روایتی متفاوت از پیرمرد پیژامهپوش
محمدمهدی حاتمی
روزنامهنگار
داستان ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتایی که یک شبه، دموکراسی نوپای ایران را جوانمرگ کرد و ناکام گذاشت، نه فقط برای ایرانیها که برای بسیاری افراد در دیگر کشورهای ذینفع هم داستانی سرراست، با آغاز، اوج و پایانی مشخص نیست. مهم است که چه کسی راوی باشد. ستایشگران جبهه ملی، سمپاتهای حزب توده، سلطنتطلبانی که کودتای 28مرداد1332 سلطنت قهرمان 33ساله آنها را تا 25سال تضمین کرد و شعبان بیمخهایی که از قلدری خیابانی به عرش رسیدند و در لسآنجلس کتاب خاطرات نوشتند و 53سال بعد از کودتا در همان سالروز کودتا جان دادند. قدر مسلم اما این است که این داستان یک قهرمان بیشتر ندارد؛ محمد مصدق.
پیرمرد اشرافزاده مبادی آدابی که گاه از فرط احساسات در میانه سخنرانی چشمانش تر میشد، برخلاف عرف دیپلماتیک با پیژامه به استقبال سفرای خارجی میرفت و گهگاهی بدش نمیآمد تمارض کند و خود را به غش بزند. برای حدود یکی، دو سال، دستکم در عالم سیاست، سوپراستار جهان بود.
مصدق که زمانی والی فارس بود، زمانی خانهنشین ترکتازی رضاخانی و زمانی صدرنشین صندلیهای پارلمان طفیلی ایران، زمانی نخستوزیر و زمانی هم محصور در ملکی دور افتاده در احمدآباد کرج. یکی از آنهایی هم بود که امپراتوری بریتانیا را با تحقیر از نخوت قرن نوزدهمی به واقعیتهای قرن بیستم پرتاب کرد. مصدق نخستین رییس یک دولت جهان سوم بود که در دادگاه لاهه و شورای امنیت در سازمان تازه تاسیس ملل متحد حاضر شد و چنان پرشور سخن گفت که اقتداری برای بریتانیا نماند و شاید از همینرو بود که دولت فخیمه دست به دامان امریکاییها شد تا مصدق را پایین بکشد. سقوط او آزادیخواهان ایرانی را به محاق برد، یک دموکراسی نوپا را در نطفه خفه کرد، موجب تاسیس ساواک شد، محمدرضا پهلوی را از شاهی ضعیف و گرفتار به سلطانی نظامی و قدرتمند بدل کرد، سیاست را خیابانی کرد، ایرانیها را از امریکاییها متنفر کرد و ریشهیی شد برای انقلاب اسلامی ایران در سال1357 و دراختیار گرفتن سفارت امریکا.
«همه مردان شاه» روایتگر همین داستان است. استفن کینزر نویسنده کتاب، خبرنگار سابق نیویورکتایمز است و کتاب او گزارشی نفسگیر و خوشخوان از ماجرای ملی شدن صنعت نفت در ایران، کودتای 28مرداد1332 و ستایش از محمد مصدق است. کینزر در کتابش مینویسد که هر چند اثر ماجرای ملی شدن نفت در ایران در سیاست داخلی کشوری مانند ایالاتمتحده امریکا هنوز نیازمند پژوهشهای بیشتر است، نمیتوان تردید داشت که صدارت دوباره وینستون چرچیل، «روباه پیر»، در بریتانیا بیتردید نقشی از کودتا در ایران را بر چهره دارد.
او در این کتاب نشان میدهد که چطور پافشاری و لجاجت بریتانیاییها برای انجام کودتا در ایران، نقش ایالاتمتحده را در بازی سیاست در خاورمیانه پررنگتر از قبل کرد و چطور الگوی کودتا در ایران، یک سال پس از آن در گواتمالا هم اجرا شد و صدها هزار کشته بر جا گذاشت. به نوشته کینزر، امریکاییها از خود میپرسند چرا باید کسی با هواپیما وارد برجهای تجارت جهانی شود یا به خودش بمب ببندد و حمله انتحاری انجام دهد، اما نمیپرسند این آدمها واقعا از کجا آمدهاند؟ او البته پاسخی هم در چنته دارد؛ کودتای سال1953 در ایران، موجب شد مصدق بدل به بتوارهیی برای ناسیونالیستها در این منطقه شود و به این نهضت جان دهد، نفرتی عمیق از امریکاییها در خاورمیانه ایجاد شود که با به گروگان گرفتن دیپلماتهای امریکایی در تهران ادامه پیدا کند و جنگی را شکل دهد که از دل آن اژدهایی به نام صدام بیرون میآید.