بر هم خوردن تعادل شهر با فروش تراکم
مظفر خسروی
دکترای جغرافیا و برنامهریزی شهری
همه سازمانها، چه دولتی و چه خصوصی برای توسعه پایدار نیازمند یک سری مطالعات و برنامههای متنوع هستند. حوزه شهرسازی به عنوان یکی از حوزههای استراتژیک شهرداری است که اهمیت قابل توجهی در تحقق اهداف شهرداری دارد. مدیریت شهر تهران با جمعیت بالغ بر 8 میلیون نفر به بزرگترین شهر جمعیتی ایران و همچنین بزرگترین کلانشهر ایران اهمیت خاص و ویژهیی دارد که بخش شهرسازی در آن نمود خاصتری دارد. عملکرد واحد شهرسازی شهرداری تهران در سالهای اخیر در توسعه پلها و بزرگراهها و همچنین تونلها قابل توجه بوده است. ساخت پروژههایی مانند امام علی (ع)، شهید زین الدین و... در سالهای اخیر نشاندهنده رشد مثبت در این زمینه است. با توجه به رشد جمعیت شهر تهران و نیاز پایتخت در توسعه معابر و بزرگراهها آمارها نشان میدهد که عملکرد شهرداری در این مورد قابل تقدیر است. اما در بعضی از موارد به اعتقاد کارشناسان کارها و پروژههای انجام شده توسط شهرداری فاقد مطالعه کافی و لازم بوده است و نتوانسته در راستای برنامههای طرح جامعه شهر تهران پیش رود. از جمله طرحهایی که میتوان نام برد، پل طبقاتی صدر با طول 11 کیلومتر و به عنوان طولانیترین رینگ بزرگراهی شمال تهران که شرق تهران را به غرب آن و تونل نیایش متصل میکند. این پل با هدف بهبود تردد و کاهش بار ترافیک منطقه شمال و شمال شرق تهران احداث شد، این در حالی است که در زمان اوج ترافیک کارآیی لازم را ندارد و با صرف هزینههای بسیار نتواسته این انتظارات را برآورده کند. از دیگر نقدهایی که به مدیریت شهرداری وارد است به نوعی نسبت به ساخت و سازهای غیر مسکونی موسوم به «مال» یا برجهای تجاری چند منظوره است. این برجهای چند منظوره به دلیل برگشت سرمایه به میزان چندین برابر در مناطق مختلف تهران احداث شدهاند. مالها کارکردهای مختلفی از جمله تفریحی، خوراکی، فرهنگی و رفاهی که دارند و تمرکز این همه خدمات در یک مکان باعث جلبتوجه شهروندان در مقایسه با سایر مراکز تجاری دیگر میشود. از طرفی دیگر با تغییر کاربریهای مسکونی به موقعیت تجاری، تعداد بلندمرتبههای غیر مسکونی در محلههای مسکونی نیمه شمالی پایتخت را حداقل به دو برابر سالهای قبل رسانده است.
در سالهای اخیر شاخص رشد ساختمان تجاری در مقابل ساختمانهای مسکونی رشد چشمگیری داشته است. وجود بعضی از این ساختمانهای چند منظوره در برخی از نقاط تهران باعث ترافیک شدید و کمبود جای پارک شده است. وضعیت آشفته ترافیک در اطراف این مجتمعها به خوبی بازگوکننده این وضعیت است. مکان بعضی از این مالها در تهران به دلیل وجود معابر تنگ اطراف آنها و نبود تناسب بین «ظرفیت محدود مسیرهای هدایت خودروهای شهروندان به مجتمع» و «حجم نامحدود فضای تجاری مجتمع برای جذب مردم» دسترسی مردم به پارکینگهای انبوه تعبیه شده در زیر زمین مالها را عملاً غیر ممکن کرده است. از سویی دیگر، پارک خودروهای مراجعهکنندگان در فاصلههایی دورتر از این مجتمعها و در حاشیههای خیابانهای اطراف و همچنین مزاحمتی که ترافیک ناشی از این مراجعهها برای ساکنان محلههای مجاور مال یا مجتمعهای تجاری بزرگ به وجود آوردهاند تنها بخشی از پیامد محاسبات غلط شهرسازی مسوولان برای صدور مجوز ساخت این مجتمعها به شمار میرود. باید توجه داشت معابر پهن و تراکم جمعیتی کم در محلهها از معیارهای صدور پروانه ساخت مالهاست.
از دیگر اهداف و کارهای شهرسازی تراکم ساختمانی است که در ادبیات برنامهریزی شهری به همین نام از آن یاد میشود. از سال 1364 فروش تراکم با طرح موضوع خودکفایی اقتصادی شهرداریها و قطع کمکهای دولتی، بجای استفاده ابزاری از آن در راستای تحقق سیاستهای شهرسازی عملاً به ابزاری برای کسب درآمد و جبران کسری اعتبارات مالی ناشی از قطع کمکهای بلاعوض دولت تبدیل شده است. افزایش تراکم ساختمانی متعاقباً افزایش جمعیت و مشکلات کالبدی – فضایی، ترافیکی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی متعددی را در پی داشته است.
اگر چه این امر طی سالهای گذشته با عنوان فروش تراکم جلوه نامناسبی بخود گرفته است، اما از دیدگاه علمی و نظریاتی اثرات مثبت زیادی دارد از جمله تحقق شهر عمودی و صرفه جویی در مصرف زمین، کاهش هزینه ناشی از توسعه تاسیساتی زیربنایی و... اما نگرش سطحی به مقوله تراکم در طرحهای شهری و تعیین آن بدون طی فرآیند علمی نیز میتواند تبعات و عوارض منفی بسیاری برای شهر و جامعه داشته باشد از جمله افزایش و ازدحام بیشتر از حد جمعیت، کاهش سرانههای خدمات عمومی و اختلال در تامین بهینه آنها، ایجاد اغتشاش و بینظمی در سیمای فضایی و کالبدی مناطق، کاهش سطح کیفی ارائه خدمات، اشرافیت، ساختمانها بر یکدیگر، نقض قوانین و حرمت قانون مداری.
بنابراین محدودیت سقف جمعیت تهران باید کنترل شود و تراکمسازی باید محدودیت داشته باشد تا مانع افزایش ترافیک شود. همچنین با افزایش تراکم فروشی و افزایش جمعیت شهری باید تمام رودخانههایی که برای کشاورزی به کار گرفته میشود، آب شرب تهران را تامین کنند. از این رو، این موضوع نگرانکننده است. درآمد شهرداری از محل تراکم فروشی نقش مهمی در بر هم خوردن تعادل فضایی شهر تهران داشته است و نباید با توجیه درآمدزایی برای هزینههای جاری توسط شهرداری مقررات شهرسازی را زیر پا بگذاریم.
یکی دیگر از انتقادهای که به شهرداری تهران وارد است به عدم توجه کافی به بافت فرسوده تهران برمیگردد. شهرداری تهران کمتر به نوسازی بافتهای فرسوده و مقاومسازی آنها در برابر زلزله بها داده است. گسترش وسیع فضاهای فرسوده در شهر تهران و نیز نامساعد بودن آنها، نیاز به سازمانی توانمند در برنامهریزی و مدیریت این بافتها را به وجود آورده است. بافت فرسوده تهران به دلیل جمعیت زیادی که در آن وجود دارد نیازمند برنامهریزی دقیق و منسجم است. این بافتها به دلیل دارا بودن گذرهای کم عرض به هنگام ارائه خدماتی نظیر آتش نشانی با مشکلات متعدد روبرو هستند و قطعاً در صورت بروز بلایای طبیعی نظیر زلزله این نوع مناطق تهران در معرض آسیب دیدگی زیادی قرار خواهند داشت و کمک رسانی بعد از اینگونه بلاهای طبیعی به دشواری میانجامد.