اخبار
رنج اقتصاد ایران از سونامی نقدینگی سرگردان
فرهاد آگاهی، رییس انجمن واردکنندگان فرآوردههای خام دامی در گفتوگو با پایگاه خبری اتاق ایران میگوید: «از ملزومات سرمایهگذاری برای رشد اقتصادی و رونق بازار کالا و نیروی کار، آرامش بازار و تقارن اطلاعات است.» اما نبود اینها سرمایهگذاری را به مسلخ میبرد؛ این را آگاهی میگوید: «نخستین گام برای قربانی کردن سرمایهگذاری چه از منابع داخلی و چه از منابع خارجی، بر هم زدن امنیت و آرامش درونی اقتصاد است که در همه دنیا یکی از عوامل اصلی بروز چنین اختلالی، ورود بیشازحد دولتهای فربه، به عرصه اقتصاد است.» او ادامه میدهد: «بنابر تئوریهای اقتصادی، دولتها هرچقدر بزرگتر و سنگینتر میشوند، بهمنظور تامین هزینههای جاری خود، از مسیری مانند مالیات و تعرفه، بخشی از بازدهی بازار را بهصورت خودکار کم میکند و از مسیر دیگر یعنی رانت، کل اقتصاد را آشفته میسازند.»
شرایط امروز سرمایهگذاری در ایران را چگونه میبینید؟ نایب رییس کمیسیون کشاورزی و صنایع غذایی اتاق ایران پاسخ میدهد: «اگر بخواهیم نگاهی واقعبینانه به رشد سرمایهگذاری در کشورمان طی چند سال قبل داشته باشیم، خواهیم دید که فضای تولید و تجارت قانونی در کشور از کمبود تزریق سرمایه به حالت احتضار افتاده، این در حالی است که همزمان، اقتصاد از سونامی نقدینگی سرگردان، پریشان بوده است.» او ادامه میدهد: «این پارادوکس، یک واقعیت غیرقابل کتمان در فضای اقتصادی کشورمان است که رسیدگی به آن و گرهگشایی از آن، باید در دولت دوازدهم بهصورت جدی مدنظر سیاستگذاران قرار گیرد.» مهمترین مشکل بخش خصوصی در حوزه سرمایهگذاری کدام است؟ «وجود رانتهای دولتی، قابلیت رقابت برای بخش خصوصی را از اقتصاد کشور گرفته است و فشار نقدینگی بیهدف، سرمایهگذاریهای مولد را کم سود کرده است.» او عوامل مخرب دیگر را وجود فسادهای اداری، گسترش اخبار غیررسمی پیرامون ورشکستگی برخی بانکها به عنوان عاملان بزرگ تامین سرمایه و تغییر شیوه حسابداری مالی آنها میداند.
به گفته آگاهی، در کنار افزایش فضای ناامنی و ایجاد جو روانی رکودزا، زیاد بودن مطالبات بخش خصوصی از دولت و دهها مولفه دیگر، باعث شده سرمایهگذاری در کشور ما به فرایندی پرریسک تبدیل شود و اعتماد سرمایهگذار به بازدهی مناسب سرمایه کاهش یابد و این تنها بخشی از دلایل کاهش سرمایهگذاری در چند سال اخیر است که درنهایت به ایجاد پارادوکس مذکور دامن میزند.
فرش ایران وزن جهانی خود را از دست داده است
عضو هیات نمایندگان اتاق ایران میگوید وضعیت بازار فرش ایران در جهان «خرابتر از همیشه» است. سید رضی حاجی آقامیری میگوید: «داستان وضعیت فعلی فرش ایرانی یک داستان خیلی طولانی است و این سقوط و نزول آن از خیلی سال پیش شروع شده است و متاسفانه ادامه دارد.»
او در پاسخ به اینکه پس از برجام آیا گشایشهای جدیدی در بازار فرش ایران و به خصوص صادارت فرش به امریکا ایجاد نشد؟ میگوید: « بعد از برجام تنها یک مختصری فرش به امریکا صادر شد که آنها هم فاقد ارزش بودند و چیزی نبود که بتوانیم روی آن حساب ویژه باز کنیم.» او در ادامه در پاسخ به اینکه آیا صادرات فرش به امریکا هماکنون انجام میشود یا خبر؟ گفت: «هماکنون صادرات فرش به امریکا ولی کار ویژهیی صورت نمیگیرد زیرا صادرات فرش باید بسیار تخصصی و با تمرکز جدی روی فرش ایرانی و ارزشمند باشد ولی آن چیزهایی که الان به امریکا صادر میشود عمدتا فرشهای فرسوده و بیارزش و از بین رفته هستند که به شهره جهانی فرش ایرانی هم آسیب وارد میکنند و البته خیلی تفاوتی هم با فرشهای بدی که از کشورهای دیگر به امریکا میروند، ندارند.»
این عضو هیات نمایندگان اتاق تهران با بیان اینکه مشکل اصلی صادرات فرش ایران این است که «ما بازارهایمان را از دست داده ایم»، میگوید: «وقتی شما صاحب یک چیزی هستید ولی برای آن ارزشی قائل نیستید و دنبالش را نمیگیرید باعث میشود که به تدریج ارزش آن از بین برود و از سکه بیفتد؛ فرش ما الان از سکه افتاده است و فرشهای دیگر جایگزین فرش ایرانی شدهاند.»
رییس سابق کمیسیون توسعه صادرات اتاق ایران با بیان اینکه بخش خصوصی و بخش دولتی هر کدام وظایف و مسوولیتهایی در مقابل صادرات غیرنفتی از جمله فرش دارند و هیچکدام هم نمیتوانند مسوولیتهایشان را با هم مقایسه کنند، گفت: «باید دولت در نظر بگیرد که بخش خصوصی توان و قدرتش محدود است و برای یک سال، دو سال، پنج سال، ده سال میتواند شرایط سخت را تحمل و مقاومت کند، در این شرایط دولت باید وارد عمل شود و حمایت کند، اگر این اتفاق نیفتد بخش خصوصی دلسرد میشود و میبیند که شرایط همواره بد است پس از آن کار خارج میشود، اتفاقی که برای فرش ایران هم افتاد و باعث شد بسیاری از صادرکنندگان و متخصصان این حوزه کارشان را رها کنند یا اینکه به نسلهای بعدی خود توصیه کنند که این کار را ادامه ندهند، موضوعی که باعث ایجاد یک «گپ» شد و ما متخصصان این حوزه را از دست دادیم و کسی هم در ادامه تربیت و جایگزین نشد و الان با نسلی منقطع رو به رو هستیم و این اتفاق نه تنها در امریکا که برای فرش ایران در اروپا هم افتاده است.»
وی با بیان اینکه «فرش ایران وزن جهانی خود را از دست داده»، میگوید: «الان وقتی به مجلات معماری داخلی مشهور جهان نگاه میکنم و دنبال یک فرش ایرانی و حتی شرقی روی زمین میگردم، چیزی نمیبینم و این متاسفانه نشاندهنده تغییر سلیقه است. معماران داخلی در عصر مدرن سلیقهها را تغییر دادهاند و ما هم در مقابل آنها منفعل نشستیم و کاری انجام ندادیم، اگر دولت ایران یک استراتژی قوی در حفظ بازارهای جهانی فرش داشت باید از طریق بودجههای دولتی و کلان پروژههای حساب شدهیی با نظر کارشناسان و متخصصان تعریف میکرد و با معماران داخلی وارد مذاکره میشود تا این سلیقه از بین نرود و کنار گذاشته نشود اما حالا همهچیز از بین رفته و ما با چنان سیل مهیب و هولناکی درگیر هستیم که جراتی برای حضور در این مسیر سیل نداریم.