سودای رفاه با سازمان رفاه
گروه اقتصاد اجتماعی|
قاضیزاده هاشمی یکشنبه این هفته، در بازدید از خانه بیماران ایبی (بیماری پروانهیی) گفت: اگر یک سازمان رفاه اجتماعی موثر داشتیم شاید امروز دلمان غصهدار نبود.
او اینگونه بر پیشنهاد پیشین خود که فروردین ماه امسال و در دیدار با نمایندگان انجمنها و سازمانهای مردم نهاد از ارائه به رییسجمهوری خبر داده بود، تاکید کرد و پای فشرد. وزیر بهداشت در آن دیدار نوروزی گفته بود: با توجه به فرمایشات رهبری، به رییسجمهوری پیشنهاد تشکیل یک سازمان رفاه اجتماعی را دادم که اقدامی برای حل گرفتاریهای رفاهی و اجتماعی مردم باشد.
آغاز ماجرا
قاضیزاده هاشمی البته نخستینبار، در پاییز سال گذشته، پیشنهاد تشکیل «سازمان رفاه اجتماعی» را پیش کشیده بود. علاقه بسیار وزیر بهداشت برای ورود به موضوعات دیگر حوزه رفاه، موجب شد او، آذرماه پارسال، با وجود مخالفت با طرح مجلس برای ادغام دو وزارتخانه رفاه و بهداشت، پیشنهاد تشکیل این سازمان را ارائه کند.
داستان ورود وزیر بهداشت به موضوعهای دیگر حوزه رفاه اجتماعی، به اندکی پیشتر بازمیگردد؛ به آغاز انباشته شدن بدهیهای بیمههای زیرمجموعه وزارت رفاه و شعله ور شدن آتش اختلاف میان دو وزارتخانه. تنشها و اختلافهای میان دو وزارتخانه، از خردادماه 94، یعنی زمانی که بدهی بیمهها به نظام سلامت به رقم ٧,٥ هزار میلیارد تومان رسید، آغاز شد.
گرچه قانونهای بالادستی تکلیف قانونی تجمیع بیمههای پایه درمانی را برعهده وزارت رفاه گذاشته بودند، اما این اتفاق تا آن زمان و همچنین تاکنون، رخ نداده است. وزیر رفاه هم آن زمان با پذیرش تکلیف وزارتخانهاش برای تجمیع بیمهها، گفت: «ساختارها برای ادغام هماهنگ نیستند.» همین موضوع، آن زمان بهانهیی شد برای وزارت بهداشت، تا موضوع انتقال منابع مالی بیمهها را به زیرمجموعه خود، با وجود تناقض این خواست با سیاستهای کلی حوزه سلامت، ابلاغی رهبری، پی بگیرد.
زمزمههای درخواست وزارت بهداشت برای منابع مالی بیمههای اجتماعی به زیرمجموعه خود که شنیده شد، سه سال و نیم پس از آغاز طرح تحول نظام سلامت، تنش میان دو وزارتخانه شریک در طرح، آغاز شد و پس از آن، قاضیزاده هاشمی در هر فرصتی که به دست آورد، چه مستقیم و چه غیرمستقیم سیاستهای رفاهی وزارتخانه شریک را، نه تنها در حوزه سلامت، که در دیگر حوزهها هم، به باد انتقاد گرفت. آن انتقادها، در نهایت در پیشنهاد جدا شدن نهادهای رفاهی وزارت رفاه و تشکیل سازمان رفاه اجتماعی متبلور شد.
حیف رفاه
آبان ماه پارسال، جلسه کمیسیون تلفیق برنامه ششم توسعه مجلس برای رایگیری در مورد پیشنهاد کمیسیون بهداشت مجلس پیرامون تجمیع بیمهها، به درخواست وزیر بهداشت، برپا شد. در آن جلسه بخت با هاشمی یار نشد و این قانون با ١٩رای مخالف در برابر ١٨ رای موافق و تلفیق بر اساس اصل تفکیک تولیت از تدارک و خرید خدمت، رد شد. پس از آن، برخی از نمایندگان پیشنهادی را پیش کشیدند که از قضا یکبار در مجلس هفتم به رای گذاشته شده بود و یک فوریتش هم تصویب شده بود. هر چند آن پیشنهاد سرانجامی نیافت، اما نمایندگان مجلس، آذرماه پارسال، در آخرین جلسه کمیسیون تلفیق برنامه ششم، پیشنهاد ادغام دو وزارتخانه رفاه و بهداشت و تشکیل وزارتخانهیی با نام وزارت «سلامت و رفاه» را مطرح کردند.
هر چند این طرح در میان خود نمایندگان مجلس هم اقبالی نیافت و وقتی مخالفت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان برنامه و بودجه بر آن افزوده شد، به سرعت رد شد. این پیشنهاد اما با واکنش تند وزیر بهداشت هم مواجه شد؛ چه اینکه شرط نمایندگان حامی طرح برای ادغام تمامی بخشهای رفاهی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، از جمله بیمههای درمانی و بازنشستگی و سازمان بهزیستی در وزارت بهداشت، جدا شدن آموزش پزشکی از این وزارتخانه و الحاقش به وزارت علوم بود. این موضوع، نقطه فصل قاضیزاده هاشمی و یاران او در کمیسیون بهداشت مجلس، با حامیان این طرح بود. او آن زمان این پیشنهاد را «انحرافی» خواند و گفت: ما با جدا شدن آموزش پزشکی از وزارت بهداشت مخالف هستیم. این موضوع جزو جدا نشدنی وزارت بهداشت است و در سیاستهای کلی ابلاغی از سوی رهبری هم به آن اشاره شده است.
قاضیزاده البته همان زمان هم فرصت را غنیمت شمرد و نوک پیکان انتقادش را سوی وزارت رفاه گرفت و ادامه داد: ادغام وزارت بهداشت در وزارتخانهیی که برای انجام برخی کارهای خود هم ناتوان است به نفع کشور و سلامت مردم نیست. اعتقاد داریم که رفاه اجتماعی، باید دارای سازمانی مقتدر و چابک در کشور باشد با ادغام این دو وزارتخانه، محقق نخواهد شد و ما با این موضوع مخالف هستیم. ما نظر کارشناسی خود را در این خصوص ارائه دادهایم، اما مجلس تا امروز آن را نپذیرفته است.
وزیر بهداشت یک ماه پس از آن هم، با تاکید بر مواضع پیشینش گفت: ظلم بزرگ دیگری که کردهایم این است که 12 سال پیش سلامت مردم را دست بنگاه اقتصادی دادیم و سلامت مردم به وزارت رفاه رفت. اسم آن را گذاشتند رفاه و بنده معتقدم حیف این اسم است. این وزارت چه چیز برایش مهم است؟ برای او حقوق و سرمایهگذاری مهم است و بعد هم میگوید حقوق باید به دست کارگران و بازنشستگان برسد زیرا پزشکان وضعیت مالی خوبی دارند و این بدبختی ما شده است.
موافقان، مخالفان
البته در میان مخالفان پیشنهاد ادغام دو وزارتخانه، نمایندگانی چون سلمان خدادادی هم بودند که سبب مخالفتشان متفاوت بود. خدادادی همان زمان در گفتوگویی گفت: وزارت بهداشت در بحث تجمیع بیمهها نمیتواند ناظر، مجری و سیاستگذار باشد. وی تصریح کرد: متاسفانه طرح مجدد پیشنهاد ادغام وزارت بهداشت با وزارت رفاه، به نوعی بینظمی و برهم ریختگی در دو وزارتخانه ایجاد میکند، زیرا طرح اینگونه پیشنهادها بدون کار کارشناسی بوده و به نفع وزارتخانه مربوطه و مردم نیست.
خدادادی یکی از مخالفان تشکیل سازمان رفاه اجتماعی است. رییس کمیسیون اجتماعی مجلس، با «خام» خواندن این پیشنهاد، به خانه ملت گفت: نمیتوان با یک پیشنهاد خام، برخی اقدامات را انجام داد. یکی از مشکلات حال حاضر نبود متولی در حوزه آسیبهای اجتماعی است؛ بنابراین نبود متولی و تمرکز بر حل آسیبها یکی از معضلات جامعه است که باید به آن توجه کرد. متاسفانه سیاستهای اشتباه و نادرست برخی دولتها و کارکرد غیرقابلقبول آنها منجر به افزایش آسیبهای اجتماعی در جامعه شده است.
طرح تشکیل سازمان جدید البته موافقانی هم دارد. ازجمله منوچهر جمالی عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس. او البته هدف این پیشنهاد را تنها در کمک به بیماران خاص و بهطور ویژه، بیماران پروانهیی خلاصه کرد و گفت: در هر شرایطی و تحت تشکیل هر سازمان یا نهادی باید از بیماران ایبی بهطور ویژه حمایت شود، تفاوتی ندارد که این حمایتها از سوی وزارت بهداشت یا از طریق وزارت رفاه انجام شود؛ تنها مهم حمایت از این بیماران درطول روند درمان است.
نماینده رودبار در مجلس افزود: بنابراین اگر قرار است که سازمانی با این هدف تشکیل شود باید هرچه سریعتر اقدامات لازم را دراین حوزه انجام داد، همه دستگاههای مرتبط دراین حوزه باید تمام امکانات لازم و توان خود را درکمک به بیماران ایبی به کار گیرند.
بیمانند، چون ایران
بهداشت و خدمات سلامت، یکی از ارکان و زیرمجموعههای اصلی رفاه و نظامهای تامین اجتماعیاند و بر این اساس هم، شاید انتظار ورود وزارت رفاه، به مسائل حوزه بهداشت و وزارتخانهاش، چندان عجیب نباشد. به همین سبب هم برخی کشورهای پیشرو در خدمات رفاه اجتماعی، همچون کره جنوبی، فرانسه و کشورهای حوزه اسکاندیناوی، نظام سلامت را به صورت یکپارچه و در ذیل نظام رفاهی مدیریت میکنند.
اما اکنون، واروی این در حال رخ دادن است و این وزارتخانه بهداشت است که درصدد جدا کردن ساختارهای رفاهی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، از زیرمجموعه مدیران کنونی آن است. سبب، شاید جبران کمبودهای مالی طرح تحول سلامت و کوشش برای یافتن منابعی پایدار برای حفظ طرح باشد. با این همه، در همان کشورهایی که نظام سلامت، ذیل نظام رفاه مدیریت میشود هم تفکیک سیاستگذار و ناظر، از ارائهدهنده و خریدار خدمات درمانی اصلی استوار است. اینجا اما، گویا سخن خود وزیر بهداشت صادق است؛ «مدل نظام سلامت ایران در هیچ جای دنیا مشاهده نمیشود.»