اهمیت دومین سدشکنی توتال در ایران

۱۳۹۶/۰۴/۱۲ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۲۲۷۹
اهمیت دومین سدشکنی توتال در ایران

گروه انرژی    نادی صبوری

امروز و 224 روز پس از آنکه مدیران شرکت‌های نفتی توتال فرانسه، سی ان پی سی چین، پتروپارس ایران و مسوولان وزارت نفت در باغ کوشک، «موافقتنامه اصولی» مهم و شاخص را در صنعت نفت و گاز ایران به امضا رساندند، قرار است آن را به «قراردادی رسمی» تبدیل کنند. قرارداد مهم ایران با کنسرسیومی به رهبری شرکت توتال فرانسه بالغ بر 5 میلیارد دلار ارزش دارد که در فاز نخست آن 2 میلیارد دلار سرمایه راهی صنعت نفت بی‌جان ایران خواهد شد.

محمد مشکین‌فام، مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس، 18 آبان‌ماه سال گذشته و در جریان امضای «موافقتنامه اصولی» میان ایران و کنسرسیومی به رهبری توتال برای توسعه فاز 11 پیش‌بینی کرد که اوایل سال 2017 این موافقتنامه به «قرارداد» تبدیل شود. دیگر مسوولان نیز در آن زمان بازه زمانی 3 ماه را برای این عملیات پیش‌بینی می‌کردند. در واقعیت اما 8 ماه زمان لازم بود تا ایران بتواند زمینه «دومین سدشکنی توتال» در صنعت نفت و گاز ایران را فراهم کرده و به نوعی برای نخستین‌بار میوه‌یی با طعم قراردادهای جدید نفتی را تولید کند.

«تعادل» در گزارش روبه‌رو نگاهی به اهمیت این پروژه داشته است و در گفت‌وگو با اسدالله صالحی‌فروز، از نخستین مدیران عامل شرکت نفت و گاز پارس، اهمیت ساخت سکوهای تقویت فشار از سوی توتال برای صنعت گاز ایران را بررسی کرده است. بخشی از صحبت‌های صالحی‌فروز، پاسخی به منتقدان همکاری با توتال نیز به‌شمار می‌رود که معتقدند توتال در فازهای 2 و 3 برای ایران سنگ تمام نگذاشته است.

این‌بار هم توتال صف‌شکن شده است. این شرکت فرانسوی که سابقه 95 سال فعالیت در صنعت نفت و گاز جهان را دارد، یک بار بعد از آنکه در دهه 70، خط‌شکن حضور اروپایی‌ها در صنعت نفت و گاز ایران شد، امروز در باغ کوشک وزارت نفت، مهر تاییدی بر عملکرد سابق خود خواهد گذاشت.

همه‌چیز درباره فاز 11 پارس جنوبی است، مرزی‌ترین فاز ایران با قطر و فازی که شاید از منظر فراز و نشیب‌های فراوانی که به خود دیده است، در جهان بی‌‌رقیب به شمار رود.

آبان ماه سال گذشته نیز انعقاد موافقتنامه اصولی طرح توسعه فاز 11 پارس جنوبی از سوی شرکت توتال در فضای ابهامی که به واسطه مشخص نبودن نتایج انتخابات ایالات متحده صنعت نفت ایران را در خود فرا گرفته بود، رویکردی خط‌شکنانه به‌حساب می‌آمد. اما مهم‌ترین نکته قرارداد 4.8 میلیارد دلاری که امروز ایران با کنسرسیومی با حضور توتال، سی ان پی سی و پتروپارس به امضا خواهد رساند را جدا از پیغام به دیگر شرکت‌های اروپایی برای ورود به صنعت نفت ایران می‌توان در مساله «سکوهای تقویت فشار» و در کل تاسیسات «فشار افزایی» جست. طبق گفته‌های محمد مشکین‌فام مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس، وزن این سکوها که قرار است توسط شرکت فرانسوی توتال ساخته شوند 10 برابر وزن سکوهایی است که تاکنون توسط ایران ساخته شده است. اما اهمیت و تاثیر چنین سکوهایی در چیست؟

اسدالله صالحی‌فروز از نخستین مدیران عامل شرکت نفت و گاز پارس درباره اهمیت تاسیسات فشارافزایی به «تعادل» می‌گوید: «افت فشار گاز چندین اثر را بر پروژه‌ها می‌گذارد. یکی اینکه به دلیل مشترک بودن مخازن گازی ایران با قطر، ایران با افت فشار گاز دچار ضرر شده و امکان برداشت گاز کمتری را پیدا می‌کند. از سوی دیگر نیز طراحی پالایشگاه‌ها بر اساس فشار 75 بار برای گاز ورودی انجام شده است.

عملکرد مناسب و کارای پالایشگاه‌ها در تولید گاز یا مراحل دیگر مانند جداسازی میعانات گازی، منوط به ورود گاز با همان فشار گازی است که در طراحی در نظر گرفته شده است و در نتیجه ورود گاز با فشار کمتر مانند 70 بار به عملیات پالایشگاه خلل وارد می‌کند.» او اعتقاد دارد که نصب تاسیسات و سکوهای تقویت فشار موجب می‌شود که از ضرر اقتصادی ایران در برداشت از مخزن مشترک با رقیب جلوگیری شود.

اما نکته دیگری که این چهره شاخص به آن اشاره می‌کند، گزارش‌های ابتدایی شرکت فرانسوی توتال از مطالعات خود در فازهای 2 و 3 پارس جنوبی است.

در حالی که برخی مخالفان جذب سرمایه خارجی در ایران در چند مدت اخیر، عملکرد این شرکت در این 2 فاز را زیر سوال برده و به افت فشار مخزن این فازها اشاره می‌کردند. صالحی‌فروز عنوان می‌کند که توتال در همان مطالعات اولیه خود پیش‌بینی کرده بود که این 2 فاز بعد از 15 سال به میزانی دچار افت فشار شوند که نیازمند تاسیسات فشارافزایی خواهند بود. او می‌گوید که اگر سال 83 را به عنوان سال بهره‌برداری این فازها درنظر بگیریم عملا سال 1398 فاز 2 و 3 نیازمند نصب تاسیسات خواهد بود.

مدیرعامل اسبق شرکت نفت و گاز پارس همچنین به این مساله اشاره می‌کند که با توجه به اینکه لایه‌های گازی مختلف در هر فاز پارس جنوبی «استرس» متفاوتی را دارند، این موضوع که از همان ابتدا مشخص شود که برداشت از کدام لایه‌ها صورت خواهد گرفت، می‌تواند در زمانی که مخزن دچار افت فشار می‌شود، اثر بگذارد.

اما فارغ از این مسائل، میزان درآمدزایی قرارداد با توتال نیز اهمیت ویژه‌یی برای صنعت نفت و گاز ایران که اکنون به‌شدت نیازمند جذب سرمایه است، دارد. طبق آخرین اخبار و اطلاعات که از سوی شرکت نفت و گاز پارس منتشر شده است، میزان گاز درجای برآورد شده برای لایه‌های فاز 11 معادل 21 تریلیون فوت مکعب است. از سویی هم شرکت توتال و هم مدیران شرکت نفت و گاز پارس پیش از این اعلام کرده‌اند که پس از به تولید رسیدن این میدان، طی 20 سال به‌طور متوسط روزانه 1.8میلیارد فوت مکعب گاز از فاز 11 تولید خواهد شد. این تولید معادل تولید 2 فاز استاندارد پارس جنوبی است. پیش از این درگاه شرکت ملی نفت ایران در برآوردی اعلام کرده بود که با تولید روزانه 25 میلیون مترمکعب گاز (معادل یک فاز استاندارد در پارس جنوبی) سالانه 2میلیارد دلار درآمد نصیب ایران خواهد شد. به این ترتیب، با تولید روزانه 58 میلیون متر مکعبی از فاز 11، سالانه 4 میلیارد دلار درآمد از تولید گاز طبیعی این فاز برای ایران رقم خواهد خورد.

این رقم تنها در مورد گاز تولید شده از این فاز صدق می‌کند و میعانات گازی نیز، درآمد قابل توجه دیگری را به همراه خواهد داشت. پیش از این شرکت ملی نفت در گزارشی دیگر عنوان کرده بود که با تولید ۵۰۰هزار تن گاز مایع از هر فاز پارس جنوبی در سال (با احتساب هر تن ۷۰۰ دلار) ۳۵۰ میلیون دلار و با تولید سالانه ۵۰۰ هزار تن اتان از هر فاز پارس جنوبی (با احتساب هر تن ۳۵۰دلار)، ۱۷۵میلیون دلار در آمد عاید ایران می‌شود. با این تفاسیر نیز باید سالانه 700میلیون دلار درآمد حاصل از تولید گاز مایع و 350 میلیون دلار حاصل از تولید اتان از فاز 11 که معادل 2 فاز استاندارد است را نیز به درآمد سالانه 4میلیارد دلاری حاصل از تولید گاز افزود. با این تفاسیر می‌توان گفت طبق آخرین آمار فاز 11 از زمان رسیدن به تولید سالانه بیش از 5 میلیارد دلار برای ایران عایدی خواهد داشت.

به این ترتیب باید گفت که قراردادی که امروز با توتال به امضا می‌رسد و 8 ماه پر فراز و نشیب را برای به نتیجه رسیدن طی کرده است، در نخستین سال از آغاز به کار و عملیاتی شدن، آورده‌یی معادل 5 میلیارد دلار را به همراه خواهد داشت.

آورده‌یی که در کنار پیغام بسیار مهم این قرارداد به شرکت‌های مختلف اروپایی، استراتژیک بودن آن و اهمیت تاریخی 12 تیر 1396 در تاریخ صنعت نفت و گاز ایران را بیش از پیش مشخص می‌کند.

 

شکستن طلسم امضای قراردادهای IPC و نهایی‌شدن بازگشت توتال به صنعت نفت و گاز ایران ابعاد و نتایج مختلفی را در پی دارد. اما شاید بتوان گفت که مخابره سیگنال مثبت به سایر شرکت‌های خارجی برای ورود به ایران و منتفع شدن سازندگان داخلی تجهیزات صنعت نفت، دو مورد از مهم‌ترین آثار جانبی امضای این قرارداد هستند.  «تعادل» در گفت‌وگو با مهدی حسینی رییس کمیته بازنگری قراردادهای جدید نفتی و رضا پدیدار عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران تلاش داشته این ابعاد از قرارداد توتال را مورد بررسی قرار دهد.

مهدی حسینی رییس کمیته بازنگری در قراردادهای نفتی مهم‌ترین تاثیر قرارداد با توتال را در بی‌اثر کردن بخشی از تحریم‌های قدیمی صنعت نفت ایران قلمداد می‌کند. رضا پدیدار عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی و هیات مدیره انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت معتقد است که حضور توتال در قالب رهبر کنسرسیوم فضایی مناسب را برای سازندگان داخلی صنعت نفت فراهم می‌کند.