کاهش یک درصدی نرخ بیکاری
گروه کلان
نرخ بیکاری در فصل تابستان کاهش قابلتوجهی داشته است. براساس گزارش مرکز آمار این شاخص در فصل گذشته به رقم 11.7درصد رسیده است، بدین معنا که در فصل تابستان نسبت تعداد بیکاران به کل جمعیت فعال (افراد 10 سال به بالا که شاغل یا تمایل به اشتغال دارند) 11.7درصد است. این رقم نسبت به فصل بهار که نرخ بیکاری آن 12.6درصد اعلام شد، کاهشی 0.9درصدی داشته است. البته کارشناسان معتقدند که نرخ بیکاری فصلی از اعتبار بسیار پایینی برخوردار است. رییس مرکز آمار اعلام کرده که شاخص فصلی تا 25درصد خطای نسبی دارد در حالی که این رقم در شاخصهای سالانه 10درصد است. این موضوع بیش از هر چیزی بهدلیل تاثیر مشاغل موقت فصلی است که در تابستانها در بخش کشاورزی رخ میدهد. با این حال آمار نقطهیی بیکاری نشان میدهد که باز هم کاهشی یکدرصدی در تابستان امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل ایجاد شده است. شاخص نقطهیی بهطور دقیق عوامل فصلی را کنترل میکند اما باز بهدلیل نوسانات متضاد در تابستان سالهای گذشته نمیتوان به یقین از شروع روند کاهش بیکاری صحبت کرد و در این رابطه بهتر است ارقام فصلهای آتی را به انتظار بنشینیم.
کاهش سرعت مشارکت اقتصادی
به گزارش «تعادل»، نتایج طرح آمارگیری نیروی کار تابستان 1396 منتشر شد. بررسی نرخ بیکاری افراد 10ساله و بیشتر نشان میدهد که 11.7درصد از جمعیت فعال (شاغل و بیکار)، بیکار بودهاند. بررسی روند تغییرات نرخ بیکاری کل کشور نشان میدهد که این شاخص، نسبت به فصل مشابه در سال قبل (تابستان 1395)، 1.0درصد و نسبت به فصل گذشته (بهار 1396) 0.9درصد کاهش داشته است. براساس این گزارش در تابستان 1396، 41.0درصد جمعیت 10ساله و بیشتر از نظر اقتصادی فعال بودهاند، یعنی در گروه شاغلان یا بیکاران قرار گرفتهاند. بررسی روند تغییرات نرخ مشارکت اقتصادی کل کشور نشان میدهد که این شاخص، نسبت به فصل مشابه در سال قبل (تابستان 1395)، 0.6درصد و نسبت به فصل گذشته (بهار 1396)، 0.4درصد افزایش داشته است.
بدین قرار معلوم میشود که هر چند کاهش نرخ بیکاری بهدلیل کاهش نرخ مشارکت اقتصادی نبوده است، اما در آن بیتاثیر هم نیست. براساس فرمول نرخ بیکاری، جمعیت بیکار در صورت و جمعیت فعال در کسر قرار میگیرد. بر این اساس برای کاهش این نرخ یا باید از تعداد صورت کسر کاسته شود یا در تعداد مخرج. آمارها نشان میدهد که با وجود اینکه مخرج کسر نسبت به بهار 0.4درصد افزایش داشته است، با این حال این تعداد در بخش شاغلان قرار گرفتهاند و صورت کسر را افزیش ندادهاند. علاوه بر این تعدادی از بیکاران بهار 96 (معادل 0.5درصد) هم به جرگه شاغلان پیوستهاند. بهطور کلی با گذر زمان و ورود افراد جدید به بازار کار، نه تنها درصدی از بیکاران قبلی به آینده منتقل میشوند، بلکه با افزایش مشارکت اقتصادی که به دلایلی طبیعی و سیاستی (مانند پدیده دوشغلهها و ورود زنان) رخ میدهد، بر نرخ بیکاری تاثیر میگذارند. مشارکت اقتصادی در طول سالهای گذشته بهشدت افزایش یافته است، اما با این حال در فصل تابستان از سرعت این شاخص به نسبت کاسته شده است. بههمین دلیل است شاید بتوان یکی از دلایل کاهش نرخ بیکاری را تا حدودی در کاهش مشارکت موثر دانست.
افزایش اشتغال در بخش کشاورزی
یکی دیگر از موضوعاتی که در آمار اشتغال تابستان قابل بررسی است، افزایش نسبت اشتغال بخش کشاورزی نسبت به بخشهای خدمات و صنعت است. بررسی اشتغال در بخشهای عمده فعالیت اقتصادی نشان میدهد که بخش خدمات با 49.5درصد بیشترین سهم اشتغال را به خود اختصاص داده است. در مراتب بعدی بخشهای صنعت با 31.4 و کشاورزی با 19.1درصد قرار دارند. این در حالی است که در بهار گذشته سهم صنعت به 31.5درصد و سهم خدمات 49.8درصد بوده است. براساس جداول مرکز آمار سهم کشاورزی از کل اشتغال در بهار به میزان 18.7درصد بوده است. این امر نشان میدهد که 0.4درصد به سهم اشتغال در بخش کشاورزی افزوده شده است و به این طریق میتوان اهرم اصلی کاهش بیکاری در این فصل را به کشاورزی نسبت داد. اما با وجود این ممکن است این سوال پیش بیاید که چرا این کاهش فصلی که بهمناسبت برداشت محصولات کشاورزی ایجاد میشود، در تابستان سال گذشته رخ نداد؟ نرخ بیکاری در تابستان سال گذشته بهطور غیرمتعارفی 12.7درصد شد. این موضوع بهندرت اتفاق میافتد و میتواند باتوجه به آمارهای سالهای گذشته یک استثنا محسوب شود. با این حال هنوز جزئیات آمار نرخ بیکاری از سوی مرکز آمار منتشر نشده است که بهطور دقیق مشاهده کنیم چنددرصد از اشتغال ایجاد شده مربوط به بخش کشاورزی بوده است.
کاهش اشتغال ناقص
بررسی سهم اشتغال ناقص نشان میدهد که در تابستان 1396، 9.2درصد جمعیت شاغل، به دلایل اقتصادی (فصل غیرکاری، رکود کاری، پیدا نکردن کار با ساعت بیشتر و...) کمتر از 44 ساعت در هفته کار کرده و آماده برای انجام کار اضافی بودهاند. این در حالی است که 40.5درصد از شاغلان 15 ساله و بیشتر، 49 ساعت و بیشتر در هفته کار کردهاند. آمارهای بهار نشان میدهد که سهم اشتغال ناقص از کل اشتغال به میزان 10.2درصد بوده است.
خطای 25 درصدی در اشتغال فصلی
آمارهای مربوط به رشد و اشتغال از نظر کارشناسان از اعتبار قابلقبولی برخوردار نیست. این موضوع حتی از سوی رییس مرکز آمار هم مطرح شده است. امیدعلی پارسا، در یک سخنرانی که هفته اخیر در وزارت اقتصاد برگزار شد، گفت: ما به جای تک فصل باید سال را مبنای خود قرار دهیم و یک سال هم در این زمینه کافی نیست چراکه اقدامات انجام شده در زمینه اشتغال، یکساله خود را نشان نمیدهد پس ما یک دوره چهار ساله که عمر دولت است را برای بررسی وضعیت اشتغال و بیکاری در کشور درنظر گرفتیم. رییس مرکز آمار ایران افزود: هر عددی که برای نرخ بیکاری در هر فصل برای هر استان اعلام میشود باتوجه به حجم نمونه، برآوردی بوده و
قابل اعتماد است که تا حدود بسیار زیادی شرایط را برای نظام برنامهریزی روشن میکند، ولی عدد قطعی و دقیق هر استان میتواند با خطای نسبی 25درصد در فصل و 10درصد در سال حول این نرخ نوسان داشته باشد.
پارسا گفت: برخی میگویند احتساب یک ساعت کار در هفته مرجع برای افراد و شاغل محسوب کردن آنان، برای اعلام نرخ بیکاری از دو دولت قبل شروع شد در حالی که این حرف به هیچوجه صحت ندارد و مطالعات آن در سال 82، آزمایش در سال 83 و اجرای این طرح از بهار سال 84 یعنی در اواخر فعالیت دولت هشتم اجرا شد و ربطی به دولت قبل یا این دولت نداشته است و اساسا این طرح بهدنبال تولید آمار برای برنامهریزی کلان در سطح جغرافیای ملی و استانی است و به هیچوجه برای شناخت و ساماندهی شرایط اقتصاد خرد افراد نمونه مورد مراجعه نیست.
به گفته پارسا، هزاران سوال برای یک برنامهریز کلان وجود دارد، از جمله اصلیترین و مهمترین آن اینکه چه تعداد فرد، چه حجمی از کار و چه حجمی از تولید را انجام میدهند و آن نمونه یک درصدی که گرفته میشود برای پاسخ به سوال چه تعداد نفر و چه حجمی مورد استفاده قرار میگیرد و حجم تولید که همان GDP به قیمت ثابت است، مبنا و واحد محاسبه یک ساعت برای احتساب حجم کار انجام شده برای این است که هیچ کاری از قلم نیفتد (حتی یک ساعت) و همه موارد کار از قبیل پارهوقت، فصلی یا هر شکل دیگری از کار مورد احتساب قرار بگیرد و البته بدیهی است این طرح کسی که یک ساعت در هفته کار کرده است را بهعنوان کسی که شاغل کامل است و 44 ساعت کار میکند یا زندگیاش تامین است به هیچوجه درنظر نمیگیرد.
با تقسیم تعداد کل ساعات کار انجام شده توسط همه شاغلان بر تعداد کل آنها (اعم از حجم کار انجام شده کمتر یا بیشتر از 44 ساعت در هفته طبق قانون کار)، به میانگین ساعت کار انجام شده قدری بیشتر از 44 ساعت قانون کار میرسیم که معنی آن این است که متوسط حجم کار انجام شده توسط کلیه شاغلان مذکور به همان رقم از استاندارد کار در هفته میانجامد (نه هر یک از افراد). به عبارت دیگر اضافهکار اضافهکاران کمبود کار شاغلان با اشتغال ناقص را پوشش میدهد و بدیهی است که این مساله ارتباطی با معیشت و درآمد و رفاه اقتصادی ندارد. اگرچه خود این موضوع بحث بسیار مهم دیگری است که در جای خود توسط سیاستگذاران و برنامهریزان باید بدان پرداخته شود.
رییس مرکز آمار ایران افزود: برای آنکه مطمئن شوید هر عددی که در کشور تولید میشود درست است به آمارهای دولت دهم نگاه کنید که میزان و نرخ رشد اشتغال و بیکاری را نشان میدهد و اساسا مرکز آمار در هیچ دورهیی، هیچگاه تسلیم خواستههای سیاسی نشده است. به جای اینکه به عدد و رقم و تعریف و مفاهیم شک کنیم، این موضوع را رها کنیم و به این فکر کنیم که باید چه کنیم تا سطح اشتغال در استانهایمان بالاتر رود. مسلما باید با ایجاد پنجره واحد سرمایهگذاری و حذف مقررات زاید و هماهنگی بین دستگاههای اجرایی جذب سرمایهگذاران واقعی و توانمند به این مهم دست یافت.