سهم 26 درصدی یارانه «واقعی» انرژی از اقتصاد ایران
گروه انرژی مهدی نیکویی
شاید سابقه بحث بر سر قیمتهای سوخت و سایر حاملهای انرژی در ایران به بیش از چند دهه برسد. تقریبا تمام دولتهای پس از انقلاب با مشکل قیمتگذاری روبهرو بودهاند. برخی معتقد به آن بودهاند که برای حمایت از اقشار محروم جامعه، خود را موظف دانستهاند تا سوخت و انرژیهای رایگانی دراختیار آنها قرار دهند و برخی هم اعتقاد داشتهاند برای جلوگیری از کسری بودجه یا مصرف نامتعارف مشترکین، نباید یارانهیی به انرژی تعلق بگیرد و حمایتهای دولتی را میتوان به شکلهای دیگری هم به دست مردم رساند. با تمام این مباحثات و تلاشهایی که برای کاهش یارانههای انرژی انجام شده، هنوز هم دولت بار سنگینی از هزینههای یارانهها را بر دوش میکشد. اما یارانههای پرداختی ایران نسبت به سایر کشورها در چه جایگاهی قرار دارد و کدام کشورها بیشترین یارانهها را برای حاملهای انرژی پرداخت میکنند؟
آژانس بینالمللی انرژی در گزارشی به تحلیل وضعیت یارانههای سوخت و انرژی بین کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) پرداخته است. این گزارش نشان میدهد که میزان یارانه سوخت این کشورها در 3 سال میلادی گذشته تا حدود 40 درصد کاهش داشته که البته دلیل اصلی آن افت قیمت نفت خام بوده است. با این حال، اهمیت واقعیسازی قیمتها هم بهتدریج برای آنها آشکار شده و حرکتهایی در این جهت از سوی آنها مشاهده شده است.
به گزارش آژانس بینالمللی انرژی، در نشست سالانه اخیر وزرای اقتصاد کشورهای عربی که در مراکش برگزار شد، هم توجه بیشتری به مساله یارانههای انرژی و قیمتگذاری مناسب آنها معطوف گردید. این نشست نشان داد کشورهای عربی که در زمره ارزانفروشترینهای انرژی در جهان هستند، به این نکته پی بردهاند که قیمت پایین آنها موجب بهرهوری پایین و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی بیشماری میشود. با این حال، از بزرگترین مشکلات آنها این است که هیچ استاندارد جهانی و مشخصی برای قیمتگذاری انرژی وجود ندارد و تعیین قیمت مناسب، بیش از هر چیز بستگی به قضاوت و نظر شخصی سیاستگذاران دارد.
با این حال، آمارهای ارائه شده این کشورها علاوه بر آنکه نشان میدهد دشواریهای اصلاح قیمتگذاری آنها را از هدفشان مأیوس نکرده، حاکی از دو نکته مهم دیگر نیز هست؛ نخست آنکه کشورهای عرب صادرکننده نفت نسبت به کشورهای عرب واردکننده نفت، یارانههای بیشتری بابت انرژی پرداخت کردند. نکته دوم آن است که در هر دو نوع کشور عنوان شده، نسبت یارانههای بخش انرژی در 5 سال گذشته بهتدریج کاهش یافته و قیمتها به سمت واقعیتر شدن حرکت میکنند. اکنون تنها 4 درصد از GDP کشورهای عربی صادرکننده نفت به یارانه انرژی اختصاص مییابد. این رقم برای کشورهای عربی واردکننده نفت هم پایینتر بوده و بهطور میانگین، فراتر از 3 درصد نمیرود. چنین وضعیتی در حالی است که در سالهای 2012 و 2013، بهطور معمول بین 6 تا 7 درصد از GDP کشورهای عربی (چه صادرکننده و چه واردکننده نفت) به پرداخت یارانه حاملهای انرژی تعلق میگرفت.
گزارش مبسوط صندوق بینالمللی پول
صندوق بینالمللی پول هم در میانه سال 2015 به بررسی یارانه انرژی در کشورهای مختلف جهان پرداخت. در این گزارش که آخرین گزارش از این نوع بوده و هنوز گزارش جدیدتری منتشر نشده است، یارانههای پرداختی دولتها به 4 دسته از حاملهای انرژی، برآورد شده است: نفت و مشتقات آن، زغالسنگ، گاز طبیعی و برق. صندوق بینالمللی پول، برآوردی اختصاصی نسبت به این یارانهها داشته و اعداد و ارقام ارائه شده امکان دارد با آمارهای رسمی دولتی متفاوت باشند. اما آنچه این گزارش را نسبت به سایر گزارشهای یارانهیی متمایز میسازد، توجه و محاسبه مالیاتی است که باید در ازای آسیبهای وارده به محیطزیست دریافت شود. عدم پرداخت این نوع مالیات را میتوان نوعی یارانه پنهان (در مقابل یارانه آشکار) هم نامید که اشاره به تخفیف مالیاتی سوخت و پیامدهای آن دارد.
بهطور کلی، هر فعالیت اقتصادی، پیامدهای منفی مختلفی دارد که در حالت عادی هزینههای آن به جامعه و دولت تحمیل میشود. بهعنوان مثال، ریختن فاضلاب یک کارخانه داروسازی به آبهای آزاد موجب گسترش بیماریهای مختلف و همچنین آسیب رساندن به ماهی و محیطزیست میشود. این اقدام کارخانه داروسازی موردنظر ممکن است در ظاهر باعث کاهش هزینههای آن شود اما در حقیقت هزینهها را تنها به جامعه و دولت تحمیل کرده است. آنها هستند که باید هزینههای درمان خود و پیامدهای آسیبهای زیستمحیطی را تحمل کنند. بسیاری از دولتها با مالیات نبستن بر مصرف انرژی باعث میشوند که چنین فعالیتهایی گسترش یافته و در مرحله بعد مجبور به پرداخت هزینههای بیشتری برای جبران آن خواهند شد؛ هزینههایی که از نگاه صندوق بینالمللی پول باید آنها را بهعنوان یارانه پنهان درنظر گرفت.
پیامدهای مصرف یارانهیی انرژی در این گزارش که در نهایت دولت باید هزینههایی برای رفع آنها درنظر بگیرد، به 6 دسته تقسیم میشوند: گرمایش جهانی، آلودگی هوای محلی، تراکم و ترافیک، تصادفات، آسیب به جادهها و درنهایت درآمد مالیاتی از دست رفته (در مواردی مانند آلودگی هوای محلی، میزان هزینههای تحمیل شده به دولت و جامعه ناشی از آلودگی هوا بهعنوان برآورد درنظر گرفته شده است). با اضافه شدن رقم یارانه پنهان به یارانه آشکار، رقم یارانه کل یا یارانه واقعی به دست میآید.
ایران، بزرگترین ترویجکننده مصرف انرژی
در سال 2015 (آخرین سالی که اطلاعات آن بهطور کامل وجود دارد)، ایران با 62.32میلیارد دلار بیشترین میزان یارانه آشکار انرژی را در بین کشورهای مختلف پرداخت کرده است. پس از ایران، کشورهای روسیه، عربستانسعودی، ونزوئلا، مصر و ایالات متحده امریکا قرار دارند. تفاوت میزان یارانه پرداختی ایران در مقایسه با سایر کشورها هم بسیار معنادار است. به عنوان مثال روسیه که به عنوان دومین کشور این فهرست به شمار میرود، در مقایسه با ایران 32درصد یارانه سوخت کمتری پرداخت میکند. ایران در سال 2013، رقمی برابر با 76.22 میلیارد دلار یارانه آشکار انرژی پرداخت کرده که کاهش آن تا سال 2015 میتواند، نشاندهنده همزمانی با کاهش قیمت نفت و تلاش برای واقعیتر کردن قیمتهاست. در همین برهه کشورهای عربی صادرکننده نفت و کشوری مانند ونزوئلا با شیب بیشتری اقدام به محدودسازی یارانههای انرژی پرداختی خود کردهاند. نکته آنجاست که یارانه انرژی روسیه در این 2 سال تغییر چندانی را نشان نداده و رقم پرداختی ایالات متحده حتی افزایش هم یافته است. آمار و ارقام این کشورها احتمالا حاکی از آن باشد که صرفهجوییهای ناشی از کاهش قیمت نفت و مشتقات نفتی مصرفی آنها در حامل انرژی دیگری به شهروندان آنها پرداخت شده یا آنکه همزمان با کاهش هزینه تولید محصولی مانند بنزین، دولت قیمت آن را در بازار داخلی کاهش داده است. (خلاف آنچه در ایران اتفاق افتاد)
جایگاه ایران از نظر نسبت یارانه پرداختی به تولید ناخالص داخلی خود (GDP)، نسبت به جمعیت یا نسبت به سالهای پیش اندکی متعادلتر از رقم خالص هزینهکرد است. به عنوان مثال، سهم یارانه پرداختی ایران از GDP در سال 2015 برابر با 14.94درصد بوده است. علاوه بر آنکه این نسبت با کاهش رقم 20.76درصدی سال 2013 به دست آمده باعث شده تا ایران در فهرست کشورها، دستکم جایگاهش یک پله بهبود یابد و نسبت به زیمبابوه بخش کمتری از اقتصاد خود را صرف یارانه کند. کاهش سهم یارانه سوخت ایران از GDP آن را میتوان ناشی از 3 عامل همزمان دانست. نخست آنکه از سال 2013 به بعد هزینه تمام شده سوختهایی مانند بنزین و گازوییل کاهش یافت، قیمت سوخت در کشور تکقیمتی شد و افزایش نسبی داشت و همزمان با آنها رشد اقتصادی هم باعث افزایش تولید ناخالص داخلی ایران شد.
از نظر یارانه انرژی سرانه، کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس هستند که در بالای جدول قرار گرفتهاند. قطر، بحرین، امارات متحده عربی، عربستانسعودی، ترکمنستان و کویت کشورهایی هستند که به ازای هر شهروند خود میزان یارانه انرژی بیشتری نسبت به ایران پرداخت میکنند. پس از ایران رده هفتمی هم کشور ونزوئلا قرار گرفته است که همگی کشورهایی وابسته به منابع زیرزمینی نفت و گاز هستند و اجازه دادهاند تا منافع ناشی از این ثروتهای بادآورده نصیب شهروندان آنها شود. اما 2 نکته در این جدول، توجه مخاطب را به خود جلب میکند. نخست آنکه میزان یارانه آشکار سرانه قطر رده اولی در مقابل ایران رده چهارمی تقریبا دوبرابر است (1544.14 در مقابل 789.19 دلار) . اما همین رقم در سال 2013 برای قطر برابر با 3340.86 دلار در مقابل 990.20 دلار ایران بوده است. همانطور که پیش از این هم گفته شد، بخش قابل توجهی از این کاهش ناشی از افت قیمت نفت در بازارهای جهانی بوده است اما باز هم روند نزولیتر یارانه انرژی در قطر نشان میدهد که آنها حرکت سریعتری به سمت واقعیکردن قیمتهای انرژی داشتهاند.
یارانه انرژی واقعی کشورها چقدر است؟
با در نظر گرفتن مولفه پیامدهای مصرف انرژی (تخفیفهای مالیاتی انرژی) و دستهبندی کشورها براساس شاخص یارانه انرژی واقعی (یارانه آشکار به اضافه یارانه پنهان)، ایران از صدر کشورهای پرداختکننده مالیات پایینتر میآید. این موضوع به معنای آن است که با وجود رتبه هشتم ایران در تولید گازهای گلخانهیی (براساس آمارهای کتاب حقایق جهان، وابسته به سازمان سیا امریکا)، کشورهای دیگری هستند که پیامدهای شدیدتری ناشی از مصرف بیش از حد انرژی را تحمل میکنند. در این فهرست چین، امریکا، روسیه، هند و ژاپن بالاتر از ایران قرار گرفتهاند که نشان میدهد تخفیفهای مالیاتی انرژی آنها بهشدت بالاتر از ایران بوده که توانسته میزان بالای یارانههای آشکار ایران را جبران کنند. این موضوع به ویژه در مورد چین صحت دارد که رقم یارانه انرژی واقعی آن به 2272 میلیارد دلار بیش از 5 برابر GDP ایران میرسد. این رقم برای ایران 108.53میلیارد دلار است.
در جدول نسبت یارانه واقعی انرژی به GDP و رقم سرانه آن به ترتیب کشورهای اوکراین با 60.73 درصد و قطر با 5995.25دلار کشورهای نخست هستند. در جدول نخست، کشور ایران در رتبه هفتمین کشور (با نسبت 26درصدی) قرار دارد و در جدول دوم هم بیستوچهارمین کشور (با 1374 دلار) است. بهطور کلی این جداول نشان میدهد که با وجود میزان بالای یارانههای انرژی پرداختی ایران، سهم شهروندان کشور از آن نسبت به کشورهای عربی کمتر است و پیامدهای مصرف بیش از حد انرژی هم نسبت به سایر کشورهای در حال توسعه، متعادلتر است. (البته جز میزان تصادفات و نقش در گرمایش جهانی)
در نهایت موضوعی که نباید از آن غافل شد، این است که در گزارش صندوق بینالمللی پول، یارانه پرداختی کشورها به منبعی مانند آب نادیده گرفته شده است که با توجه به شباهت یارانههای اختصاصی به آن با یارانههای برق و سوخت و همچنین تحت وزارت نیرو بودن آن میتوان از تفکیک خودداری کرد. از طرف دیگر با توجه به وضعیت بحرانی منابع آبی ایران و کاهش بارندگیها، پیامدهای ناشی از پرداخت یارانه به آب بسیار سنگینتر از پیامد اختصاص یارانه به سایر انرژیها به نظر میرسد.