هشدار درباره وضعیت بحرانی بافت اطراف حرم رضوی
گروه راه و شهرسازی
220 نفر از نخبگان و نمایندگان مجلس در نامهیی خطاب به رییسجمهوری، رییس مجلس شورای اسلامی و رییس قوه قضاییه با اشاره به وضعیت بحرانی بافت زیارتی- تاریخی حرم شریف رضوی خواستار رسیدگی به وضعیت این بخش شدند.
به گزارش«تعادل»، در این نامه که به امضای نخبگانی مانند عماد افروغ، استاد دانشگاه و نماینده پیشین مجلس؛ سیدمهدی حجت، قائم مقام سابق سازمان میراث فرهنگی؛ سیدمحمد بهشتی، رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری؛ هادی خانیکی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی و بیش از 100نماینده مجلس ازجمله علی مطهری، محمدرضا عارف، الیاس حضرتی و نصرالله پژمانفر نماینده مشهد رسیده، آمده است: در دهههای اخیر، وضع شهر مشهد چنان درحال دگرگونی است که دیگر به دشواری میتوان آن را چون شهری زیارتی بازشناخت یا حتی شباهت آن را به شهری دینی دریافت. یک دلیل اساسی این بحران، تخریب بیش از 40درصد از بافت زیارتی- تاریخی پیرامون حرم شریف رضوی است.
امضاکنندگان این نامه با اشاره به نکات مهم مربوط به نگهداری و حفظ بافت تاریخی -زیارتی اطراف حرم شریف رضوی با اشاره به اینکه در برخی از شهرهای جهان، پیرامون مرکزی قوی شکل گرفته است گاهی این مرکز، مرکزی تجاری و اقتصادی است. گاهی مرکزی فرهنگی. گاهی مرکزی فرهنگی ـ تاریخی. گاهی مرکزی طبیعی و گاهی مرکزی دینی (و ناگزیر فرهنگی و تاریخی) تصریح کردهاند: پیداست که جسم و جان این شهرها از مرکزشان متاثر میشود. فرق است میان شهری که مرکز آن «والاستریت» و «منهتن» یا مالهای عظیم باشد با شهری که مرکز آن رودخانه یا دریاچهیی باشد با شهری که مرکز آن مزار یک «ولیالله» باشد.
نمایندگان و نخبگان در این نامه تصریح کردهاند که شهر مشهد طی بیش از هزار سال بر گرد مضجع شریف حضرت علی بن موسیالرضا (ع) شکل گرفته و حتی نام آن برگرفته از اوست.
امضاکنندگان در بخش دیگری از این نامه آوردهاند: امروزه در دنیای جدید، زندگی انسانها ازجمله زندگی مردم مشهد و طرز زیستن و زیارت کردن و معیشت آنان و همه زائران مضجع آن بزرگوار دگرگون شده است. هر چند ما موظفیم که بافتهای تاریخی را بهسازی کنیم. آنچنان که برای زندگی بهتر و زیباتر حاضران و مسافران این شهر مناسب باشد، اما هم عقل انسان و هم تجربه جهانی بازسازی و بهسازی و مرمت شهری نشان میدهد که بهسازی بافتهای تاریخی با ویران کردن آنها مساوی نیست. لازمه بهسازی این بافتها این نیست که آنها را به نام «فرسوده» از میان ببریم.
این نمایندگان و نخبگان در نامه خود تاکید کردهاند: تحول در بافت پیرامون حرم مطهر امری ناگزیر است. اما هر تحولی بر مبنای تصوری از وضع مطلوب صورت میگیرد. آیا تصور مطلوب ما از بافت پیرامون حرم ولیالله با تصور وهابیان که بافت تاریخی قدمگاه اولیای خدا را در پیرامون حرمین شریفین از میان بردند، یکی است؟ آیا تصور ما از چنین بافتی با شهرهای نوخاسته و بیبنیاد و برساخت کشورهای جنوب خلیج فارس یکسان است؟
امضاکنندگان واقفاند که تحول در بافتهای فرهنگی و دینی نیز آنگاه پایدار و ماندگار است که در آن به منافع مادی هم توجه شود. اما توجه به منافع مادی همواره در تعارض با حفظ سرشت فرهنگی و معنوی این بافتها نیست. متاسفانه داعیهداران منافع مادی در کشور ما سالهاست چنان وانمود میکنند که پیشرفت و توسعه و رفاه و نو بودن و نو زیستن در گرو نابود کردن بافت تاریخی و نشاندن هیاتهای شهری بیمایه و دنیازده بر جای آن است. حال آنکه میتوان حفظ بافت تاریخی را با منافع متعارف و متعادل مادی گرد آورد. میتوان زندگی و زیارت را آسانتر کرد و در عین حال همه فضای خاطره و معنویت را از میان نبرد. همچنین میتوان به منافع مادی، ملی و سرزمینی در طول منافع معنوی اندیشید. میتوان به این اندیشید که زندگی بهتر برای همه مردم ایران و مسلمانان دوستدار اهل بیت(ع) در حفظ معنویت فضای مرتبط با قطب اهل بیت(ع) در این سرزمین است.
امضاکنندگان در این نامه تصریح کردند: متاسفانه برخی از مدیران ولو با نیت خیر در پی کسب درآمد برای شهر از طریق توریسم متداول هستند و تفاوتی بین توریسم در شهرهای گردشگاهی با توریسم فرهنگی و زیارتی قایل نیستند. پیداست که کسب درآمد از هر راهی شایسته مشهدالرضا نیست. باید با بازنگری بنیادین در مبانی و رویکردها، توان مدیریتی و کارشناسی کشور را در خدمت نجات مشهد درآورد و هسته هویت و تاریخ این شهر آشفته را احیا کرد.
این نخبگان در نامه خود بر اینکه مشهد در سالیان گذشته معرض آسیبهای اجتماعی، فرهنگی و هویتی قرار گرفته است، تاکید کردند: بیم آن است که در آیندهیی نه چندان دور، این آسیبها گسترش یابد و نظام مادی و معنوی شهر را متلاشی کند. یک وجه این آسیبها ناشی از نادیده گرفتن و نابود کردن حیات بافتی است که تا دیروز خاطرهساز و فرهنگآفرین بود. بافتی که زمینه تعلق خاطر و وابستگی عاطفی مردم حاضر و زائر را به شهر فراهم میکرد. تخریب محلات قدیم، که مجموعهای آکنده از فرهنگ دینی و ملی و شبکهیی در هم تنیده از نهادهای مدنی و هویتیای چون مساجد، حسینیهها، مدارس علمیه، تکایا، بیوت علما، بازارها، حمامها، گذرها و دیگر کانونهای ارزشمند بود، شیرازه هویتی شهر را گسسته و منارههای هویت را در حصار برجهای هویتستیزی گرفتار کرده است. از آن مهمتر، کوچاندن اجباری مردم اصیل و بومی از میزان تاثیر فرهنگی و هویتی این بافت ارزشمند بسیار کاسته است و اکنون بیم محو کامل آن میرود. وجه دیگر این آسیبها، سرایت آتش این بیتدبیریها به سراسر شهر مقدس مشهد است. در آن صورت محلات، باغها، پارکها و حتی کوهها را میسوزاند و بابهایی به نام جذب
سرمایه به سوی نابودی مشهد به منزله شهر معصوم میگشاید. در آن صورت زیارت در غوغای داد و ستد گم خواهد شد. بیش از هزار سال میراث معنوی شهر از میان خواهد رفت و قطب معنویت ایرانزمین به قطب هیاهو و پوچی و غفلت تبدیل خواهد شد.
امضاکنندگان در نهایت در نامه خود تاکید کردند که مخاطبان این نامه موارد زیر را مورد توجه و رسیدگی قرار دهند: 1) توقف فوری تخریب بافت پیرامون حرم مطهر رضوی، 2) تشکیل کمیته ملی نجات بافت پیرامون حرم مطهر رضوی در بالاترین سطح و کوتاهترین زمان ممکن، 3) مبنا قرار گرفتن دستورات مورخ فروردین ۱۳۸۶ مقام معظم رهبری مدظلهالعالی مشتمل بر تذکراتی جدی و مبنایی بابت هر گونه طرح و اقدامی در بافت پیرامون حرم مطهر حضرت رضا(ع) و لزوم برخورد با تخلفات، اهمالها و عدم نظارتهای صورت گرفته قبلی که وضع آشفته کنونی را سبب شده است، 4) در دستور کار قرار گرفتن تثبیت یا احیا و بازآفرینی مجدد صدها کانون هویتساز این بافت ارزشمند معنوی اعم از محلات، سکونتگاهها، بیوت علما، مدارس علمیه، گذرها، راستهها، بازارها و اساسا تجدید حیات مدنی بافت. به علاوه تدوین و تصویب عاجل ضوابط حریم منظر تاریخی و فرهنگی متناسب با شأن والای حرم مطهر حضرت رضا(ع)، 5) تغییر اساسی در سازمان مشاورهیی، نظارتی و اجرایی طرحهای مربوط به بافت پیرامون حرم مطهر رضوی و اصلاح بنیادین مبانی، رویکردها و فرآیندها به جای صرفا تغییرات جزیی در طرحها و مشاوران، 6) منع و طرد رفتار با شهر زیارتی مشهد به ویژه بافت پیرامونی حرم مطهر به مثابه کالای اقتصادی و نیز نفی سیاست خودگردانی طرح و در مقابل تخصیص منابع و اعتبارات کافی ملی و دولتی به این محدوده حساس، استراتژیک و منحصر به فرد، 7) تدبیر امر زیارت و امور بافت پیرامون حرم مطهر رضوی در سطحی کلان و در خور جایگاه این کانون بیبدیل و ازجمله سپردن زمام سیاستگذاری، مدیریتی و نظارتی این منطقه به متخصصان و مدیران مجرب، متدین و آگاه به جنبههای هویتی، اجتماعی و فرهنگی آن با راهبری و نظارت جامع و فراگیر نهاد یا شورایی تخصصی و ملی متشکل از خبرگان، 8) ممانعت از سرایت این نوع فهم غلط و هویتسوز از توسعه در دیگر شهرهای مذهبی و زیارتی ازجمله قم و شیراز. به ویژه جهت جلوگیری از تکرار تجربه تلخ مشهد حول حرمهای مطهر در شهرهای مقدس نجف و کربلا.