به کارگیری 7 رکن در نظام حاکمیتی و بخش خصوصی
گروه تشکلها|
ژاپن از جمله کشورهایی بوده که تاریخ آن مملو از حماسهسراییهاست. ملتی که روزگاری به دلیل فقر به همسایگان چینی خود هجوم میبرد و در پایان جنگ جهانی دوم به خفت تمام تسلیم میشود اما اینک در چند دهه اخیر به غول اقتصادی جهان تبدیل شده و در سایه رشدهای اقتصادی چشمگیر، هماکنون به عنوان یکی از بازیگر اصلی اقتصاد بینالملل شناخته میشود. راه توسعه و پیشرفت ژاپنیها همان مسیری است که در طول تاریخ تمدنها همه ملتها سپری کردهاند. سرعت پیشرفت خیرهکنندگان ژاپنی، هیچ معنا و مفهوم جدیدی را در توسعه ایجاد نکرد بلکه دوباره همین قواعد ساده و مشخص شده را بازخوانی کرد. به گزارش «تعادل»؛ شتاب توسعه اقتصادی ژاپن پس از جنگ جهانی دوم از جمله موضوعاتی است که هیات نمایندگان بخش خصوصی ایران نسبت به آن تاکید دارند، درحقیقت چگونگی الگوی پیش گرفته ژاپن در راستای رشد بخش اقتصاد از آن دسته موضوعاتی است که ایران برای برون رفت از شرایط فعلی اقتصاد خود بارها این کشور را به عنوان یک الگوی کارساز معرفی کرده؛ این موضوع درحالی است که نمایندگان بخش خصوصی براین باورند: «یکی از عامل مهم که در رشد بخش اقتصاد ژاپن اثرگذار بوده موضوع انتقال
تکنولوژی از کشورهای توسعهیافته اروپایی به این کشور (ژاپن) است. یعنی عزم ملی مردم و نمایندگان بخشهای حاکمیتی ژاپنیها باعث شد تا آنها ابتدا هر تکنولوژی و کالایی را که نداشتند خریداری کنند و بهجای اینکه مسوولان بخشهای خصوصی، اقتصادی (صنعتی و...) این کشور تنها مصرفکننده کالاهای واسطهیی و سرمایهیی از دیگر کشورها باشند به بررسی کالاهای و تکنولوژی روز دنیا پرداختند. در حقیقت، ژاپنیها از تکنولوژی روز دنیا برای پیشرفت بخش صنعت خود استفاده کردند و به مرور زمان نیز خود به عنوان یکی از کشورهای برتر در زمینه تولید تکنولوژی برای کشورهای درحال توسعه صنعتی محسوب شدند. پروسه توسعه ژاپن با آغاز جنگ جهانی دوم متوقف شد اما در دوره بازسازی، آهنگ توسعه شتابی بیسابقه گرفت؛ بهطوریکه تحول اقتصادی ژاپن پس از 1945 شگفتانگیزترین نمونه نوینسازی مداوم در دهههای اخیر بوده و این کشور در میدان رقابت بازرگانی و تکنولوژی بهطور تقریبی از همه کشورها پیشرفته سبقت گرفته و الگوی جدیدی را برای توسعه دیگر ملتها تدوین کرده است. هر چند اتفاقات بینالمللی مانند تزریق سرمایههای امریکایی به اقتصاد ژاپن، وجود بازار پررونق امریکا،
انتقال تکنولوژی پیشرفته امریکا و اروپا به قیمت ارزان و جنگ کره و ویتنام به سرعت توسعه ژاپن کمک کرده اما بررسیها از مسیر توسعه ژاپن حاکی از علل و دلایل مهمتری بوده که آنها را در مسیر توسعه یاری رسانده است.
مدیریت کارآمد در اقتصاد کلان
بررسیهای انجام شده در زمینه علل و اسباب موفقیت بسیاری از کشورها به ویژه ژاپن به این تنیجه رسیده است که موفقیت آنها تنها در آن دسته از کشورها رخ داده که در گزینش و اداره تکنولوژی نیز موفق بودهاند. به عبارت دیگر تنها به سختافزار متکی نبودند بلکه بخش نرمافزار تکنولوژی را همراه با سختافزار مورد استفاده قرار دادهاند. بدینترتیب با توجه به نتایج به دست آمده باید مساله اصلی کشورها در حال توسعه را در پدیده مدیریت جستوجو کرد. «مدیریت» ابزاری است که در کشورها مشابه ایران هنوز مغفول مانده است و اصولا به عنوان یک پدیده تخصصی به آن نگاه نمیشود و در اصل به دلیل همین ضعف بوده که فعالیتها در ابعاد کوچک و بزرگ در این کشورها به انجام میرسد اما به دلیل ناهماهنگی نتیجه مطلوبی را ارائه نمیدهد. این سبک و سیاق مدیریت در کشورهای تازه توسعه یافتهیی نظیر ژاپن و ترکیه نشان میدهد که در حوزههای برنامهریزی و هدفگذاری بسیار دقیق و حساس صورت گرفته بطوری که ژاپنیها موفقیتهای چشمگیر خود را تنها مرهون مدیریت و سختکوشی عنوان میکنند. بر همین اساس مدیریتهای ژاپنی با محوریت هدفگذاری ملی و آگاهی عمومی از این اهداف به خوبی
نتایج مطلوبی را به همراه داشته است. از سوی دیگر بازوهای اجرایی ساختار اقتصادی ژاپن با تعامل و همگامی بسیار قابل قبولی به توسعههای اقتصادی پرداختهاند. در حقیقت بخش خصوصی این کشور با رعایت تعاملات میان حاکمیت و توانمندسازی عواملی همچون مدیریت و اعضای زیرمجموعه بخش خصوصی یعنی همان فعالان اقتصادی و ارتباط آنها با مدیران کارآمد منجبه آن شده تا این کشور بتواند اقدامات قابل قبولی را در بخش اقتصاد خود پیادهسازی کند. به عبارت دیگر بخش خصوصی ژاپن با بهکارگیری «حکمرانی» و «حکمرانی خوب» توانسته سیاستها، نهادها، مکانیسمها و روشهایی که تحت آنها سازمان اتاق هدایت و کنترل میشود را در بدنه بخش خصوصی خود پیاده کند. ایجاد پویایی، ثبات، استقلال، اثربخشی، ایفای نقش موثر در تقویت اعضا و نمایندگی و دفاع مناسب از مطالبات بخش خصوصی در سیاست عمومی این کشور (ژاپن) از جمه مواردی محسوب میشود که منجربه افزایش کارآیی در بخش مدیریت این کشور شده است.
همگامی بخش دولتی و بخش خصوصی در برنامههای ملی
از سوی دیگر اطلاعات لازم برای تنظیم برنامههای اقتصادی توسعه، صنعتی و... ژاپن با همکاری بخش خصوصی و بخش دولتی گردآوری میشد و تعیین اهداف برنامهریزی نیز در مجموعهیی از مدیران بخش خصوصی و بخش دولت مورد ارزیابی قرار میگرفت. تعیین اهداف برنامه نیز در مجموعهیی که از بخش خصوصی و بخش دولتی تشکیل میشود، انجام میشد. در اجرای برنامهها نیز دولت که در بخش صنعت عمدتا در هیات وزارت صنایع و تجارت خارجی و وزارت دارایی تجلی میکند همواره همراه با بخش تولید و بازرگانی به هدایت بخش مذکور میپردازد و تاریخ و آثار برنامهها را مورد تحلیل قرار میدهد.
بهرهگیری از توان سختافزاری و نرمافزاری تکنولوژی
همچنین بزرگترین دلیل موفقیت کشورهای در حال توسعه وارد کردن سختافزار تکنولوژی و عدم استفاده بهینه از آن به سبب ناتوانی در نرمافزار است. ژاپن از آداب و سنن و هنجارهای فرهنگی خود به گونهیی استفاده کرد که سختافزار تکنولوژی را رام نرمافزار فرهنگی خود کرده و از سویی ناهنجاریهای اجتماعی و فرهنگی و سایر مسائل هزینه بر فرهنگ غربی را از جامعه خود دور کرده و به بیشترین میزان کارآیی دست یافته است.
استفاده بهینه از منابع طبیعی
در عین حال کمبودهای سرزمین ژاپن از لحاظ زمین، منابع مواد اولیه، انرژی و سایر موجب شده تا فرهنگ ژاپن معیارهایی را درون سبک زندگی مردم خود پرورش دهد که مواد و منابع در دیدگاه مردم ژاپن از حالت تقدس و احترام خاصی برخوردار باشد.
نگرش سیستمی در «بخش خصوصی» و «دولتی» ژاپن
همچنین مدیران ژاپن اعم از بخش خصوصی و دولتی، سازمان خود را عنوان جزیی از کل جامعه و کشور را از جزیی از کل جهان محسوب میکنند و میدانند هیچ جزیی از یک سیستم نمیتواند بدون هماهنگی و دادوستد مناسب با سایر اجزا به حیات خود ادامه دهد و راه پیروی را بپیماید.
از این رو همواره از طریق دریافت و تحلیل اطلاعات به هنگام و موثر تصمیمگیریهای اقتصادی از سراسر جهان و تجزیه و تحلیل آن در سیاست پیچیده اطلاعاتی خود، تصمیمهای مدیریتی را بر پایه خواست شرایط اتخاذ کرده و هم جهت با جهتها و گرایشهای بازار جهان حرکت میکند. بر همین اساس مدیریت ژاپنی تلاش میکند هیچ تصمیمی را بدون اطلاعات و آگاهی کافی از جزئیات موضوع مورد نظر اتخاذ نکند.
به عبارت دیگر همواره هیچ برنامهریزی و چشماندازی در سایه شانس و اقبال به مراحل اجرایی منتقل نمیشود. این عامل موجب شده تا افق دید برنامهریزان ژاپنی همواره فراتر از بسیاری از کشورهای در حال توسعه باشد بهطوریکه مدیران ژاپن در برنامهریزیهای خود به سودآوری بلندمدت توجه دارند و سعی میکنند از طریق کسب تجربه از گذشته برای آینده برنامهیی تنظیم کنند که کمترین میزان ریسک را داشته باشد. بدین جهت نسبت به عوامل مخاطرهانگیز از قبیل انرژی و سایر مواد وارداتی سیاستی پیش میگیرند که دریافت آنها را به قیمت معین تضمین کند.
چگونگی بهکارگیری منابع انسانی در «ژاپن»
از سوی دیگر بدنه اصلی مدیران ژاپن از فارغالتحصیلان دانشگاهها تشکیل شده است. در سیستم آموزشی این کشور به رشتههای مهندسی در دانشگاهها توجه خاصی مبذول شده و در حوزه اشتغال نیز دورههای متعدد و متنوعی برای آموزش شاغلان به مراحله اجرایی در میآید. شاغلان هر شغلی، یکبار به انتخاب شغل اقدام میکنند و این شغل به منزله شغل دایمی و مادامالعمر آنهاست. فارغالتحصیلان دانشگاههای درجه اول ژاپن به استخدام دولت درآمده و در کادر مرکزی دولت اشتغال دارند. هر کارمندی باید سالهای اول خدمت خود را در ادارات محلی تجربه کند. رابطه میان مدیران و کارکنان در نتیجه تاثیر رابطه فرهنگی میان والدین و فرزندان یا بزرگان خانواده، رابطهیی عاطفی و پدرانه است. مدیران همواره سعی میکنند برای رفاه کارکنان خود گام بردارند و کارکنان نیز بازدهی هر چه بیشتر فرآیندهای تولید را وجهه همت خود قرار میدهند. از تجارب و آموختههای افراد حداکثر استفاده به عمل میآید. مدیران بازنشسته بخش دولتی پس از بازنشستگی مشاوره مدیران بخش خصوصی را بر عهده میگیرند تا از تجارب و آموختههای دوران خدمت خود در راستای تولید بهرهبرداری کنند.
الگویی مبتنی بر تولید ملی
همچنین الگوی مصرف ژاپن با وجود همه پیشرفتهای اقتصادی الگویی مبتنی بر تولید ملی است. کشاورزی هرچند در برابر صنعت بازدهی اندکی دارد اما برای روز مبادا حفظ شده است. غذای ژاپنیهای را عمدتا برنج، ماهی و چای تشکیل میدهد که حاصل دسترنج کشاورزی و ماهیگیری ژاپنی است و به هیچ عنوان وابسته به خارج نیست.