راهکارهای تحول در نظام توزیع کالا
آیا صنعت خردهفروشی جان میگیرد؟ نظام توزیع کالا و خدمات، با سرعت در سراسر جهان در حال پیشرفت است. البته در چند دهه گذشته، این تولیدکنندگان و توزیعکنندگان کوچک و در بخشهایی بزرگ بودند که وظیفه گرداندن این نظام را در کشور ما به دوش میکشیدند اما در چند سال اخیر، با روی کار آمدن بخشهای جدیدی در عرضه مستقیم کالا و خدمات به مشتریان، این عرضهکنندگان، جایگزین بازیگران قبلی در زنجیره توزیع و حتی بخشی از تولید شدهاند که در سطح فعالیتها نیز، از سطح ملی فراتر رفته و برخی از توزیعکنندگان زنجیرهیی در سطح منطقهیی یا جهانی نیز فعال بوده و شعبههای خود را در اقصی نقاط جهان برای توزیع کالاها و خدمات دایر کردهاند.
ایران که از نظر جمعیتی، جایگاه شانزدهم دنیا را در اختیار دارد، از نظر شمار واحدهای خرده فروشی، با دارا بودن حدود 2میلیون واحد خرده فروشی، در رتبه سوم جهانی قرار دارد. این به معنی آن است که ایران به نسبت جمعیت خود، در مقایسه با کشورهای هند و چین که از نظر تعداد واحدهای خرده فروشی در رتبههای اول و دوم جهان قرار دارند، در رتبه اول جهان از نظر گسترش صنعت خردهفروشی
قرار میگیرد.
جایگزینی واژه گسترش به جای توسعه، با هدف خاصی انجام شده است. اصولا در ایران واحدهای خردهفروشی فاقد انسجام و سازماندهی خاصی هستند. گسترش این واحدها اغلب بدون انجام هیچ نوع مطالعهیی و تنها با هدف رفع نیازهای بخشی از نیروی کار صورت پذیرفته است. در راه ایجاد این واحدها، قوانین نه چندان جامع اولیه توسط برخی دولتها، نادیده انگاشته شده است. این امر باعث شده تا واحدهای خردهفروشی که امکان تاسیس با هزینهیی اندک دارند، توسط افرادی که از پیدا کردن کار در سایر بخشها ناامید شدهاند، به صورت قارچ گونه افزایش یابند.
افراد فاقد هرگونه تبحر در برخورد با مشتری برای خود و مراجعان، مشکلات عدیده ایجاد خواهند کرد. شاید برای خوانندگان جالب باشد، بدانند که گرایشهای متعددی در ارتباط با صنعت خردهفروشی در دانشگاههای ایالات متحده در سطوح کاردانی تا دکتری تخصصی، تدریس و آموزش داده میشود.
توسعه فروشگاههای زنجیرهای، یکی از اقدامات مثبت در همسویی با نظام نوین توزیع طی یکی دو دهه اخیر در کشورمان بوده است و انتظار میرود در سالهای پیش رو، سهم این فروشگاهها در بخش عرضه اقلام مورد نیاز مردم در بازار خرده فروشی، بیش از پیش افزایش یابد.
از طرفی باید این امر را در نظر داشت که در حال حاضر، تعداد فوقالعاده زیاد واحدهای صنفی جزء، در سطح بازار خرده فروشی در کشور وجود دارند که با وجود این واحدها و با توجه به سهولت دسترسی به آنها، سالها پیشبرد فروشگاههای زنجیرهیی و مکانیسم غالب شدن در زندگی روزمره مردم و پیشرفت در بازار خرده فروشی به طول میانجامد.
از طرف دیگر، مسلم است با دسترسی بخش تولید و عمدهفروشی به زیرساختهایی همچون اینترنت و ابزارهای مشابه و امکان دسترسی مستقیم این فروشگاهها به مشتری نهایی، پیشرفت این عرضهکنندگان سرعت
خواهد یافت.
در این بخش، چند مورد از عواملی که بر رشد و توسعه مداوم فروشگاهها تاثیر دارد، اشاره میکنیم که ازجمله عوامل بیرونی، میتوان به تغییر سلیقه مصرفکنندگان، عوامل اقتصادی و عوامل جمعیتی اشاره کرد؛ همچنین عوامل درونی زیادی از جمله تعیین دقیق اهداف، مدیریت کارآمد، توجه به نیروی انسانی و روشهای جلب مشتری نیز باید مد نظر قرار گیرد که با توجه به این موارد کلی، میتوان با سرعت بیشتری مسیر پیشرفت فروشگاههای زنجیرهیی را طی کرد.
در مجموع به اعتقاد برخی کارشناسان، درحال حاضر، صنعت خرده فروشی کشور احوالات مساعدی ندارد. هرچند توسعه فروشگاههای زنجیرهیی در سالهای اخیر، مسکنی بر هرج و مرج و بیقاعدگی حاکم بر این بخش بوده است، اما سرعت اندک این رشد، سست بودن پایه این بنیانهای نو و همچنین عدم استانداردهای لازم از سوی آنها، باعث شده است تا امیدواری چندانی به سازمان یافتگی این بخش وجود نداشته باشد.
همچنین نباید فراموش کرد که این صنعت نیز بخشی از اقتصاد بیمار ایران است. اقتصادی که بیش از درمان دردها، به فکر تسکین موقت آنها است. متولیان اقتصادی بطور حتم قصد ندارند به جمعیت بیکار کشور افزوده شود. لذا از مزایای ارزشمندی همچون ارتقای سطح زندگی فعالان در این بخش، ایجاد اشتغال پایدار، ساماندهی و نظارت بر عرضه کالا و امکان عرضه منطقهیی تمامی کالاها و بالطبع کاهش سفرهای درونشهری در سایه مصلحت اندیشی مدیران و متولیان امر نادیده گرفته میشود.
در پایان باید نتیجه گرفت که رویکرد زنجیره فروشگاهی، نه تنها در صنعت خرده فروشی خواروبار، بلکه در سایر صنایع (مثل رستورانها، نانواییها، پوشاک، …) نیز قابل کاربرد و پیادهسازی است و با ساماندهی صنایع مختلف میتوان به پیشرفت سریعتر در این حوزهها رسید.