کنترل ریسک مهمترین اولویت سبدگردانها
«سبدگردان» به شخصی حقوقی گفته میشود که با قراردادی، موظف میشود با استفاده از دارایی افراد حقیقی و حقوقی، به سرمایهگذاری برای آنها در بازار سرمایه بپردازد. افرادی که قصد سرمایهگذاری در بازار بورس را دارند، با اصطلاحات زیادی مواجه میشوند، یکی از این اصطلاحات «سبدگردانی» است.
«سبدگردان» به شخصی حقوقی گفته میشود که با قراردادی، موظف میشود با استفاده از دارایی افراد حقیقی و حقوقی، به سرمایهگذاری برای آنها در بازار سرمایه بپردازد. افرادی که قصد سرمایهگذاری در بازار بورس را دارند، با اصطلاحات زیادی مواجه میشوند، یکی از این اصطلاحات «سبدگردانی» است. در این مقاله به توضیح مفهوم سبدگردانی و چگونگی انجام آن میپردازیم. بازار سرمایه همچون بسیاری از بازارهای موازی سرمایه، مثل طلا، مسکن، ارز و خودرو، دارای ریسکهای مختص به خودش است. اما اشخاص همواره به دنبال کسب سود بیشتر و جلوگیری از زیانهای مالی هستند، در نتیجه بهتر است اگر دانش کافی برای این کار را ندارند، سرمایه گذاری در بازارهای مالی مورد نظر خود را به شخصی با تجربه و کارآزموده بسپارند. برای یافتن چنین افراد متخصصی، لازم است به سراغ شرکتهای سبدگردانی برویم. البته سبدگردانها نیز چالشها و استراتژیهای خاص خود را دارند. در زمینه سبدگردانی احمد احمدآبادی، عضو هیات مدیره شرکت سبدگردان داناک با صدای بورس گفتوگویی داشته است.
شرکتهای سبدگردان چگونه از شرایط صعودی بازار بهره میبرند؟
عمده ریسکهای سیستماتیک به ویژه ریسکهایی که در ابتدای سال وجود داشت، همچون بحرانهای سیاسی رفع شد و بازار سرمایه دیگر چندان وزنی برای آن قائل نیست ولی همچنان ریسکهایی مثل بودجه مطرح است که رخوت حال حاضر بازار سرمایه و فشار فروش به دلیل این ریسک است که میتواند بازار سرمایه را در بلندمدت با چالشهای جدی روبهرو کند که اقتصاد را نیز تحت تاثیر قرار دهد. اما اگر ریسک بودجه را نیز در نظر نگیریم بازار سرمایه دیگر با شرایط خاصی که بتواند رخوت و رکود پایداری را حفظ کند مواجه نیست و به نظر میرسد با اتفاقاتی که در سال ۱۴۰۳ رقم خواهد خورد بازار سرمایه رو به رشد خواهد بود. مهمترین موضوع این است که در مقاطع مختلف ۱۴۰۳ بلندمدت و کوتاهمدت و میانمدت استراتژی درستی داشته باشیم. به نظر میرسد در حال حاضر مهمترین استراتژی، استراتژی کنترل ریسک است. استفاده از ابزارهایی که ریسک سبدها را کاهش دهد مهمترین چالش مدیران دارایی است و شرکتهای سبدگردان باید توجه ویژهای به آن داشته باشند و ریسک کاهش ارزش را تا حد امکان از پرتفوها رفع کنند. در ادامه سال با تحلیل و انتخاب درست شرکتها و صنایع میتوان به مرور عملکرد پرتفویها را بهبود داد و به این شکل به مرور ریسکها کاهش مییابند که عملکرد سبدگردانها را ارتقا میدهد. به نظر میرسد با این استراتژیها میتوان امید داشت فضای سرمایهگذاری در بورس ۱۴۰۳ بهتر شود.
در شرایط کنونی از دیدگاه بنیادین کدام صنایع پتانسیل رشد دارند؟
به نظر بسیاری از کارشناسان و فعالان بورس موضوع ارز مهمترین درایور بازار سرمایه است. به ویژه ارزی که مبنای صورت مالی شرکتهاست. یعنی همان ارز نیمایی. رشد ارز نیمایی، که برای سال ۱۴۰۳ محتمل است، طبیعتا برای تمام صنایعی که ارزآور هستند و از این اتفاق تأثیر مثبت میگیرند، سال خوبی را نوید میدهد. ولی با توجه به ریسکهای موجود در کوتاهمدت، صنایع و شرکتهای کوچک میتوانند هدف اصلی سرمایهگذاران باشند. صنایع کوچک همچون سیمان، قندوشکر و سایر شرکتهای کوچک و شرکتهای فعال در این صنایع میتوانند بازده خوبی کسب کنند. برای بلندمدت و پرتفوهای بزرگ با توجه به این که قیمتها در سطوح خوبی هستند، میتوان بخش مهمی از پرتفوهای بزرگ را به صنایعی که رشد ارز نیمایی میتواند به آنها کمک کند، اختصاص داد. به نظر میرسد رشد بازار سرمایه درنهایت در اسکیل بزرگ در این صنایع رخ میدهد که اتفاق بزرگی بوده و میتواند پول بزرگی را به بازار سرمایه جذب کند.
اثرات منفی چند نرخی بودن ارز بر بازار سرمایه چیست؟
چند نرخی بودن در اقتصاد اثرات عمیق و مخربی داشته است. بازار سرمایه نیز بخشی از اقتصاد است و مشاهده اثرات مخرب این سیاستها در عملکرد شرکتها، وضعیت بازدهی بازار سهام و... کاملا مشهود است. این سیاست با توزیع مخرب رانت سبب شده که محصول نهایی، در بسیاری از صنایع با گپ حداقل ۳۰ تا ۴۰درصدی نسبت به قیمت کارخانه، به دست مصرفکننده میرسد. این مسائل آسیب خود را در صورتهای مالی و در عملکرد شرکت نشان میدهد. طبیعتاً این مسائل در قیمت سهام هم دیده خواهد شد. موضوع بعدی بلا تکلیفی بازار سرمایه با نرخ ارز است. در سال ۱۴۰۲ در چندین مرحله از این موضوع آسیب دیدیم و بدن نحیف بازار سرمایه و بورس که شرایط خوبی نداشت بارها با ضرباتی از این دست مواجه بود. روزی میگفتند میخواهند بورس کالا را جمع کنند. یعنی حتی شرکت نتواند به نرخ نیما هم فکر کند. نرخ ارز هم بهشدت ترجیحی میشود و به نرخهایی برسد که میتواند آسیب جدیتری به شرکتها در پی داشته باشد. گاهی حتی خود بورس را هم زیر سوال میبرند. چند نرخی بودن ارز، پیشبینی ناپذیر بودن ارز را تشدید میکند به ویژه وقتی شما با سرمایهگذار جدید روبهرو هستید که باید پول جدیدی به بازار وارد کند و احتمالاً در بیزنس خود با ارز آزاد کار میکند، وقتی در فضای بازار سرمایه قرار میگیرد و متوجه میشود که اینجا ارزهای مختلفی وجود دارد، بلاتکلیفی در سرمایهگذار جدید به وجود میآید که حال باید با چه نرخ ارزی تصمیمگیری کند و در صورتهای مالی شرکتها چه نرخ ارزی را در نظر بگیرد؟
صنایع مختلف هم به اشکال مختلف با این موضوع مواجه هستند. برای مثال اوره را به حمایت کشاورزی با چه نرخی بفروشند؟ در بورس کالا با چه نرخی، صادرات با چه نرخی و... حل شدن این بلاتکلیفی ارزی اثرات مثبتی را در کل اقتصاد کشور خواهد داشت که بازار سرمایه به عنوان بخشی از اقتصاد منتفع خواهد شد. امیدواریم روزی این موضوع را ببینیم اما فعلا این شرایط وجود ندارد و آسیبهای آن را میبینید.
وضعیت بازار سهام را تا انتهای سال ۱۴۰۳ چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر میرسد سال ۱۴۰۳ سال بهتری برای بازار سرمایه باشد. باتوجه به اینکه ریسکهای سیستماتیک جدی تا حدی از بازار سرمایه رد شده و امیدواریم که ریسک بودجه هم با کمترین هزینه برای بازار و به بهترین شکل رفع شود. برای حل این مشکل تلاشهای زیادی توسط نهادهای مالی، سازمان بورس و اوراق بهادار و سایر ارکان بازار در حال انجام است. بنابراین پیشبینی میکنیم بازار ۱۴۰۳ بازار آرام و رو به رشدی خواهد بود. ولی به نظر میرسد اتفاق اصلی در سال ۱۴۰۴ رخ خواهد داد. احتمالاً در سال ۱۴۰۳ امکان کسب بازدهی تا سطحی که بازدهی تجمعی دلار و سایر بازارهای موازی را به شکل تجمعی نسبت به دو سه سال گذشته وجود نداشته باشد اما میتوان امید داشت که بازدهی شاخص و حداقل تورم را پوشش دهد و امید داشت که در سال ۱۴۰۴ سال بهتری داشته باشیم.