بازی رسانهای افغانها با مذاکرات رودخانههای مرزی
گروه انرژی| نادی صبوری|
آن سوی مرز «هلمند» نام دارد و با گذر از مرزها «هیرمند». رودخانهیی که از رشته کوههای هندوکش در میانه افغانستان و شمال پاکستان آغاز میشود و براساس قراردادی در سال1351 ایران سهمی 20درصدی از آن دارد. رودخانهیی که رگ حیاتبخش «هامون» و درواقع حیاتبخش زندگی در استان سیستانوبلوچستان به حساب میآید. قراردادی که البته با کودتا در افغانستان و به همریختگی در ساختار سیاسی آن کشور همزمان شده و درنهایت از طرف افغان به امضا نرسید، اما به واسطه توافق صورت گرفته افغانستان ملزم به رعایت آن بوده است. تا حدود یک دهه گذشته که افغانستان درگیر جنگهای مختلف بود چالشی اساسی میان ایران و این کشور بر سر «هیرمند» وجود نداشت. با تثبیت نسبی نظام سیاسی اما تصمیمگیریها برای به جریان انداختن پروژههای سدسازی در افغانستان و جریانهای خشکسالی در «هلمند» موجب شد آب کمتری نصیب هیرمند و درنهایت سیستان شود. هر چند بسیاری بهویژه کارشناسان بومی منطقه سیستان، ریشه اصلی کمبود آب در این منطقه را در سیاستهای غلط مدیریت منابع آب بهویژه در دوران سازندگی تلقی میکنند؛ اما حل نشدن مساله رودخانه هیرمند/هلمند میان ایران و افغانستان نیز، آینده
آبی سیستان را دچار ابهام کرده است. ازسوی دیگر «هیرمند» تنها چالش آبی میان ایران و افغانستان نیست. اگر باز به رشتهکوههای هندوکش برگردیم و اینبار مسیری شمالیتر در پیش بگیریم رودخانه «هریرود» نیز خراسان را تغذیه میکند. رودخانهیی که البته به ترکمنستان نیز میریزد و در سالهای اخیر و با احداث سد سلما ازسوی افغانستان مشکلاتی را در ایران ایجاد کرده است. از کنار هم گذاشتن تمام این مسائل، این نتیجه حاصل میشود که حیات آبی و اکولوژیکی شرق ایران در گرو توافقی پایدار با افغانستان بر سر روش استفاده طرفین از منابع آبی
مشترک است. روز یکشنبه و در پی دیدار مقام معظم رهبری با محمد اشرف غنی رییسجمهوری افغانستان، رهبر معظم انقلاب خواستار حل موضوع آب رودخانههای مرزی دو کشور شدند. ایشان با تاکید بر اینکه ایران در این سالها نسبت به مهاجران افغان مهماننواز بوده است، بیان کردند که افغانستان و ایران مرز، فرهنگ و نیازمندهای مشترک دارند و چنین مسائلی نباید موجب گلهمندی در روابط دو کشور شود. درنهایت اما منعکس شدن این خبر در رسانههای افغانستان با اندکی شیطنت همراه شده و آنها کلمه «رودخانهها» در مذاکرات صورت گرفته را به «رودخانه» تغییر داده تا صرفا بحث هیرمند را پوشش دهند. درواقع در متن خبر این رسانهها «هریرود» نادیده گرفته شده است. گزارش «تعادل» در این باره را در ادامه میخوانید.
چالش آبهای مرزی اساسا از دغدغههایی است که با ورود به نوع جدید نظامهای سیاسی همچنین تغییر سبک زندگی مردم جدیتر شد. همانطور که «تعادل» پیش از این و در گزارشی با محوریت وضعیت آبخوانهای مرزی اشاره کرده بود در ژوئن سال2000 پروژه مدیریت آبخوانهای مشترک بینالمللی (ISARM) با هدف تدوین سیاستهای جهانی مدیریت آبخوانهای مرزی همچنین افزایش آگاهی عمومی درباره نقش منابع آب زیرزمینی در توسعه پایدار ملی و بینالمللی توسط برنامه بینالمللی هیدرولوژی یونسکو آغاز شد. درواقع تا پیش از سال 2000میلادی هیچگونه برنامه جهانی در زمینه تخمین آبخوانهای مرزی وجود نداشت.
براساس اطلاعات به دست آمده از پروژه مدیریت آبخوانهای بینالمللی، تفاوت سطح دانش، ظرفیتها و چارچوبهای سازمانی در دو طرف مرز کشورها باعث ایجاد مشکل و اختلاف در زمینه مدیریت آبخوانهای مرزی شده است. این پروژه از جنبههای مختلفی نظیر فنی و علمی، سازمانی، ریستمحیطی، حقوقی و اقتصادی و اجتماعی به مساله آبخوانها پرداخته است. نخستین مسالهیی که در رابطه با آبخوانهای مرزی وجود دارد، به رسمیت شناخته شدنِ آنهاست؛ برخلاف آبهای سطحی، مرزهای آب زیرزمینی مبهم است و بههمین خاطر در اغلب موارد آبخوانهای مرزی بهطور همهجانبه به رسمیت شناخته نمیشوند.
هیرمند/ هلمند را برخی محققان از بزرگترین رودخانههای جهان میانگارند که به مرور زمان وسعت خود را از دست داده است. رودخانهیی که حالا از دغدغههای مهم و در واقع فرادولتی در ایران به حساب میآید. آبان ماه سال گذشته بود که محمد باقر نوبخت در جلسه رونمایی از بسته تحریک تقاضا به اجازه دولت برای برداشت 2میلیارد دلاری از صندوق توسعه ملی برای مهار آبهای مرزی اشاره کرد. مجوزی که در حال و روز نه چندان خوب منابع مالی ارزی در ایران، نشان از سطح بسیار بالای اهمیت این مساله در سطوح حاکمیتی بود. در واقع ایران اکنون به خوبی واقف است که تثبیت هر چه بیشتر نظام سیاسی و حلقههای قدرت در افغانستان به معنای هر چه جدیتر شدن لزوم یافتن راهکار برای رودخانه هیرمند و در واقع راهکاری حیاتی برای جمعیت بیش از 2میلیون و 500هزار نفری استان سیستانوبلوچستان، محسوب میشود.
به گزارش «تعادل» تاکنون بیشترین تحقیق و توجه به مساله رودخانه هیرمند از سوی بومیان منطقه سیستان صورت گرفته است. اما با جستوجویی در منابع انگلیسی، به کم و بیش مقالههای علمی نیز در مورد مساله هیرمند/هلمند برخورد میکنیم. مقاله عظیم شیردلی با عنوان «مسائل هیدروپلیتیک و هیدرولوژی رودخانههای بینالمللی هیرمند/هلمند» یکی از همین موارد است. شیردلی در این مقاله با پیوند هیرمند به هامون، به نقش این رود در حیات مردم سیستان پرداخته و به این مساله اشاره کرده است که خشکسالیهای پیش آمده در افغانستان در حدود سال 2001 همچنین عوامل انسانی دخیل در این کشور، خشکسالی را به ایران نیز انتقال داده است.
این محقق میزان آب موجود در هیرمند در سال1976 را در سطح بسیار بالا توصیف میکند که در سال2001 به میزان بسیار کمی میرسد. چالشی که از نظر شیردلی میتواند موجب پدیده «مهاجرت» در سطح جمعیتی بالا در منطقه سیستان باشد.
شوروی آب هیرمند را بست
مساله «مهاجرت» در سیستان براساس کمبود منابع آب، مساله بیسابقهیی نیست. در دهه40 شمسی و با حمله شوروی به افغانستان آب هیرمند به روی ایران بسته شد و طی همین ماجرا، سیستانیها این منطقه را به سوی مناطق شمالی ایران ازجمله گرگان ترک کردند. همشهری سرزمین پیش از این در پروندهیی به این مساله پرداخت و به سراغ مردمان مهاجر آن سالها رفت. عباسعلی جهان تیغ یکی از آنها که در زمان مصاحبه 88سال داشت به همشهری گفته بود «10سال مانده بود به انقلاب که آمدیم اینجا. آب را رویمان بستند. آن موقع شوروی آمد به افغانستان حمله کرد و دیگر نگذاشت آب هیرمند وارد ایران شود. کشاورزی آنجا خراب شد. دیگر کسی نماند. در زمینمان هندوانه، جو و گندم داشتیم اما آنجا اگر آب نباشد ریگ همه مزرعه را میگیرد. همین شد که آمدیم اینجا وگرنه هیچکس راضی نیست از جایی که به آن تعلق دارد، تکان بخورد.»
خطر بیخ گوش سیستان
اکنون عظیم شیردلی براساس یک روش آماری که پایه آن دادههای فعلی سطح آب در رودخانههای هیرمند/هلمند است پیشبینی کرده است که احتمال وقوع وضعیت «خشک یا خیلی خشک» در مناطق درگیر با این رودخانهها در آینده 47.5درصد است. 35درصد احتمال وضعیت نیمه خشک و تنها 17درصد وضعیت طبیعی شانس پیروز شدن دارد. اعدادی که خود به خوبی گویای این هستند که اگر ایران و افغانستان بر سر رودخانه مرزی به توافقی جامع و مشترکالمنافع نرسند، حیات قدمتدار سیستان در خطر خواهد بود.
با هریرود
درحالی که با آوردن اسم رودخانه مرزی در شرق ایران اکثریت به یاد هیرمند میافتند، هریرود نیز سرنوشتی مشابه با هیرمند دارد. هریرود که در ترکمنستان «تجن» نام دارد، از رشته کوههای «بابا» بخشی از سلسله جبال هندوکش سرچشمه میگیرد و در بیابان قرهقوم در پاکستان به انتها میرسد.
اگر در مورد «هیرمند» توافقی نیمبند در سال51 در مورد سهم ایران از رودخانه با افغانستان صورت گرفته است، در مورد هریرود هیچ توافقنامه یا معاهدهیی میان ایران و همسایه شرقی خود وجود ندارد. تنها توافق صورت گرفته در مورد این سد «احداث سد مشترک دوستی» میان
ایران و ترکمنستان است. سدی که سال1379 و 3سال پس از روی کار آمدن محمد خاتمی بر مسند ریاستجمهوری ایران ساخته شد و در واپسین سال ریاستجمهوری او با حضور صفر مراد نیازف رییسجمهوری ترکمنستان به افتتاح رسید. سد دوستی 65درصد از آب مشهد را تامین میکرد تا اینکه با احیای پروژههای سدسازی در افغانستان که هند و امریکا نیز نقش فعالی در آن به عهده گرفتند، مساله تامین آب این سد به مشکل برخورد کرد.
زمزمههای بسته شدن آب هریرود به روی سد دوستی از همین زمان و حدود سال86 آغاز شد و در نهایت کار را به جایی رساند که شهریور ماه سال گذشته خراسان «رکورددار کسری مخازن آب»
شد. در آن زمان محمدحسین جعفری مدیرعامل آب منطقهیی خراسان رضوی به خبرنگار روزنامه شهرآرا گفته بود که از برگزاری جلسات مشترک با مسوولان کشور ترکمنستان بهمنظور تعیین حقآبههای مرزی بطور فصلی و در مواقع اضطرار بطور ماهانه با حضور مسوولان ایران و ترکمنستان در یکی از کشورها برگزار میشود. اما صحبتی از جلسه یا مذاکره با «افغانستان» در زمینه این سد مطرح نشد.
رودخانه یا رودخانهها؟ مساله این است
در حالی که مقام معظم رهبری در بیاناتشان به لزوم حل هر چه سریعتر موضوع آب «رودخانههای» مرزی دو کشور ایران و افغانستان اشاره کردهاند و محمد اشرف غنی رییسجمهوری افغانستان نیز در این دیدار وعده برگزاری نشستهای کارشناسی در خصوص مسائل مربوط به استفاده مشترک دو کشور از «رودخانههای» مرزی داده است، روز گذشته رسانههای کشور افغانستان سعی در متمرکز کردن این صحبتها صرفا روی «هیرمند» داشتند. برای مثال «خبرگزاری مرکزی» در این کشور متن این خبر را اینگونه انتشار داده است « اشرف غنی گفته است که به زودی نشست کارشناسی، برای استفاده مشترک از رودخانه (هیرمند) برگزار میشود و امیدواریم راهحل مناسبی پیدا شود.» این رسانه در انتقال بیانات رهبر معظم انقلاب نیز کلمه رودخانهها را به «رودخانه» تغییر داده و داخل پرانتز از کلمه «هیرمند» استفاده کرده است.
توجه به این مساله برای مسوولان اجرایی که در ادامه قصد شرکت در نشستهای کارشناسی و مذاکرات جدیتر با افغانستان بر سر رودخانههای مرزی را دارند، بسیار با اهمیت خواهد بود.