سرمایه خارجی مزد بخش خصوصی یا جایزه دولت
گروه بورس علی مرتضوی راد
نقش دولت در اقتصاد ایران و بازار سرمایه انکار نشدنی است. بازار سرمایه همواره سایه سنگین دولتی را بر سر خود احساس میکند، که فراخور سیاستگذاریهای هر دوره گاهی سنگینی پدرسالارانه بوده است و گاهی مرشدانه. حالا با نزدیک شدن برجام به انجام، دولت و بخش خصوصی همدمِ رویای مشترکی شدهاند و آن زمزمه تزریق پولهای داغ خارجی در رگ کم جان اقتصاد ایران است. اگرچه دولت کلید تدبیرش در قفل دیپلماسی خیلی خوب چرخیده، اما اینکه این کلید بتواند قفل اقتصاد را هم باز کند جای پرسش است و تازه قفلی اگر باز میشود چقدر از کار فعالان خصوصی است و چقدر از درهای بسته خود دولت است؟ با تمامی این اما اگرها و نگرانیهایی که وجود دارد یک نکته روشن است و آن اینکه بازار سرمایه خط مقدم سیل سرمایههای خارجی خواهد بود.
چه حرفهایی که معاون اول در نشست روز سه شنبه هیات نمایندگان اتاق تهران گفت و شنید و چه نشست خبری رییس کمیسیون بازار پول و سرمایه اتاق تهران، نشان از نگرانیهای مشابه میان دولت و بخش خصوصی دارد. آقای جهانگیری که سالها خودش مستقیما با صنعت و مشکلاتش دست و پنجه نرم کرده است و با زیر و بم این ساز آشناست و آقای سنگینیان هم که نماینده بخش خصوصی محسوب میشود، هر دو نشان دادهاند که بزرگترین نگرانی این روزهای دولتیها ترس از تبدیل شدن فرصت برجام به تهدید مدیریت مالی کشور است. در همین رابطه اظهارنظرهای نکته بینانهیی هم از جانب برخی از کارشناسان بورسی منتشر شد که ذهن را به همین سمت سوق میدهد که به هر حال رفع تحریم یک عامل مثبت است اما رکود و فساد و دخالتهای دولتی سه عامل منفی بزرگند که آینده بازار سرمایه و اقتصاد در تلاقی این نیروها رقم خواهد خورد.
دولت؛ بازیگر- مربی بازار سرمایه
هیچ کس دوست ندارد دولت به تنهایی سرنوشت و آینده بازار سرمایه را در دست داشته باشد. فعالان بخش خصوصی نیز در نشستی که سه شنبه گذشته با دولتیها داشتند بر این امر صحه گذاشتند که بیشتر از اینکه دولت بازیگر اقتصاد باشد بهتر است که مربی شود و ورود سرمایه خارجی را دروازه بانی کند. چراکه بازیگری دولت با نقش مستقیمش در معاملات و قیمتهای دستوری، رشد رانت خواری، فساد و کدر شدن فضای کسب و کار را بدنبال دارد در حالی که دولت باید با نقش مبارزه با فساد اقتصادی و ایجاد اطمینان و بسترسازی برای کارآمدی سازوکارهای اقتصادی از طریق سیاستگذاریهای لازم اقتصاد را راهبری کند.
طی پانزده سال گذشته بیش از 95درصد عرضههای دولتی در بورس بصورت بلوکی بوده و همین امر دست سرمایهگذاران کوچکتر خصوصی را از به دست آوردن سهم متناسب کوتاه کرده و بجای آن رول اصلی بازار را به شبه دولتیها و شرکتهای سرمایهگذاری وابسته داده است. این روندی است که همینک نیز دنبال میشود و به عنوان مثال میتوان به عرضه بلوکی سازمان خصوصیسازی اشاره کرد که طی آن 49 درصد سهام شرکت گسترش صنعت علوم زیستی- لیدکو 9 تیر در فرابورس عرضه شد که گروه صنعتی رنا و صندوق بازنشستگی آینده ساز به ترتیب 30 و 21 درصد از کل سهام آن را در اختیار دارند. بانک سینا مثال دیگر این عرضههای بلوکی است که به گزارش ایسنا قرار است بلوک 17 درصدی آن روز 18 مرداد ماه جاری از سوی بنیاد مستضعفان عرضه شود. این بنیاد هماکنون با در اختیار داشتن 63 درصد، سهامدار عمده است. این دست به دست کردنهای دولتی سهام شرکتهای بزرگ، دو رویکرد در بخش خصوصی ایجاد کرده است؛ گروه کوچکتر به حاشیه نشینی در بورس اکتفا کردهاند و گروههای بزرگتر که راه رسیدن به سود بیشتر را در ایجاد تعامل و معامله با دولتیها و شبه دولتیها میبینند. که به معنی رواج رانت خواری و فساد
اداری- مالی دولتی است.
فعالان بخش خصوصی اصلاً دوست ندارند که از پی تیره روزی ملالت بار رکود اقتصادی چندسال گذشته و گلاویزی مرارت بار با کمبود نقدینگی همیشگی، شاهد جشن سرازیر شدن سرمایههای خارجی در جیب شرکتهای دولتی باشند. اگرچه آقای جهانگیری بروشنی خواستههای اصلی دولت در دوران پساتحریم را عنوان داشته است که: دولت حتما بهدنبال یکسانسازی نرخ ارز و یکرقمی شدن تورم است و هیچ چشمداشتی به منابع ارزی بانک مرکزی ندارد و بهدنبال تبدیلکردن منابع ارزی بانک مرکزی به ریال نیست و شعار پس از تحریم باید افزایش تولید و افزایش صادرات باشد لذا تصمیماتی که در دوره تحریم اتخاذ شده است لغو میشود. اما معلوم نیست که این حرفها بتواند خاطرات بد دخالت دولتیها را از ذهن خصوصیها بزداید، خاطراتی که برخی از آنها مانند داستان سنگ آهن هنوز کام خیلیها را تلخ دارد. بنظر میرسد که نقش دولت در عرصه اقتصاد داخلی اگر نه پیچیدهتر و سنگینتر اما لااقل کمتر از نقشی که در مذاکرات هستهیی با قدرتهای جهانی داشت نباشد.
نقشه راه برای
ورود سرمایههای خارجی
ساختار بازار سرمایه و سازمان بورس و اوراق بهادار ایران به گواه فعالان و کارشناسان فاقد اهرمهای قدرتمند و اطمینان بخش برای هدایت و تعیین جایگاه سرمایههای خارجی است. انعکاس تحولات بدنه اقتصاد واقعی در بازار سرمایه و واکنشهای بورس طی تجربه چندسال اخیر بیشتر از طریق انتظارات و عمل احساسی فعالان رقم خورده است تا سازوکارهای پیش بینی شده سازمان بورس و اوراق بهادار. لذا گام اول برای هموار کردن راه ورود سرمایههای خارجی، تصحیح قوانین و ایجاد سازوکارهای بروز و کارامد است.
هیـجان غالب بر بازار سرمایه در پی تمایل خارجیها برای ورود به اقتصاد ایران منجر به دعوتها و رایزنیهای پراکنده برخی از شرکتها و صندوقهای بورسی شده است که نشان از اقدامات برنامهریزی نشده برای جذب سرمایه دارد، این نارسایی میتواند در اثر در نظرنگرفتن اولویتهای جدی سرمایهگذاران خارجی که عمدتا تمایل به خرید سهمهای بلوکی و مدیریتی دارند به شکست این قبیل سرمایهگذاریها بینجامد. با این حال برخی رایزنیها نتایج مثبتی هم داشته نظیر پیشگامی برخی شرکتها با ایجاد صندوقهای مشترک سرمایهگذاری خارجی.
شناسایی اولویتهای سرمایهگذاران خارجی یکی از مهمترین اقداماتی است که باید در این زمینه انجام شود. طبق آمارهای منتشر شده بنظر میرسد سرمایهگذاران خارجی در زمینه صنایع پتروپالایشی بیشتر تمایل به همکاری با دولت دارند تا بخش خصوصی و در این قبیل سرمایهگذاریها هم نظر دولتیها را دنبال میکنند. البته گروه پتروپالایشی بورس بخودی خود دربرگیرنده شرکتهای شبه دولتی و وابسته است. سایر مطالعات انجام شده و رایزنیهای صورت گرفته نشان از تمایل بیشتر خارجیها به داشتن سهمهای بلوک و مدیریتی و مشارکتهای جوینت ونچر دارد تا حضور مستقل. مطالعه امکان سنجیهای انجام شده خارجیها برای سرمایهگذاری در ایران و نگاهی اجمالی به حال و روز اقتصاد اروپا خبر از آن میدهد که بازار سرمایه تنها کانال پیش فرض برای سرمایهگذاران ارزی نیست بلکه اتفاقاً رویای آنور آبیها بازار مصرف بزرگ ایران و عطش سیری ناپذیر مصرف کالاهای خارجی در ایران است.
در هیاهوی چندگانهیی که برای شکار بازار مصرف ایران در اردوی خارجیها برپاست نقش بازار سرمایه در ایجاد همزمان الگوهای سرمایهگذاری جذاب و بهینهسازی قوانین و مقررات بازار سرمایه برای کاهش زمان و هزینه ورود خارجیها برای هدایت سیل عظیم منابع خارجی بزرگترین و مهمترین ابزار دولت و بخش خصوصی برای استفاده بهینه از فرصت طلایی ورود سرمایه است. حال اینکه چطور میشود آن خواب را در این رویا تعبیر کرد، علامت سوال بزرگ پس از برجام است.
