فشار امریکا با دلار به اقتصادهای جهانی
در شرایطی فضای عمومی کشورمان تحتتاثیر انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم قرار گرفته که به زودی در آبان ماه قرار است انتخابات ریاستجمهوری ایالاتمتحده برگزار شده و از دل رقابتی میان دموکراتها و جمهوریخواهان (بایدن-ترامپ) شمایل دولت آینده ایالاتمتحده هم مشخص شود. با توجه به اثراتی که انتخابات امریکا در اغلب کشورهای جهان (ازجمله ایران) و نظم و نظامات اقتصاد جهانی و بازارها دارد، مهم است که تحلیلی درخصوص اثرات احتمالی این آوردگاه سیاسی مهم ارائه شود.
در شرایطی فضای عمومی کشورمان تحتتاثیر انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم قرار گرفته که به زودی در آبان ماه قرار است انتخابات ریاستجمهوری ایالاتمتحده برگزار شده و از دل رقابتی میان دموکراتها و جمهوریخواهان (بایدن-ترامپ) شمایل دولت آینده ایالاتمتحده هم مشخص شود. با توجه به اثراتی که انتخابات امریکا در اغلب کشورهای جهان (ازجمله ایران) و نظم و نظامات اقتصاد جهانی و بازارها دارد، مهم است که تحلیلی درخصوص اثرات احتمالی این آوردگاه سیاسی مهم ارائه شود.
به طور کلی تجربه گذشته انتخابات امریکا نشان میدهد که با انتخاب جمهوریخواهان و طی دو سال اول سیاستهای انقباضی پولی موجب افزایش شاخص دلار شده است و سپس سیاستهای انبساطی در ادامه دوره، شاخص دلار را کاهش داده است. در واقع اثرات این انتخابات در ابتدا به گونهای متفاوت ثبت شده و در ادامه منجر به کاهش شاخص دلار میشود. در نمودارهای موجود و با ملاحظه دوره مربوطه برای ریگان، بوش پدر، بوش پسر و ترامپ این نوسانات و تفاوتها کاملا نمایان است، اما با انتخاب دموکراتها ابتدا آنها با سیاستهای انبساطی موجب کاهش این شاخص شده و سپس با ترکیبی از رشد اقتصادی قسمت اول و اجرای سیاستهای انقباضی موجبات افزایش آن را فراهم آوردهاند. در نمودار حرکت شاخص دلار را طی اوایل دوره کارتر، کلینتون و اوباما ملاحظه میکنید. رویه بایدن طی دو سال اول به دلیل قولهای انتخاباتی، عادت دموکراتها و مقابله با کرونا مبتنی بر این رویکرد محقق شد. برمبنای رویه دموکراتها پیشبینی کاهش بیست و پنج الی سی درصدی شاخص محقق شد.
مقبولیت دلار در معاملات بینالمللی منافع زیادی را برای اقتصاد امریکا در پی داشته و خواهد داشت. هنگامی که ارزش دلار کاهش مییابد، این به منزله مالیاتی است که دولت امریکا غیرمستقیم از شهروندان خود و دیگر کشورهای دنیا دریافت کرده است که به حق آقایی دلار معروف است. این موضوع در اقتصاد ایران هم منشا تحولات بسیاری میشود. امریکا از طریق بازی در ارزش دلار، نيازهای مالی خود را تامین کرده و فشار مضاعفی را بر اقتصاد سایر کشورها وارد میسازد. این برخلف رویهای است که امریکا متعهد به اجرای آن در برتون وودز بوده است.
(نظام برتون وودز نخستین نمونه از یک نظام پولی کاملا مشورتی و قراردادی است که با هدف کنترل و مدیریت روابط پولی و اقتصادی میان دولتها به بهانه مدیریت کشور تاسیس شده است. در نظام برتون وودز هر کشور باید سیاست پولی خود را چنان اتخاذ کند که نرخ مبادله ارز خود را به طلا گره زده و این نرخ را ثابت نگه دارد). براساس آمار منتشره در سال 2018 حدود 40 معاملات با دلار است، 64درصد ارزهای بینالمللی موجود به دلار است، 63درصد بدهیهای بینالمللی به دلار است و 59درصد وامهای بینالمللی به دلار است. به عبارت دیگر مجموع ارقام مذکور چیزی حدود دو برابر موجودی دلار امریکا است.
حجم موجود دلار حدود 5000 میلیارد دلار است و لذا مجموع آنها به 10000 میلیارد دلار میرسد که در سطح بینالملل بین کشورهای مختلف در چرخش است. لذا دموکراتها در دوران بایدن طی دو سال اول خود حداقل 3000 میلیارد دلار مالیاتی غیرمستقیم از دنیا برای گسترش اقتصاد خود و مقابله با کرونا از طریق کاهش ارزش دلار دریافت کردند.
خروج امریکا از برجام و اعمال شدیدترین تحریم بر اقتصاد ایران در سال 2017، علاوه بر کاهش درآمدهای ارزی و افزایش شدید قیمتها، رکود در تولید را بر اقتصاد ایران عارض کرد. در حال حاضر هم که در آستانه انتخابات امریکا قرار داریم شرایطی از انتظارات بر اقتصاد ایران حاکم خواهد شد. این شرایط بر بازارهای مختلف و بودجه سال آینده هم تاثیر گذاشته و تحولاتی در نظم و نظام بازارهای ایجاد میکند. امیدوارم سیاستگذار اعم از قوای سهگانه و سایرین با درایت کامل و لحاظ ارجحیت منافع ملی فراجناحی بر فردی یا گروهی، تصمیماتی صحیح را اتخاذ نمایند.