سفری به سرزمین سیستان
بازدید از یک کارخانه سیمان در جنوب شرقی کشور، آن هم در دمای بیش از 40 درجه سانتیگراد در یک ظهر گرم خردادماه، اگرچه برای ما پایتخت نشینان کمی سخت و طاقتفرساست، اما حداقل این مزیت را دارد که نگاه آدم را به دنیای پیرامونش تغییر میدهد و وسعت بیشتری را پیش روی
ما قرار میدهد.
در حدود 50 کیلومتر از شهر زاهدان که به سمت شمال استان حرکت کردیم، با تغییر مسیر در یک راه فرعی و جادهیی آسفالت نشده، به کارخانه نسبتا بزرگی رسیدیم که در نگاه نخست تصور اینکه این کارخانه توان تولید تا 120هزار تن کلینکر و تولید یک میلیون و 400هزار تن انواع سیمان در سال را دارد کمی دور از ذهن به نظر میرسید؛ چرا که استان سیستان و بلوچستان همواره در کشور به عنوان یک استان محروم و به باور بسیاری از مردم یک استان ناامن شناخته شده است؛ حال آنکه بومیان و سرمایه داران این منطقه پیرو نیاز کشور به حضور بخش خصوصی در اقتصاد و به تبع آن تولید و توسعه صادرات، امکانات نهفته در خاک این منطقه شناسایی و برای بهرهبرداری از آن سرمایهگذاری کردهاند.
از مشاهده یک انفجار نمایشی برای لمس واقعیتی که در مراحل ابتدایی تولید سیمان اتفاق میافتد گرفته تا برخاستن یک توفان ناگهانی و استتار در میان غبار اتفاق حیرتانگیزی بود که چشم همراهانم را نیز خیره کرد.
نگاه به کارگرانی که ساعتهای متمادی برای پر کردن بستههای سیمان، در کنار دستگاههای مدرن امروزی ایستادهاند و صحبت با کارگرانی که بیش از یک ماه است که با خاموشی چراغ تولید کارخانه از آینده شغلی خود نگرانند و بیصبرانه چشم به روشن شدن آن دوختهاند کمی احساسات آدم را جریحهدار میکند.
سفر یک روزه به استان آفتاب، سیستان و بلوچستان و گفتوگو با فعالان اقتصادی این استان، واقعیتهای زیادی را برایمان نمایان کرد که شاید تا پیش از آن تنها در خبرهای روزانه دیده بودیم. ساکنان دومین استان بزرگ کشور نه از نعمت آب شرب لوله کشی برخوردارند، نه از لذت گرمای آتشی که با گاز برافروخته میشود.
دغدغه مردمان سرزمین آرش کمانگیر یکیدوتا نیست که در این مقوله بگنجد. نگاه خونگرم سیستانیها و بلوچستانیها به دولتمردان کشور دوخته شده است.