بر مدار پرسشگری

۱۳۹۶/۰۵/۱۵ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۴۳۶۱
بر مدار پرسشگری

 منصور بیطرف   سردبیر

روز گذشته و همزمان با مراسم تحلیف رییس‌جمهوری دولت دوازدهم اتفاق دیگری در تقویم تاریخ کشور ثبت شده بود که تلاقی دیروز با آن می‌تواند سرچشمه روشنایی برای آینده ایران باشد. درست 111 سال پیش در چنین روزی فرمان مشروطیت امضا شد و انقلاب مشروطیت به ثمر نشست. مردم ایران صاحب آن چیزی شدند که آن را «عدالتخانه» می‌نامیدند. آنچه مردم از عدالتخانه می‌خواستند با آنچه بعدها رخ داد کاملا فرق داشت.

روند استحاله انقلاب مشروطیت آنچنان بطئی رخ داد که روشنفکران دلسوز ایران تازه پس از چند دهه متوجه شدند که چگونه اصل آن به انحراف رفته و آنچه در فضای سیاسی ایران دارد رخ می‌دهد با آنچه مدنظر بوده است 180 درجه فرق می‌کند. اینکه چرا چنین فرآیندی رخ داد را می‌توان به یک چیز نسبت داد و آن عدم پرسشگری از سوی مردم و روشنفکران بود. به‌طور قطع نبود رسانه‌های منسجم، ‌بیسوادی گسترده مردم و نبود نهادهای روشنفکری ریشه‌دار و مهم‌تر از آن خواسته‌هایی که با واقعیت جامعه فرق داشت از مهم‌ترین عواملی بودند که انحراف انقلاب مشروطیت از اصل آن را به‌دنبال داشت. اگر این نهادها وجود می‌داشتند، ایران بهای سنگینی را برای تداوم دیکتاتوری و بی‌نظمی قاجاریه و پس از آن خاندان پهلوی نمی‌پرداخت.

شاید نکته‌یی که دیروز رییس‌جمهوری در مراسم تحلیف خود از انحراف انقلاب مشروطیت سخن گفت تا حدودی اشاره به همین موضوع باشد که نباید اصل پرسشگری را از جامعه حذف کرد. برای زنده ماندن یک جامعه، پاسخگویی و پرسشگری باید حاکم باشد تا هر کسی یا نهادی بداند که حد و حدود مسوولیتش تا کجاست، که فراتر از آن می‌تواند به «خودکامگی» یا «تمامیت‌خواهی» منجر شود.

«هگل» در درس گفتارهای فلسفه تاریخ خود درباره حوزه شرقی جهان که شامل کشورهای خاورمیانه و آسیای شرقی می‌شود، می‌گوید: این مناطق حافظه تاریخی ندارند. می‌توان نداشتن این حافظه تاریخی را به همین عدم پرسشگری و پاسخگویی نسبت داد. فی‌الواقع در جامعه‌یی که خودکامگی در آن کمتر و کمتر باشد، ‌موضوعی که رییس‌جمهور در متن سوگندنامه خود بر پرهیز از آن سوگند خورد، و پاسخگویی و پرسشگری بیشتر و بیشتر باشد، ‌نکته‌یی که باز رییس‌جمهوری بر آن تاکید ورزید، آن جامعه دارای حافظه تاریخی قوی خواهد شد و آن جامعه را زنده و پویا نگه خواهد داشت. می‌توان گفت براساس همین اصل - یعنی پاسخگویی و پرسشگری - است که می‌توان بر عملکرد نهادهای دولتی و عمومی نظارت کرد و شفافیت را که حاصل آن است از بطن آن بیرون آورد. و این مسوولیت در اصل برعهده رسانه‌هاست. زیرا آنچه می‌تواند این نظارت را قوی‌تر و شفاف‌تر کند رسانه‌ها هستند، کافی است در این خصوص نگاهی بیندازیم به رسانه‌ها در امریکا. آنچه تاکنون باعث شده ترامپ نتواند به اهداف پوپولیستی خود دست یابد و آن خودکامگی درونی خودش را حاکم کند، همین رسانه‌ها هستند. رسانه‌ها، ‌با وجود ذات دوگانه خود، ‌شفافیتی را می‌توانند به وجود آورند که خودکامگان را خلع سلاح کنند. از این‌رو حضور رسانه‌ها و تقویت آن در جامعه اعم از مکتوب و شبکه‌های مجازی و فعالیت آنها در چارچوب قانون یک امر الزامی و ضروری است. باشد که از گذشته درس بیاموزیم.