سربلندی ایران از دل شکستی محتمل
این مساله حقیقت دارد که توافق روز چهارشنبه اوپک، به نفع همه است چراکه اساسا توافقی که فاقد چنین مولفهیی باشد، به نتیجه نخواهد رسید. من پیش از این نیز بر این باور بودم که عربستانسعودی درنهایت چارهیی جز توافق نخواهد داشت و این رویکرد برای این کشور و اساسا برای اوپک ناگزیر خواهد بود. هر چند درنهایت سقف تعیین شده برای اوپک، از آخرین سقف قبلی سازمان 2میلیون و 500هزار بشکه در روز بالاتر است اما توافق روز چهارشنبه درنهایت توافقی مناسب تلقی میشود. اگر بخواهیم از نگاهی دقیقتر بررسی کنیم که چه کشور یا گروهی بیش از دیگران از این توافق منتفع میشوند باید این نکته را درنظر گرفت که عربستان بیشترین تولید در اوپک را داشته و با قیمتهای بالا، بیشترین افزایش در درآمد را تجربه خواهد کرد. عراق نیز توانسته سطح تولید خود را بالاتر ببرد، روسیه نیز در یک سال گذشته از قیمتهای پایین آسیب جدی دیده و به همین واسطه اکنون وضع بهتری دارد. اما درمورد ایران قضیه متفاوت است. ایران درواقع ممکن بود در نبود دیپلماسی نفتی مناسب ازسوی مسوولان نفتی، تنها شکست این توافق باشد که با ایستادگی روی مواضع بهحق خود، توانست از متضرر شدن خود
جلوگیری کند. اگر ایران پیش از این زیر بار میرفت که سطح تولید را در سطح ژانویه امسال، فریز کند، این سطح مبنایی برای مذاکرات آینده شده و بهشدت برای ایران ضرر به همراه میآورد. باید درنظر داشت که ایران نیز مانند دیگر کشورهای اوپک از قیمت پایین نفت خام آسیب دیده بود اما سالهای تحریم، اقتصاد ایران را به کم بودن درآمدهای نفتی عادت داده و در نتیجه تحمل این وضعیت را به نسبت دیگر کشورها سادهتر کرده بود.
از سویی نیز برای بررسی ریشههای پیروزی ایران در نشست اوپک باید به این نکته توجه کرد که بدون انکار نقش پررنگ وزارت نفت و تجربه آقای زنگنه در پیشبرد موضع ایران در اوپک، اگر اتفاقهای یک سال اخیر در برجام رخ نمیداد و وزیر امور خارجه ایران نمیتوانست جهان را به اجماع برای تعامل با ایران وا دارد، امروز این کشور فاقد قدرت سیاسی لازم برای به کرسی نشاندن حرف خود در اوپک بود. از سوی دیگر، اگر وزارت نفت در یک سال گذشته نمیتوانست با برنامهریزی خوب و مناسب سطح تولید را حدود یکمیلیون بشکه افزایش دهد، امروز ایران در نشست روز چهارشنبه چنتهیی خالی داشت که کسی به آن توجه چندانی نمیکرد.