساير زمينهها نيز ناكارآمد بوده و عملكرد قابل قبولي نداشته است، در روزهاي اخير شاهد نوسانهاي شديدي هستيم و در چنين وضعيتي مشخص است اتفاق مثبتي نخواهد افتاد.
روزبهانه در ادامه گفت: فقدان دورنما بزرگترين مشكل پيش روي بورس است. در بورس، آينده خريداري ميشود اما فاقد آيندهايم زيرا آيندهاي نشان داده نميشود كه بخواهيم بخريم. اين كارشناس بازار سرمايه افزود: بازارهاي ديگر نيز همچون ملك در ركود هستند، با سرمايهاي ملكي را ميسازند و منتظر افزايش قيمت آن ميشوند، مشخص نيست نرخها چگونه افزايش مييابد. وي ادامه داد: بازده صندوقهاي طلا بينالمللي بوده و دليل داخلي نداشتهاند، انتهاي هفته شاهد رشد اونس جهاني طلا هستيم اما در روزهاي تعطيل بينالمللي كه بازار ايران فعال است اثر آن را نميبينيم زيرا همهچيز تصنعي است. وقتي از روي ترس ميخواهيم همهچيز تثبيت شده باشد نتيجه ميشود اينكه شاهد بورسي با اين وضع باشيم. در يك سال و نيم اخير حدود ۲۰۰ همت پول از بورس خارج شده، همچنين شاهد ماهها ابهام مالياتي هستيم و مشخص نيست درنهايت مجلس چه تصميمي براي آن خواهد گرفت از طرفي صندوقها بايد به سختي با سيستم بانكي مبارزه كننند و ناگهان بانك مركزي مجوز گواهي ۳۰ درصدي را ميدهد در چنين شرايطي طبيعتا جاني براي بورس نميماند.
اين كارشناس بازار سرمايه در انتها گفت: همه مديران سرمايهگذاري مدل سال ۱۴۰۳ را نوسانگيري ميدانند هرچند رسما اعلام نميكنند. با اين روش عملا نظام فاندامنتال از بين ميرود. نگاه بلندمدت به بازار سرمايه را تخريب كردهايم و به همين دليل نميتوان انتظاري براي رشد بازار سرمايه داشت.
رشد بورس در گرو نرخ دلار نيمايي
ابراهيم سماوي در رابطه با وضعيت بازار سرمايه گفت: تفاوت اصلي بازار سرمايه با ساير بازارهاي موازي در اين است كه اولا ترسوترين پولها در آن قرار دارند و با اخبار منفي سريع خارج ميشوند و به تقسيري بيشواكنشي نسبت به سيگنالهاي منفي دارند تا بازار بهتري بيابند، دوم اينكه دولت بهشدت روي بازار سرمايه تاثيرگذار و تعيينكننده است در حالي كه در ساير بازارهاي موازي به اين شكل نيست.
اين كارشناس بازار سرمايه افزود: نكته ديگر اينكه بايد بازار جذابيت داشته باشد تا حجم نقدينگي قابل توجهي وارد آن شود. مادامي كه صندوقهاي درآمد ثابت نرخ بالاي ۳۰ درصد به سرمايه گذاران ميدهند يعني بايد از منظر بنيادي به دنبال سهمي باشيم كه نسبت سود به قيمت يا P/E آينده نگر يا فوروارد آن كمتر از محدوده ۳ باشد كه به ندرت در بازار سرمايه اين مورد پيدا ميشود. نكته ديگر اينكه تصميمات خلقالساعهاي كه توسط نهادهاي ناظر و كابينه اقتصادي گرفته شده است و تصميمات بانك مركزي درباره نرخ بهره بين بانكي، انتشار اوراق گواهي سپرده ۳۰ درصدي و ... نشاندهنده اين است دولت فعلي به بازار سرمايه توجهي ندارد و آن را صرفا يك بازار اقماري دانسته و وزن چنداني به آن نميدهند. همچنين عرضههاي اوراق اخزا در روزهاي اخير نيز منجر به فشار بيش از بيش به بازار سهام شد.
سماوي ادامه داد: اميدي كه در هفته سوم ارديبهشتماه وجود داشت و در حال حاضر از بين رفته است بحث افزايش نرخ نيما بود. فعالان بازار سرمايه اميد داشتند با توجه به رشد دلار در بازار غير رسمي كه به بالاي ۶۰ هزار تومان رسيده بود حداقل نرخ نيما ۲۰ تا ۲۵ درصد رشد كند اما اين اتفاق نيفتاد و با اين وضعيت عملا بهاي تمام شده شركتها با تورم بالا رفته و متورم ميشود اما نرخ فروش آنها نرخ دستوري بوده كه منجربه كاهش شديد حاشيه سود خالص شركتها ميشود. با توجه به همه اين موارد اگر همه تكههاي پازل را كنار هم بگذاريم نشان ميدهد كه با شرايط فعلي بازار سرمايه چندان جذابيتي ندارد مگر اينكه تصميمي به ويژه در حوزه نرخ نيما گرفته شود زيرا نميتوان نرخ بهره را به سادگي تغيير داد و تغييرات نيز در بلندمدت مشخص ميشود اما دولت ميتواند در دستور كار خود قرار دهد تا نرخ رانتي نيما را افزايش داده يا حداقل تك نرخي كند.
وي در رابطه با تاثير افزايش نرخ دلار بر بازار سرمايه گفت: اين افزايش نرخ دلار در بلندمدت در بازه زماني ۲ تا ۵ سال جهش خود را نشان داده و جاماندگي خود را جبران ميكند. جاماندگي فعلي بورس نيز به اين دليل است كه نرخ ارز جايي در بورس اثر گذار است كه نرخ نيما اثر گذار است چون اثر شركتهاي كاموديتي محور كه صادرات دارند بر اساس نرخ نيمايي فروش خود را انجام ميدهند بنابراين اثر واقعي افزايش نرخ ارز بر بورس را صرفا ميتوان با افزايش نرخ ارز نيمايي ديد هرچند تجربه ثابت كرده است كه دولتمردان بالاخره مجبور ميشوند نرخ دستوري را تغيير دهند و اين گپ ۵۰ درصدي كه بين نرخ آزاد و نيمايي وجود دارد پايدار نخواهد ماند.
سماوي درباره استراتژي فعالان بازار سهام گفت: وقتي بازار چشمانداز خوبي در كوتاهمدت ندارد، سرمايهگذاران چه مبناي تصميمگيريشان فاندامنتال چه تكنيكال و چه تابلوخواني باشد سودهاي كم و كوچك را محقق ميكنند چون مي دانند پايدار نيست و پشتوانه بنيادي ندارد. اما نكته اين است كه برندگان سال ۹۸ و ۹۹ بازار سرمايه كساني بودند كه در سال ۹۵ و ۹۶ در اوج ركود بازار سهام پرتفوي خود را چيدند و اين نكته مهمي است كه بايد مورد توجه قرار گيرد. در حال حاضر نيز بسياري از سهامداران بنيادي همين كار را انجام ميدهند كه حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد پرتفوي خود را كنار گذاشته و با باقي آن نوسانگيري ميكنند.