جایگزین باربی باید زیبا باشد
اینکه دانشآموزان از لوازمالتحریر با طرحهای ایرانی استفاده کنند، موضوع جدیدی نیست. چند سالی است که مسوولان روی این موضوع حساس شدهاند که تهاجم فرهنگی وارد کیف و دفتر و جامدادی و... دانشآموزان شده و باید با آن مقابله کرد تا جایی که در چند سال اخیر تولیدکنندگان داخلی اقدام به تولید لوازمالتحریر با طرحهای ایرانی مانند دارا و سارا، شخصیتها و قهرمانان تاریخی ایرانباستان، مشاهیر، شهدا و... کردهاند. طرحهایی که نتوانست سلیقه دانشآموزان را تامین کند و همچنان باربی، شرک، باباسفنجی و طرحهای وارداتی، انتخاب اول و آخر دانشآموزان است. در این میان برگزارکنندگان نمایشگاههای عرضه لوازمالتحریر که هر سال در شهریور برگزار میشود، هم نتوانستهاند درهای این نمایشگاه را بهروی طرحهای وارداتی ببندند و برای اینکه مشتریان خود را از دست ندهند، بهترین ویترین خود را به طرحهای غیرایرانی اختصاص میدهند. پدر و مادرها هم مطیع انتخاب فرزندان خود هستند و کالایی را میخرند که آنها دوست داشته باشند. اما دلیل نبودن گرایش فرزندان ایرانی به تولیدات چیست؟ چطور میشود که باربی و باباسفنجی تمام دنیای آنها میشود و نسبت به طرحهایی مثل چهره سعدی و حافظ و رستم بیعلاقه هستند؟ چگونه است که سود میلیاردی نصیب واردکنندگان لوازمالتحریر خارجی میشود و تولیدکنندگان داخلی رغبتی برای ارایه کارهای جدیدتر ندارند؟ واقعیت این است که بسیاری از لوازمالتحریرهای ایرانی در طراحی و رنگآمیزی نامناسبند و ضعفهای زیادی دارند و برای کودکان جذابیت بصری ندارند. برای حل این گرایش به لوازمالتحریر خارجی ضمن آنکه باید کیفیت و طراحی تولیدات داخل را افزایش داد، فرهنگسازی هم نیاز است. اینکه شنیده میشود مدیر مدرسهیی در استان کرمانشاه، والدینی که تولیدات وارداتی خریدند را مجبور کرده تا دوباره برای فرزندان خود لوازمالتحریر بخرند، راهحل مناسبی نیست. آنچه مسلم است اینکه نمیتوان برای کار فرهنگی با زور و اجبار وارد عمل شد. باید بهدنبال راهی بود تا فرزندان این مرز و بوم مشتاقانه خواستار آشنایی با چهرههای سرشناس ایرانی باشند و خودشان تمایل داشته باشند که از وسایلی استفاده کنند که این طرحها روی آن حک شده است. تا به این راهحل نرسیم، همچنان باربی برنده میدان رقابت خواهد بود حتی اگر ورود آن به مدرسه ممنوع شود.