آیا تل‌آویو به دنبال ضربه زدن به نقطه اتکای محور مقاومت بود؟

سیدحمید حسینی

بعد از صالح العاروری، اسرائیل محمد ضیف را مورد سوء قصد قرارداده و اسماعیل هنیه را در تهران به شهادت رساند. 
چرایی هدف قرار گرفتن این سه شخصیت محوری حماس می‌تواند تفسیرها و تحلیل‌های مختلفی در میان صاحبنظران داشته باشد، اما برخی بر این عقیده‌اند که اسرائیل از حذف فیزیکی این افراد علاوه بر خارج کردن آنها از صحنه به دنبال شکستن حلقه اتصال زنجیره گروه‌های محور مقاومت با نقطه اتکا و همگرایی آنهاست. 
به بیانی واضح تر اسرائیل به دنبال آن است که تمامی شخصیت‌‌هایی که بیشترین نقاط مشترک را بین حماس و ایران دارند از بین برده و برای تضعیف این جنبش در دوره پیش رو این جنبش را از حامی اصلی مقاومت دور نگه دارد. 
این جملات را به نحوی خلیل الحیه جانشین رهبر حماس در غزه (جانشین یحیی السنوار) که در مراسم تشییع هنیه در تهران سخن می‌گفت، نیز اعلام کرد. 
در حالی که الحیه بر تلاش اسماعیل هنیه برای ایجاد وحدت بین مسلمانان تاکید کرد، بسیاری از کارشناسان او را به عنوان معمار بازسازی مجدد روابط بین حماس و جمهوری اسلامی ایران پس از غائله جنگ داخلی در سوریه عنوان می‌کنند، روابطی که گرچه حتی در آن دوران هم قطع نشد اما بعد از ریاست هنیه بر دفتر سیاسی حماس و به ویژه طی چند سال اخیر به نقطه اوج خود رسیده است. 
به اعتقاد کارشناسان، اسرائیل دقیقا فردی را هدف قرار داد که معمار تقویت و گسترش روابط بین حماس و تهران لقب گرفته و یکی از حلقه‌های مهم تقویت ارتباط مبارزات ملت فلسطین با حامی اصلی این مبارزات یعنی ایران لقب گرفته بود. 
اسرائیل در واقع با هدف قرار دادن هنیه در تهران به دنبال ایجاد این گسست بود، به ویژه که بسیاری از این موارد توسعه و گسترش روابط مستقیما به تلاش‌های شخصی هنیه نسبت داده می‌شود. 
کارشناسان اسرائیلی بیش از 10 ماه است که تاکید می‌کنند آنچه که باعث تاب آوری حماس و در مقابل تحلیل و به فرسایش رفتن توان اسرائیل شده، همگرایی مجموعه محور مقاومت  در مقابل اسرائیل است در حالی که تا به امروز فقط دو بخش از محور مقاومت یعنی حزب الله لبنان و انصار الله یمن از این محور به شکل بالفعل وارد عرصه مبارزات مستقیم و علنی شده و در صورت ورود بقیه بخش‌های آن به طور حتم عرصه را بر اسرائیل تنگ تر خواهد کرد. 
اسرائیل بعد از ناامیدی از تحقق یکی از وعده‌های نتانیاهو در از بین بردن کامل حماس، ظاهرا به این امر دل بسته است که رهبری پسا هنیه در حماس روابط ضعیف تری نسبت به هنیه با تهران و محور مقاومت داشته باشد و از این طریق بخشی از توان و ظرفیت‌های قدرت این جنبش مبارز از این طریق از بین برود.