سایه سنگین جنگ و نا‌آرامی بر سر بازارهای مالی

۱۴۰۳/۰۵/۲۵ - ۰۱:۳۷:۱۹
کد خبر: ۳۱۸۸۶۰

سقوط بازار سهام ایالات‌متحده و بازارهای مالی مختلف در روز دوشنبه نه تنها آخر هفته تلخی را برای فعالین بازارها رقم زده، بلکه باعث نگرانی بسیاری از تحلیلگران اقتصادی شده و آنها را با حدس و گمان‌های بسیار در مورد اینکه آیا رکود در سال 2024 محتمل است یا خیر رها کرده است.

سقوط بازار سهام ایالات‌متحده و بازارهای مالی مختلف در روز دوشنبه نه تنها آخر هفته تلخی را برای فعالین بازارها رقم زده، بلکه باعث نگرانی بسیاری از تحلیلگران اقتصادی شده و آنها را با حدس و گمان‌های بسیار در مورد اینکه آیا رکود در سال 2024 محتمل است یا خیر رها کرده است.

طی این هفته، عوامل مختلفی مانند افزایش تنش‌های ژئوپليتیکی مختلف در سراسر دنیا، انتشار داده‌ها اقتصادی جدید، پیش‌بینی اقتصاددانان و موسسات مختلف از آینده و اخبار مربوط به انتخابات پیش رو در ایالات‌متحده، همه دست در دست هم دادند تا آخر هفته سرخی را برای فعالین بازارهای مالی رقم بزنند. اگرچه همزمان با وقوع تنش‌‌ها، بازار سهام نوسانات مختلفی را تجربه کرد، با این حال توانسته بود انعطاف‌پذیری خود را حفظ کند و سطح بازدهی 12 ماهه معادل 17.7درصد داشته باشد. در این میان، ریزش اخیر نگرانی‌هایی را به همراه داشته است، با این حال بسیاری از سرمایه‌گذاران و سهامدداران همچنان به روند صعودی بازارها در آینده امیدوار هستند.

در واقع بسیاری از فعالین بازار، این افت در بازار را نتیجه تنش‌های ژئوپليتیک و هیجانات کوتاه مدت دانستند و معتقدند بنیان‌های اقتصادی در بلندمدت همچنان با بازارهای مالی یار است. حتی بسیاری از تحلیلگران معتقدند که بازار سهام در حال حاضر می‌تواند به عنوان پناهگاهی برای رکود پیش رو باشد و سرمایه‌گذاران را به توزیع ریسک و تشکیل یک سبد متعادل با دید بلندمدت تشویق می‌کنند.

 

نگرانی‌های اقتصادی

ریشه اصلی سقوط بازار

تحلیلگران این روند صعودی در بازار سهام را به عوامل مختلفی نسبت می‌دهند. اگرچه همچنان بخش بزرگی از فعالین بازار نوسانات روز دوشنبه را نتیجه افزایش ریسک‌های ژئوپليتیک می‌دانند، با این حال بسیاری از تحلیلگران نیز عملکرد نا امیدکننده شاخص‌های اقتصادی اقتصادهای بزرگ دنیا را عامل اصلی این سقوط می‌دانند.

عواملی مانند نرخ تورم، افزایش سختگیری در سیاست‌های پولی توسط بانک مرکزی و نگرانی از کند شدن رشد اقتصادی در سراسر دنیا، از مواردی هستند که تحلیلگران آن را ریشه‌های بنیادی نوسانات بازار سهام می‌دانند.

نرخ تورم همچنان در بسیاری از اقتصادهای دنیا در سطوح قبلی باقی مانده است که این مساله نگرانی‌ فعالین بازار را در مورد عملکرد بانک‌های مرکزی افزایش داده است. معمولا در چنین شرایطی، بانک‌های مرکزی به افزایش نرخ بهره دست می‌زنند که این سیاست می‌تواند تا مدت طولانی ادامه داشته باشد و در بلندمدت نیز باعث ادامه روند نزولی در بازارهای مالی شود.

شرکت‌های مختلف که پس از پایان همه‌گیری در حال بهبود اوضاع خود بودند، اکنون با خطر بزرگ افزایش دوباره نرخ‌های بهره مواجه هستند. این سیاست با افزایش هزینه‌های استقراض برای بنگاه‌ها، باعث می‌شود تا بنگاه‌ها به کاهش هزینه‌های خود، کاهش سرمایه‌گذاری و تعدیل نیروی کار خود اقدام کنند که این مساله درنهایت به رکود منجر شده و عملکرد ضعیف شرکت‌ها نیز خود را در بازار سهام نشان خواهد داد.

ازسوی دیگر، در اروپا نیز زنجیره تامین انرژی همچنان با اختلال‌های مختلف مواجه است. افزایش نا اطمینانی در این حوزه نیز، خطر افزایش احتمالات در مورد وقوع یک بحران انرژی در این منطقه را افزایش می‌دهد. این مساله باعث می‌شود تا سرمایه‌گذاران از خرید‌های جدید ترس داشته باشند و در موقعیت فروش قرار بگیرند. این دسته از نا اطمینانی‌ها، می‌تواند تا پایان جنگ روسیه و اوکراین نیز ادامه داشته باشد که این معضل، نگاه منفی سهامداران در بلندمدت را تشدید می‌کند.

تصمیم اخیر بانک مرکزی ژاپن نیز از چند طریق بر شروع این روند منفی در بازار سهام تاثیر داشت. این تصمیم در مرحله اول نگرانی‌ها در مورد افزایش نرخ بهره توسط سایر بانک‌های مرکزی را افزایش داد و از سوی دیگر، با توجه به تقویت ین در برابر دلار در اثر این تصمیم، سهامداران شرکت‌های امریکایی‌ را با نگرانی‌های جدیدی مواجه کرد. به‌طور خاص، در صورتی که این افزایش نرخ بهره بلندمدت باشد و بانک مرکزی ژاپن تصمیم داشته باشد تا سیاست‌های پولی سختگیرانه خود را ادامه دهد، ترس سهامداران نیز بیشتر خواهد داشت. با این حال، فعالین بازار منتظر اخبار جدید از اقدامات بانک مرکزی هستند.

تمامی این موارد، ترس سهامداران در بلندمدت را افزایش می‌دهد. بسیاری از تحلیلگران با استناد به دلایل ذکر شده، بیان می‌کنند که این نگرش بلندمدت منفی برای بازار سهام نگران‌کننده است، چراکه دلایل بنیادی، ریشه اصلی عملکرد سهام در بلندمدت هستند. با این حال، افزایش ریسک‌های سیاسی مختلف نیز همانند سوختی در آتش نا اطمینانی بوده است.

 

سایه سنگین حوادث ژئوپليتیک

یک ماه گذشته، ماه پر حادثه‌ای در سراسر دنیا بود و باعث شد تا نگرانی‌های مختلفی در مورد آینده اقتصاد جهانی، و عملکرد بازارهای مالی شکل بگیرد. انتخابات ونزوئلا و حواشی آن یکی از این اتفاقات بود. با توجه به نقش قابل‌توجه ونزوئلا در بازار نفت، اتفاقات سیاسی مختلف در این کشور می‌تواند برای فعالین بازار مهم باشد. در صورت افزایش تنش‌ها، تمام بخش‌هایی که به نفت وابسته هستند، ممکن است که با مشکل مواجه شده و آن را در تابلوی سهام نشان دهند. افزایش شدید تنش‌ها در خاورمیانه، یکی دیگر از دلایل ترس سرمایه‌گذاران در روزهای اخیر بود. خاورمیانه همواره نقشی اساسی در بازار نفت داشته است و تنش‌ها در این منطقه، در برهه‌های تاریخی مختلف توانسته بحران‌های بسیاری را در بازار نفت و انرژی به وجود بیاورد که وضعیت اقتصادی کشورها در سرتاسر دنیا را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

در یک ماه گذشته، افزایش تنش‌ها بین اسرايیل و نیروهای مقاومت و همچنین انجام عملیات ترور توسط این کشور در خاک ایران، باعث شده تا خطر یک جنگ گسترده در منطقه افزایش پیدا کند. در این صورت، ممکن است بازارهای مختلف در سراسر دنیا تا مدت طولانی با تنش‌های جدی دست و پنجه نرم کنند.

در منطقه اروپا نیز افزایش تنش‌های اجتماعی و فرهنگی در انگلستان و فرانسه، مخصوصا در مورد مهاجران، باعث شده تا نااطمینانی‌های سیاسی در این منطقه افزایش پیدا کند.

 

رکود نزدیک است؟

برای پاسخ به این سوال، نیاز است تا برخی از شاخص اقتصادی را که می‌توانند نماگری برای وقوع رکود باشند بررسی کنیم. سطح اعتماد و مخارج مصرف‌کننده، یکی از این شاخص‌ها است. سطح اعتماد مصرف‌کننده، خوشبین بودن یا بدبین بودن مصرف‌کنندگان را نسبت به چشم‌انداز شرایط مالی خود و عملکرد کلی اقتصاد نشان می‌دهد که در نهایت این شاخص خود را در مخارج مصرف‌کنندگان نشان می‌دهد.

زمانی که سطح این شاخص بالا است، مصرف‌کنندگان مخارج خود را افزایش می‌دهند که به معنی افزایش تقاضا برای کالا و خدمات می‌باشد. این مساله درنهایت باعث می‌شود تا بنگاه‌ها تولید خود را افزایش بدهند. این فرآیند در انتها منجر به افزایش رشد اقتصادی خواهد شد. در نقطه مقابل، زمانی که سطح شاخص اعتماد مصرف‌کننده پایین است، خانوارها مخارج خود را کاهش می‌دهند که به کاهش تقاضای کل در اقتصاد و در نتیجه کاهش رشد اقتصادی منجر خواهد شد.

سقوط ناگهانی شاخص اعتماد مصرف‌کننده و تداوم روند نزولی آن، می‌تواند یکی از نشانه‌های قوی برای یک رکود قریب الوقوع باشد.

سرمایه‌گذاری کسب و کارها و روند اشتغال، شاخص دیگری است که نیاز است بررسی شود تا بتوان در مورد احتمال وقوع رکود تصمیم گرفت. نماگرهای مرتبط به این مورد، در نهایت تمایل بنگاه‌ها برای سرمایه‌گذاری را نشان می‌دهد که موتور محرکه اصلی برای رشد اقتصادی است. در صورتی که بنگاه‌ها سرمایه‌گذاری خود را کاهش دهند، رشد اقتصادی نیز کندتر خواهد شد.

در مجموع سرمایه‌گذاران باید به کاهش‌های مداوم در سطح این شاخص‌ها توجه کنند، چراکه کاهش و افزایش‌های مقطعی، جزيی از یک اقتصاد است و نماگری برای رکود یا رونق در بلندمدت نیست.