اجتناب از بزرگنمایی تحریم‌ها

۱۳۹۶/۰۵/۱۰ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۴۰۵۶

 بهاره مهاجری   

معاون سردبیر

  صندوق بین‌المللی پول در فوریه سال جاری میلادی گزارش مبسوطی از اقتصاد ایران منتشر کرد. این گزارش را می‌توان نخستین گزارش این نهاد بین‌المللی در زمینه آثار و تبعات تحریم و نیز پیامد اعمال تحریم‌های احتمالی‌های علیه ایران دانست.

 در این گزارش، صندوق بین‌المللی پول نکته مهمی از آثار و تبعات مستقیم و غیرمستقیم تحریم‌ها بر فروش نفت ایران را مورد توجه قرار داده که به نظر می‌رسد رسانه یا مقامی به آن چندان توجه نکرده یا اگر هم مورد توجه واقع شده، بازتاب گسترده‌یی نداشته است. این نهاد در این گزارش، نمودار و گراف جالبی از تبعات تحریم‌ها بر فروش نفت ایران آورده است. بر اساس این نمودار خسارت ایران در دوران اعمال تحریم‌های نفتی که از سال 2011 میلادی شروع شد و تا زمان توافق برجام در سال 2015 – دورانی که ایران نتوانسته به‌طور مستقیم نفت بفروشد و برخی کشورهای خریدار هم نفت ایران را به‌طور غیرمستقیم می‌خریدند – بالغ بر 185میلیارد دلار بوده است. اما تحریم‌ها فقط خسارت مستقیم بر اقتصاد ایران به‌جا نگذاشته‌اند بلکه خسارت غیرمستقیم ناشی از اعمال آنها بسیار شدیدتر از خسارت مستقیم بوده است. در خصوص صنعت نفت می‌توان اثر آن را بر کاهش تولید نفت خام ایران بررسی کرد. کاهش تولید نفت یک شوک دوجانبه بر اقتصاد متکی بر درآمد نفت ایران می‌دهد. نخستین شوک در کاهش درآمدهای نفتی قابل مشاهده است. گزارش صندوق بین‌المللی پول در این مورد نشان می‌دهد، خسارت ناشی از این تحریم‌ها بر فروش نفت ایران که از سال 2014 شروع شد و هنوز هم ادامه دارد، بالغ بر 166 میلیارد دلار است؛ به عبارت دیگر خسارت مستقیم و غیرمستقیم ناشی از اعمال تحریم‌ها بر فروش نفت ایران طی سال‌های 1390 تا 1395 حدود 351 میلیارد دلار بوده است.

از این گزارش، در بالا فقط به یک وجه از آثار و تبعات تحریم‌ها بر اقتصاد ایران اشاره شد. در حالی که گزارش 70 صفحه‌یی صندوق بین‌المللی پول، حاوی داده‌ها و اطلاعاتی است که می‌تواند به خواننده نگاه دیگری از تبعات تحریم بدهد؛ چنانکه در بخشی دیگر از این گزارش به تبعات اجتماعی – سیاسی تحریم اشاره شده است آنجا که مطرح می‌شود تحریم‌ها می‌توانند پوپولیسم و ملی‌گرایی افراطی را تقویت کنند که اثر خطرناک آن را می‌توان در سیاست‌گذاری‌های اقتصادی هر کشوری دید، موردی که متاسفانه کمتر کارشناسی به آن توجه می‌کند.

حال در شرایط فعلی، اتفاق دیگری در پروسه برجام پیش‌رو قرار گرفته است. طی چند روز گذشته شاهد موضع‌گیری‌هایی بوده‌ایم که حاکی از آن است رسانه‌ها و برخی چهره‌های افراطی منتقد دولت، از تحریم جدید کنگره امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، دستاویزی برای خروج از برجام ساخته‌اند و از این منظر به رییس جمهوری فشار وارد می‌کنند که هر چه سریع‌تر «برجام را پاره کند.» یقینا شخص رییس‌جمهور و مقامات دیگر نظام بر این نکته واقفند که «پاره کردن برجام» آن هم در شرایطی که ایران توانسته با سیاستمداری ائتلاف 1+5 علیه خود را بشکند، نه تصمیمی خردمندانه است و نه از سر سیاست‌ورزی. از این رو اعمال فشار در این خصوص، آن هم در مقطع کنونی که کوچک‌ترین حرکت غیرحساب شده، می‌تواند ائتلاف همه‌جانبه‌یی علیه ایران شکل دهد، دستاوردی جز احیای وجه خطرناک و این‌بار پنهان تحریم نخواهد داشت.  آنچه در حال حاضر رخ می‌دهد و تحریم‌های جدیدی که قرار است توسط ایالات متحده امریکا و کشورهای اروپایی علیه ایران وضع شود، نه تحریم اقتصادی بلکه تحریم‌های سیاسی است. تحریم‌هایی که جمهوری اسلامی ایران طی سی و اندی سال گذشته با آن مواجه بوده است و تازگی ندارد. آنچه ایران را در دوره تحریم‌های گذشته روی خط خطر برد، وضع و اعمال تحریم‌های اقتصادی بود که هم معیشت مردم را هدف قرار داد و هم درمان آنها را که فقط در اینجا به گوشه‌یی از آن اشاره‌یی گذرا شد.  لذا باید در نظر داشت تحریم‌های فعلی را بهتر است در چارچوب واقعیت خودش ببینیم همانطور که رییس مجلس گفت که «باید متن مصوبه امریکایی‌ها آنقدری که واقعی بوده، نشان داده شود... زیرا اینها قسمت اعظم تحریم‌هایی است که در گذشته وجود داشته و درحال حاضر نیز وجود دارد و رسانه‌ها و رادیو و تلویزیون نباید اضطراب بلاوجه ایجاد کنند.»