پوتین معامله ایروان را با تهران تکرار میکند؟
ولادیمیر پوتین با تکیه بر رویکردی فرصتطلبانه در سیاست بینالمللی، باعث شده حتی نزدیکترین متحدانش نیز در خطر تنهاماندن و خیانت کرملین باشند.
ولادیمیر پوتین میگوید کمربند سیاه جودو دارد که به گفته خودش، درس مهمی از زندگی به او آموخته است: انعطافپذیری. در حقیقت، هیچ اصل دیگری بیشتر از این، سیاست روسیه را به ویژه در عرصه بینالمللی تحت تأثیر قرار نداده است.
به گزارش اکوایران، به نوشته جوزف اِپستین برای وبگاه نیوزویک، پس از آنکه آذربایجان قرهباغ را پس گرفت، منطقهای که ارمنستان قبلاً با کمک روسیه اشغال کرده بود، مسکو علیرغم اتحاد ۳۰ساله خود با ایروان، هیچگونه مداخلهای نکرد. بعد از ۳۲ سال روابط نسبتاً دوستانه، روسیه به طور ناگهانی نسبت به اسرائیل خصمانه شد و پس از بیش از ۲۰ سال روابط سرد، روسیه روابط خود را با عربستان سعودی تقویت کرد.
تجدیدنظر پوتین؟
این روزها پوتین به راحتی موضع خود را بر اساس منافعش تغییر میدهد. ارمنستان در حال بازتعریف روابط خود به سمت غرب است. اتخاذ موضع ضداسرائیلی در خصوص غزه به روسیه کمک کرد تا خود را به ایران نزدیکتر کند، از ایالات متحده فاصله بگیرد و جذابیت خود را در دنیای در حال توسعه افزایش دهد. عربستان سعودی و روسیه منافع مشترکی در سوریه، ترکیه و تولید نفت یافتهاند.
اما اکنون به نظر میرسد که روسیه آماده بوده تا بار دیگر جهتگیری خود را تغییر دهد: اینبار به سمت دورشدن از ایران. مسکو دو دلیل واضح برای تغییر سیاستش در قبال تهران دارد: تضعیف جایگاه ایران در سوریه و ارمنستان و استفاده از موقعیت خود در خاورمیانه برای به دست آوردن امتیازاتی در توافق صلح اوکراین.
بدون شک، روسیه و ایران در سطح بیسابقهای با یکدیگر همکاری داشتهاند. داد. هر دو کشور در آستانه امضای توافقی استراتژیک مهم هستند که شامل همکاری دفاعی نزدیکتر میشود. اخیراً دو کشور سیستمهای بانکی خود را به هم متصل کرده تا تحریمهای غربی را دور بزنند. اما با وجود چنین همکاریهایی، آنها در خصوص مناطقی که هر دو در آنها تأثیرگذارند، دیدگاههای متفاوتی دارند. و هیچ کجا این اختلافات بیشتر از سوریه نمایان نیست.
شکاف بر سوریه
برای حفظ قدرت در طول جنگ داخلی سوریه که تقریباً او را از صحنه حذف کرده بود، بشار اسد، رئیسجمهور این کشور از روسیه و ایران درخواست کمک کرد. در حالی که مسکو و تهران نقاط مشترک همکاری یافتهاند، اهداف آنها متفاوت است. روسیه میخواهد سوریه یک تابع ثابت منطقهای آن باقی بماند، در حالی که ایران میخواهد از دمشق برای ادامه جنگ خود با اسرائیل استفاده بهره ببرد.
قبل از حمله به اوکراین در سال ۲۰۲۲، و به ویژه پس از نصب سیستم موشکی اس-۴۰۰ در سوریه که قادر به هدف قرار دادن جنگندههای اف-۱۶ بود، روسیه تقریباً حرف اول را در این کشور میزد. همانطور که یک مقام دفاعی اسرائیلی آن زمان گفته بود: «هیچ چیزی نمیتواند بالای سوریه پرواز کند مگر با موافقت روسیه».
روسها از این قدرت در برابر اسرائیل و ایران استفاده میکردند، به گونهای که هر دو طرف مجبور بودند حرف پوتین را در نظر بگیرند. گاهی مسکو به ایران اجازه میداد تا تسلیحات را از طریق سوریه به حزبالله منتقل کند؛ گاهی هم اجازه میداد اسرائیل اهداف ایرانی را هدف قرار دهد. این اولینبار نبود که مسکو خود را در میان یک درگیری قرار میداد تا قدرتش را بر هر دو طرف اعمال کند. روسیه این تاکتیکها را در رابطه با ارمنستان و آذربایجان نیز به کار برد؛ به طوری که به هر دو طرف سلاح میفروخت.
پس از حمله به اوکراین، روسیه سریعاً منابع خود، از جمله داراییها در سوریه را برای تأمین مالی جنگ اوکراین تخصیص داد. ایران نیز برای پرکردن خلأ ایجادشده شتابزده عمل کرد. اما در یک سال گذشته، وضعیت معکوس شده است. اسرائیل حزبالله، مهمترین نیروی متحد ایران را هدف حملات سنگین قرار داده و موقعیت ایران در سوریه نیز ضعیف شده است. در مقابل، اکنون روسیه موقعیت بهتری در سوریه دارد.
ممکن است ایران برای مقابله با اسرائیل، به ناچار از سوریه بیشتر استفاده کند. اما چنین اقدامی احتمالاً خطقرمزی برای مسکو خواهد بود. الکساندر لاورنتیف، نماینده ویژه پوتین در سوریه اخیراً گفته که روسیه «تمام تلاش خود را خواهد کرد» تا از گسترش درگیری به سوریه جلوگیری کند. طی یک سال گذشته، روسیه جلوی فعالیتهای گروههای مقاومت در جنوب سوریه را گرفته و پستهای نظارتی در امتداد مرز سوریه-اسرائیل برپا کرده است. پس از حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق، روسیه هیچگاه سیستمهای دفاع موشکی خود را برای مقابله با حملات اسرائیل فعال نکرد.
تفاهم مسکو-تلآویو
اسرائیل سعی داشته تا از این تضاد منافع بهرهبرداری کند، همانطور که پیش از جنگ انجام داده بود. با وجود آنکه روابط روسیه و اسرائیل پس از حمایت سیاسی روسیه از فلسطینیان آسیب دید، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر این رژیم مراقب بوده اقداماتی که منجر به قطع کامل روابط با مسکو میشود، از جمله ارسال تسلیحات به اوکراین را پیش نگیرد.
این استراتژی دربهایی برای همکاری در سوریه باقی گذاشته است. اوایل سال جاری، تندروهای ایرانی پوتین و اسد را به خیانت متهم کردند، چرا که به اسرائیل اجازه دادند تا اهداف ایرانی در سوریه را هدف قرار دهد. در ایران اسد به خیانت متهم شده، چرا که جلوی استفاده اسرائیل از فضای هوایی سوریه را نگرفت و ایران را از حمله آگاه نساخت. اما با توجه به اینکه سوریه کنترل کامل بر حریم هوایی خود ندارد، اگر کسی باید مسئول باشد، روسیه است.
احتمالاً تصمیم اسرائیل برای اجتناب از تحریک روسیه منجر به تعویق جزئی ارسال جنگندههای سوخو-۳۵ به ایران و مذاکرات بر سر فروش سیستم موشکی اس-۴۰۰ به این کشور شده باشد. این سیستمهای پیشرفته تسلیحاتی میتوانند ایران را با تقویت دفاع و نیروی هوایی دوران شورویش قدرتمندتر کنند.
اتحاد روسی
اما روسیه ترجیح میدهد که متحدانش وابسته باشند تا از منافع روسیه فاصله نگیرند. اگر ایران بیش از حد قدرتمند شود، آنگاه قدرت بیشتری در مناطق مشترک خواهد داشت. همچنین اگر ایران چنین تسلیحاتی را در رویارویی با اسرائیل به کار گیرد، ممکن است خلبانان اسرائیلی نقاط ضعف آنها را کشف کرده و به ایالات متحده منتقل کنند.
همچنین اخیرا، ران درمر، مشاور نزدیک نتانیاهو به روسیه سفر کرد تا در تلاش برای دستیابی به توافق آتشبس در لبنان کمک کند. یکی از درخواستهای کلیدی اسرائیل این بوده که دیگر سلاحی از طریق سوریه ارسال نشود.
اگر روسیه کمک کند تا جریان تسلیحات ایرانی متوقف شود، این امر به تنش بیشتری در روابط روسیه و ایران خواهد انجامید. در حال حاضر، تنشهایی در خصوص ارمنستان وجود دارد و روسیه میخواهد بر تأسیس کریدوری بین آذربایجان و استان نخجوان این کشور از طریق ارمنستان نظارت کند. ایران این کریدور را خطقرمز میداند، چرا که به رقبای جغرافیاییش، یعنی آذربایجان و ترکیه اجازه میدهد به جای ارمنستان، مرز شمالی ایران را کنترل کنند.
ایران درباره رابطهاش با روسیه هیچگونه توهمی ندارد. همانطور که مهدی سبحانی، سفیر ایران در ارمنستان، نماینده سابق ایران در سوریه و احتمالاً یک مقام ارشد اطلاعاتی گفته است: «ما متحد نیستیم. برخی تفاوتها داریم و برخی منافع مشترک».
سوریه در برابر اوکراین
در حقیقت، با توجه به تمایل دولت جدید ایالات متحده برای دستیابی سریع به توافق صلح در اوکراین، ممکن است پوتین از توانایی روسیه برای جلوگیری از حمل تسلیحات ایرانی در سوریه به عنوان یک برگ برنده در مذاکرات استفاده کند.
خط اصلی که اقدامات روسیه را به هم پیوند میدهد، توسعهطلبی است. مسکو میخواهد نفوذ جهانی خود را به حداکثر برساند. برخلاف اتحاد شوروی، روسیه پوتین محدود به هیچگونه ایدئولوژی نیست که مانع فرصتطلبی شود. اگر پوتین ببیند فروش ایران به نفع منافع روسیه است، تردیدی نخواهد داشت.