چند راه برای ژاپن تا ابر قدرت بماند
گروه اقتصادکلان
به دنبال افت شدید اخیر در قیمت حاملهای انرژی بالاخص قیمت نفت خام و برای بحث و تبادل نظر درخصوص آینده تقاضای نفت و تحلیل بازار این ماده علیالخصوص در ژاپن به عنوان یکی از بزرگترین مصرفکنندگان نفت و نیز برای ارائه پیشبینیهایی از آینده اقتصادی ژاپن که بر تقاضای انرژی در این کشور نیز تاثیرگذار است، پانل تخصصیای توسط شرکت بیاچپی بیلیتون در روز چهارشنبه 25شهریور ماه (16سپتامبر) در محل هتل ایمپریال توکیو برگزار شد.
بیاچپی بیلیتون BHP-Billiton: شرکت بریتانیایی-استرالیایی استخراج معادن است که به عنوان بزرگترین شرکت استخراج معادن و فلزات جهان، شناخته میشود. این شرکت چندملیتی، در زمینه تولید و توزیع فرآوردههای نفتی، آلومینیوم، اورانیوم، الماس، طلا، نقره، فولاد، سنگآهن، منگنز و زغالسنگ فعالیت میکند. بیاچپی بیلیتون، از ماه فوریه ۲۰۱۱، به عنوان سومین شرکت بزرگ جهان از نظر میزان ارزش بازار سرمایه، شناخته میشود.
سخنرانان این پانل مدیران و اساتیدی از بانک همکاریهای خارجی ژاپن (JBIC)، موسسه بانک توسعه آسیایی (ADBI)، شرکت مکینزی McKinsey&Co. و نیز از دانشگاه کالیفرنیا بودند.
در بین 4پانلیست این رویداد تخصصی فرهاد تقیزادهحصاری، اقتصاددان ایرانی و دستیار رییس موسسه بانک توسعه آسیایی (ADBI) و عضو هیاتعلمی دانشگاه کیو ژاپن نیز حضور داشت. از آنجا که ژاپن یکی از شرکای عمده تجاری و خریداران اصلی نفت ایران است، از این رو آشنایی با وضعیت فعلی اقتصادی این کشور و پیشبینیهایی که از آینده آن میشود، برای ایران نیز مهم است. از اینرو «تعادل» یک گزارش تحلیلی از ارائه پانلیستها تهیه کرده که مشروح آن را در زیر میخوانیم.
در این رویداد درخصوص آینده بازار انرژی در آسیا با محوریت ژاپن و نیز در مورد ارائه راهکارهایی برای تقویت رشد اقتصادی در این کشور و در منطقه بحث شد.
در حوزه انرژی؛ ژاپن سومین مصرفکننده و واردکننده بزرگ نفت در جهان پس از امریکا و چین، بزرگترین واردکننده گاز مایع (LNG) و دومین واردکننده بزرگ زغالسنگ پس از چین است. ژاپن در سال 2012، 250میلیارد دلار نفت وارد کرد که این رقم برابر با یکسوم کل حجم واردات این کشور است. منابع داخل این کشور در هر سال تنها جوابگوی 9درصد از نیاز سالانه انرژی این کشور است. از سال2011 به دلیل زمینلرزه و سونامی بزرگی که در شهر فوکوشیمای ژاپن رخ داد و به نیروگاه هستهیی این شهر آسیب زد و منجر به تعطیلی همه نیروگاههای هستهیی در این کشور شد وابستگی آنها به سوختهای فسیلی بهویژه نفت و در مرتبه بعدی گاز و زغالسنگ بیشتر شد و به ناچار سوختهای فسیلی را جایگزین انرژی هستهیی کردند.
اما در چشماندازی که در سال2015 توسط وزارت اقتصاد، تجارت و صنعت این کشور METI منتشر شد، برای انرژی هستهیی در سال ٢٠٣٠ سهم ٢٢-٢٠درصدی در تولید برق در نظر گرفته شده است. همچنین سهم نفت در تولید برق از ١١درصد در سال ٢٠١٤ به ٣درصد در سال ٢٠٣٠ کاهش خواهد یافت. سهم گاز مایع نیز از ٤٦درصد در سال ٢٠١٤ به ٢٧درصد در سال ٢٠٣٠ تنزل پیدا خواهد کرد.
از طرف دیگر جمعیت ژاپن به دلیل کهنسالی و کمبود موالید رو به کاهش است. پیشبینی میشود به دلیل رشد جمعیت منفی (بیشتر بودن مرگ و میر نسبت به موالید) جمعیت این کشور از تقریبا 125میلیون نفر در سال ٢٠١٥ به کمتر از ١٠٠میلیون نفر در سال ٢٠٥٠ تنزل پیدا کند. از این رو، کم شدن جمعیت و کهنسالی آن کاهش مصرف در اکثر بخشها ازجمله بخش انرژی را به همراه خواهد داشت. در سالهای اخیر و با توجه به دلایل مختلف ازجمله به دلایل مطروحه، ژاپن ظرفیت پالایشگاهی نفت خود را در هر سال کاهش داده و بسیاری از پالایشگاههای نفت خود را تعطیل کرده است. پیشبینی میشود در سال ٢٠١٦ ظرفیت پالایشگاهی نفت خام در این کشور ٩درصد نسبت به سال ٢٠١٥ کاهش یابد و به میزان ٣٥٥٠هزار بشکه نفت خام در روز کاهش یابد.
از طرف دیگر در این کشور در هر سال مصرف فرآوردههای نفتی نیز کاهش مییابد. در سال 2010 میزان مصرف فرآوردههای نفتی (گازوئیل، نفتا، سوخت جت و...) در این کشور برابر با 194میلیون کیلولیتر بود که براساس پیشبینی کمیته مشورتی وزارت اقتصاد، تجارت و صنعت ژاپن در سال 2020 با 15درصد کاهش به سطح 165میلیون کیلولیتر و در سال 2030 با 30درصد کاهش به سطح 133میلیون کیلولیتر افت کند.
برای آینده اقتصادی ژاپن در یک افق 20ساله ٢سناریوی مختلف مطرح است. نخست اینکه در 20سال آینده ژاپن دیگر یک ابرقدرت اقتصادی نباشد؛ یعنی دیگر مانند حالت فعلی که قدرت سوم اقتصادی جهان است، نباشد؛ چراکه جمعیتش کاهش پیدا کرده و حجم اقتصادیاش نیز کوچک شده است. اما در همین سناریو مطرح میشود که درست است که در سطح کلان، این کشور ممکن است رتبه بالایی نداشته باشد اما سرانه تولید ناخالص داخلی این کشور مانند الان رتبه بالایی خواهد داشت. چراکه جمعیت و تولید ناخالص داخلی در این سناریو هر دو کاهش خواهند یافت.
سناریوی دومی که در این نشست تخصصی مطرح شد، این را میگوید که اگر ژاپن برای فائق آمدن بر مشکل کهنسالی جمعیت و کاهش نیروی کار چارهیی بیندیشد این امکان وجود دارد که در 20سال آینده نیز همچنان یک ابرقدرت باقی بماند.
حزب حاکم ژاپن بیشتر تمایل به سناریوی نوع دوم دارد و اقداماتی که در دولت فعلی صورت گرفته است نیز موید همین ادعا است. آنها نمیخواهند راه نخست را در پیش گیرند که غایتش تبدیلشدن ژاپن به کشوری نظیر سوییس یا سنگاپور است. کشوری که کیفیت زندگی و سرانه تولید ناخالص داخلی در آن بالا باشد اما در سطح کلان در حد ابرقدرتهای اقتصادی نقش تعیینکنندهیی در اقتصاد جهان نداشته باشد.
راهحلهایی که برای رسیدن به هدف سناریوی دوم مطرح است را میتوان به صورت زیر ذکر کرد:
بالا بردن سن بازنشستگی به منظور حفظ توان کاری در جامعه و به طور موازی تغییر سیستم حقوق و دستمزد از نظام بر پایه ارشدیت فعلی به نظام بر پایه بهرهوری. این بدان معنی است که با کهنسالی نیروی کار، نرخ حقوق و دستمزد نیز کاهش یابد چون بهرهوری کاهش یافته است. بدینترتیب شرکتهای بخش خصوصی نیز تمایل به حفظ نیروی کار سالخورده خود خواهند داشت.
انجام اقدامات لازم برای ارتقای مشارکت زنان در فعالیتهای اقتصادی: میزان حضور زنان ژاپنی در فعالیتهای اقتصادی کمتر از میانگین کشورهای گروه٢٠ است. یکی از دلایلی که برای عدم علاقهمندی بانوان برای کار در بیرون منزل وجود دارد، مقوله مهم تربیت و مراقبت از کودکان است که در جامعه ژاپنی نیز مانند کشورمان ایران از اهمیت فوقالعادهیی برخوردار است. در دولت فعلی ژاپن اقدامات قابل توجهی برای ترغیب خانوادهها به فرستادن کودکان خود به مهدهای کودک و استفاده از امکانات عمومی مراقبت از کودکان برای فعالشدن نیروی کار زن صورت گرفته است.
استفاده بیشتر از روباتها برای کمک به نیروی انسانی: روباتها میتوانند هم در کارهایی که به نیروی انسانی زیادی نیاز است به کمک آیند و هم اینکه به نیروی کار سالخورده یاری رسانند.
پذیرش مهاجران با مهارتهای پیشرفته: ژاپن به دلایل فرهنگی و اجتماعی برخلاف اقتصادهای پیشرفته غربی، کشور مهاجرپذیری نیست. در جریان صنعتیشدن نیز به جز در چند برهه زمانی کوتاه، علاقهمندی چندانی برای پذیرش نیروی کار خارجی در این کشور چه از سمت سیاستمداران و چه از سمت جامعه وجود نداشته است. اما اکنون شرایط فرق کرده است، اگر اقدام فوری صورت نگیرد، نیروی کار فعال رفتهرفته تحلیل مییابد. مسوولان نیز به این امر واقفند از اینرو تسهیل پذیرش مهاجران با مهارتهای پیشرفته ابتدا به صورت محدود در دستورکار است.
اصلاحات در بخش نیروی کار تنها اقدامات لازم در راستای تحقق هدف مورد نظر اقتصادی نخواهد بود، بلکه در کنار آن اصلاحات و سیاستهای دیگر نیز مورد نیاز است که از آن جمله میتوان موارد زیر را نام برد:
اصلاحات کشاورزی برای ارتقای بهرهوری در این بخش، ارتقای سطح خدمات بهداشتی، تسهیل فعالیت شرکتهای کوچک و متوسط، کاهش نرخ مالیات بردرآمد شرکتها و...