ایران و چشمانداز ارتقای جایگاه منطقهای
دستیابی به جایگاه قدرت نخست و بلامنازع منطقه با وجود دشواریهای پیش رو، کارشکنیهای خارجی و برخی مانعتراشیهای داخلی هدفی است که در صورت مدیریت مقدورات موجود و بهرهگیری از پشتوانههای ملی در دهه پیش رو محقق خواهد شد.
به گزارش ایرنا، ترسیم چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404، هدفگذاری و برنامهریزی کلانی بود که اوایل دهه 80 خورشیدی صورت گرفت تا جایگاه مطلوب و برتری منزلت ایران را برای 20سال بعد در حوزه جغرافیایی خاورمیانه، آسیای مرکزی، قفقاز و در میان همسایگان مشخص کند.
بنابر مفاهیم و ادبیات سیاست و روابط بینالملل این هدفگذاری را میتوان ناظر به تحقق برتری هژمونیک ایران در حوزه غرب آسیا دانست؛ هدفی که حرکت به سوی آن در سالیان گذشته با فراز و فرودهایی همراه بوده است.
با گذشت دوره پر چالش تعارض با نظام بینالمللی، شتابنده شدن حرکت به سوی هژمونی منطقهیی در سالهای اخیر سبب شده تا دشمنان ایران جدیتر از همیشه کارشکنی در این مسیر را دنبال کنند. در واپسین روز خرداد ماه امسال بود که «رکس تیلرسون» وزیر امور خارجه امریکا در مجلس سنا از ضرورت مقابله با تهران و سد کردن مسیر دستیابی به هژمونی منطقهیی سخن گفت. بسیاری از تحلیلگران افزایش خصومتورزی صهیونیستها و برخی کشورهای منطقه به ویژه سعودی را در نگرانی آنان از ارتقای منزلت جمهوری اسلامی ایران جستوجو میکنند.
در تعریف عوامل قدرتساز براساس نگاه سنتی میتوان به دو دسته و مجموعه عناصر اشاره کرد؛ دسته نخست عناصر سختافزاری چون وسعت جغرافیایی، جمعیت، توان نظامی، منابع طبیعی، قدرت اقتصادی و... مولفههای نرمافزاری نظیر انسجام و همبستگی، داشتن رهبری فرهمند، ایدئولوژی و انگیزههای تاریخی، فرهنگی که مکملی بر عناصر سخت قدرتساز به شمار میرود.
در دوره جدید اما حوزههای تبلیغات، ارتباطات و رسانه به بسترهای مهم قدرتسازی کشورها تبدیل شده تا جایی که کشور کوچکی چون قطر با جمعیت کمتر از 3میلیون نفر از طریق تاریخسازی، فعالیتهای گسترده رسانهیی، به دست آوردن میزبانی جام جهانی فوتبال و... کسب پرستیژ بینالمللی را دنبال میکند و رهبران دوحه در هماوردی با 4 کشور عربی عقبنشینی را گزینه پایانی خود قرار میدهند.
جمهوری اسلامی ایران در مسیر چشمانداز 1404 و در مقایسه با دیگر کشورهای منطقه مزیتهای غیرقابل مقایسهیی را داراست. قرار گرفتن در کانون ارتباطی 3 قاره و مرکز تولید انرژی جهان، تسلط بر تنگه هرمز به عنوان شاهراه ترانزیت محصولات انرژی، بهرهمندی از بزرگترین منابع نفتی و گازی، غنای سرزمینی از منابع طبیعی در کنار گستردگی قلمرو و جمعیت فراوان سختافزارهایی کم نظیر را به ایران عرضه داشته است.
بر بستر تمدنساز فلات ایران، عناصر تاریخی و فرهنگی بسیاری را میتوان برای تکمیل وجوه قدرتسازی سختافزارهای یاد شده یافت. علاوه بر اینکه در 4دهه گذشته جمهوری اسلامی ایران در عرصه گفتمانسازی بر مثلث ترویج انقلابیگری، الگوی ایرانی- اسلامی مردمسالاری و شکلدهی به محور «مقاومت» در منطقه متکی بوده است.
ترکیب مولفههای سنتی سختافزاری و نرمافزاری با عوامل نوین قدرتساز و رها شدن ظرفیتهای یاد شده در فضای تعاملجویی با نظام بینالملل سبب شده تا رقبای ایران با نگاهی نگران شاهد ترقی جمهوری اسلامی ایران در سلسله مراتب قدرت منطقهیی و بینالمللی باشند؛ واقعیتی که برخی از این رقبا را به سوی سازشناپذیری و تقابل حداکثری سوق داده است.
نکته قابل تامل اما درونزایی فرآیند قدرتسازی است. تنها در عرصه نظامی با مقایسه هزینههای دفاعی ایران و چند کشور منطقه میتوان به روشنی ابعاد این درونزایی را دریافت.
براساس اعلام «موسسه تحقیقات صلح استکهلم»(سیپری) عربستان سعودی با 87 میلیارد دلار در سال 2015 در جمع 3 کشور نخست ردهبندی کشورهای دارای بیشترین مخارج نظامی در جهان قرار گرفته و هزینههای نظامی ایران کسری از این میزان هنگفت و حتی پایینتر از امارات، ترکیه، رژیم صهیونیستی و عراق بوده است. با این حال تامین بخش عمده لجستیک و مایحتاج نظامی در داخل و بینیازی از خریدهای هنگفت تسلیحاتی، بهرهمندی از نیروی انسانی آموزش دیده و با انگیزه، دارا بودن تجربه نبرد کلاسیک و غیرمنظم در سالیان جنگ و مقابله با گروههای تروریستی، دستیابی به فناوریهای پیشرفته بومی در عرصه دفاعی و... موجب شده تا جمهوری اسلامی ایران در برآورد قدرت نظامی از بسیاری از رقبای پرهزینه خود پیشی گیرد.
اواخر خرداد ماه امسال بود که موشکهای میانبرد ایران مواضع تروریستهای داعش را در سوریه هدف قرار داد و در ادامه، پرتاب موفقیتآمیز موشک ماهوارهبر سیمرغ در اوایل ماه گذشته بار دیگر توجهها را به توان جمهوری اسلامی ایران در زمینه هوافضا و صنایع موشکی معطوف کرد.
پیشرفتهای علمی که در سالهای گذشته پشتوانه افزایش توان دفاعی کشور قرار گرفته در حوزههای دیگر نیز شایان و نمایان بوده است. اوایل سال گذشته ایران بین 25کشور برتر تولیدکننده کمیت علم دنیا حائز رتبه نخست رشد کمیت تولید علم شد.
همچنان که اشاره شد، تحول در رویکرد خارجی تهران پس از انتخابات خرداد ماه 92 سبب شد بسیاری از ظرفیتهای ارتقای منزلت کشور از زیر سایه سنگین سیاستهای تنشزا و ایرانهراسی رقبای منطقهیی و دشمنان بینالمللی خارج شود و در عوض، دیپلماسی پویا و تلاش برای گسترش ارتباطات بینالمللی چاشنی حرکتی پرشتاب به سمت راس قاعده قدرت در سطح جهانی قرار گیرد.
پیشنیاز تکمیل فرآیند قدرتیابی و هژمونی منطقهیی ایران، تحول در عرصه اقتصادی است و ضرورت دگرگونی وضعیت تولید، اشتغال، صادرات و در مجموع ثروتسازی در اقتصاد اینک بیش از هر زمان دیگری در کشور احساس میشود. در این راستا افزایش توان و سطح تاثیرگذاری ایران بر اقتصاد منطقه و جهان میتواند گامی مهم به سوی اهداف چشمانداز 20ساله یا به عبارتی پله نهایی صعود به مرتبه هژمونی منطقهیی قرار گیرد.